این تصویر سازی زیبا از شاعری افغانی است :
هرصبح که از خواب برمی خيزم
بر شيشه ی يخ گرفته
با سر انگشتان گرمم
نام تو را می نويسم
و از لابلای آن به بيرون می نگرم
که کی بهار می آيد؟
پروین پژواک
با خواندن و دیدن ” افق روشن ” همیشه دلم امیدوار است
بی تو این جا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها هجری و شمسی همه بی خورشیدند