چند رور پیش فرد نیکوکاری چند نفر از متخصصان کتابداری را به مشورت طلبیده بود. قصد او ساخت کتابخانه در نقاط محروم و کم امکانات بود. یکی از همکاران بدون هیچ مقدمه ای شروع فرمودند:
شما می خواهید کتابخانه عمومی باشد یا تخصصی …
اگر تخصصی باشد در چه موضوعی تخصصی باشد…
رده بندی آن چه باشد دیویی یا کنگره …
از چه نرم افزاری می خواهید استفاده کنید…
مجموعه شما چند عنوان باشد و چه اقلامی را در بر گیرد…
تجهیزات را از مرحوم تیموری !می خرید یا…
و… تصور نفرمایید که توضیحات به همین مقدار بود که نوشته شده است. نه ! تقریبا نصف آنچه را که در دوره کارشناسی آموخته بود ارائه نمودند.
کم مانده بود که بغل دستیم بلند بگوید که بابا روده درازی و اظهار فضل هم حدی دارد. مثل اینکه باید در دهانش را بگیریم. الیته چنان آهسته گفت که فقط من و یکی دیگر از همکاران شنیدیم. نیکوکار بیچاره و بقیه حاضران نیز از تحیر چشمهایشان حالتی مستانه و خواب آلود پیدا کرده بود. سرانجام مدعو به نطق آمد و فرمود که : به نظر می رسد برای فهم آنچه که فقط شما گفتید جلسات زیادی را باید در محضرتان تلمذ کنم. اجازه فرمایید برای این جلسه کافی باشد . و البته بقیه دعوت شدگان نیز که از این پر حرفی و بیهوده گویی مبهوت شده بودند هیچ کلامی را بر زبان نیاوردند.
در بازگشت از این جلسه یاد حکایتی افتادم:
شخصی به شاعری گفت : شعر بخوان !
گفت : از متقدمین یا از متآًخرین ؟!
گفت : از متاًخرین .
گفت : از افکار خودم بخوانم یا سایرین ؟
گفت : از خودت
گفت : فارسی بخونم یا عربی
گفت : فارسی !
گفت : قصیده بخوانم یا غزل ، یا رباعی یا مثنوی ؟
گفت : مثنوی .
گفت : رزمی یا بزمی ؟
گفت : بزمی .
گفت : عارفانه یا عاشقانه ؟
گفت : عاشقانه .
گفت : حقیقی باشد یا مجازی ؟. ..
بیچاره مستاًصل شد و گفت :
برای امروز من همین مقدار کافی است !
عکسی که انتخاب کردید بسیار جالب است.
حرفها بايد سنجيده باشد و نيت از گفتار سود رساني – مخاطب زماني كه متخصص نيست وقتي با كلمات بازي كنيم هيچ بهره اي نمي بريم .چه بسا اين نيكوكار گرانقدر كه هدفش كمك باشد اصلا پشيمان شود.
از قول من به اين نيكوكار بگوييد : اصلا مهم نيست كه چه ساختماني و چه تجهيزاتي و… بخريد
مهم اين است مهربان نيروهايي در كنارتان قرار بگيرند تا با عشق و محبت خواندن كتاب را ترويج كنند.
مهم نيست چند جلد كتاب مي خريد مهم اين است هر تعداد را براي خواندن در اختيار ديگران بگذاريد.
من مطمئن هستم اين فرد نيكوكار بعد از مدتي مي يابد كه شايد در كتابخانه اش خيلي كارهايي رابتوان انجام داد كه حتي در هيچ دانشگاهي به ما ياد نداده اند .مثلا در كنار علاقه به كتاب كودكان آنان را با فيلم آموزش داد.
از خدا مي خواهم در كنار اين افراد جوانان پر شور و با ايده و بدون توقع و فخر فروشي قرار بگيرند.
شايد يك جعبه كتاب بردن در اين منطقه براي شروع كافي باشد و بعد امكان سنجي شود و كلاس درس و مدرسه شان نيز در تحقق اهداف خيلي مي تواند موثر باشد. با بازديد از منطقه نيازسنجي ابتدايي را به دست مي آوريم .
من هر فردي را كه براي بچه هاي اين مرز و بوم با خلوص نيت كار مي كنند را به شدت احترام مي گذارم و هر كمك از دست حقير بر بيايد فروگذار نخواهم شد .حتي اگر در حد يك نامه تحسين آميز باشد.
چندي است به علت بيماري به فكر افتاده ام كه بايد بروم يك كتاب مرجع اطلاعات دارويي بگيرم و تك تك نسخه ها را براي ديگران با اطلاعات كامل توضيح دهم .
امروز نياز مردم اين است كه وقتي دكتر مي روند وقتي نايلون گران دوا را مي گيرند حق شان باشد كه بدانند هر دوايي براي چيست و آنها از اين حق محروم اند .متاسفانه برخي از دكترها زمان لازم براي توضيح دارو نمي گذارند.شايد براي يك منطقه محروم نيز علاوه بر كتاب در جهت رشد فرهنگي بتوان خيلي كارها انجام داد.
با آرزوي توفيق
گاه انقدر به فروع توجه مي كنيم كه اصول را فدا مي نماييم
چندي براي كار مهمي مي بايست به كتابخانه مرجع كانون مي رفتم :
وقتي تماس گرفتم و براي استفاده از برگه دان براي كتابشناسي يك فرد آنهم در سالهاي دور اطلاعات خواستم اينگونه گفتند
1. ابتدا معرفي نامه مي آوريد
2. مدارك
2. …
خلاصه گفتم عجب گنج دور از دسترس بي فايده است .
عکس بسیار گویا و مناسب متن انتخاب شده …ریز بینی شما ستودنی است
استاد گرامي سلام عليكم
در عيش و طرب فقير همين بس كه همين چند لحظه پيش افتخار آشنايي با تارنماي منسوب به جنابعالي را پيدا نمودم. البته اميدوارم مراجع رسمي بعدا انتساب آن را به جنابعالي زير سوال نبرند.
به هر حال با فرض وجود اين تارنما قطعا از اين پس فضاي مجازي براي من جذابيتي مضاعف خواهد يافت.
الان كه فكر ميكنم مي بينم چقدر جاي شما در اين قبيل فضاها خالي بود.
خلاصه خيلي خوشحالم.
عرض ادب و احترام
کم گوی و گزیده گوی چون در