پس از گذشت سال ها و دیدن نوشته ها و شنیدن سخنان کسانی که بسیار نویسند و یا پرگو به این نتیجه رسیده ام که بین یبوست فکر و اسهال قلم و بیان رابطه معناداری برقرار است . فکر می کنم رابطه معنا دار حق مطلب را ادا نمی کند . باید بگویم رابطه علت و معلولی برقرار است. نظر شما چیست ؟ شاید بهتر باشد در این باره پژوهشی بنیادی! در دانشکده جدیدالتاسیس انجام شود. البته فکر نفرمایید که هرکس هیچ نمی گوید یا نمی نویسد فردی است که به لحاظ فکری بسیار متعالی و متعادل است . نه ! در پژوهش دیگری باید در پی علل یا دلائل یبوست قلم و بیان او نیز بود.
ما به این دنیا آمده ایم که تعادل را تجربه کنیم و هر کس بتواند فیمابین افراط و تفریط را رعایت کند در زندگی به هدف اصلی خود رسیده است روایت نبوی است (خیرالکلام ما قل و دل) یعنی بهترین کلام آن است که ” کم گوی و گزیده گوی ” و یا حرفها را از فیلتر مغز باید عبور دهیم تا بتوانیم صحبت های بهتری انجام دهیم .
بهترین تمرین گفتگو است . شاید اگر این گفتگو بیابد انسان بهتر بگوید.