نگاه کتابی به آدم ها

نوشته زیز از مرحوم قیصر امین پور است:
“بعضی از آدمها را باید چند بار خواند تا معنی آنها را فهمید و
بعضی از آدمها را باید نخوانده دور انداخت..
بعضی آدمها جلد زرکوب دارند٬بعضی جلد ضخیم،
بعضی جلد نازک وبعضی اصلا جلد ندارند.
بعضی آدمها با کاغذ کاهی نا مرغوب چاپ می شوند و
بعضی با کاغذ خارجی.
بعضی آدمها تر جمه شده اند و
بعضی تفسیر می شوند.
بعضی از آدمها تجدید چاپ می شوند و
بعضی از آدمها فتو کپی آدمهای دیگرند.
بعضی از آدمها دارای صفحات سیاه وسفیداند و
بعضی از آدمها صفحات رنگی و جذاب دارند.
بعضی از آدمها قیمت پشت جلد دارند.
بعضی از آدمها با چند درصد تخفیف به فروش می رسند.
بعضی از آدمها بعد از فروش پس گرفته نمی شوند.
بعضی ازآدمها را باید جلد گرفت.
بعضی از آدمها را می شود توی جیب گذاشت و
بعضی را توی کیف.
بعضی از آدمها نمایشنامه اند و در چند پرده نوشته و اجرا می شوند.
بعضی از آدمها فقط جدول سرگرمی اند وبعضی ها معلومات عمومی.
بعضی از آدمها خط خوردگی و خط زدگی دارند و
بعضی از آدمها غلط های چاپی فراوان .
ازروی بعضی از آدمها باید مشق نوشت و
از روی بعضی آدمها باید جریمه نوشت
به راستی ما کدامیم؟..”
بر این  ویژگی هایی که قیصر ذکر کرده می توان افزود. مثلا:
بعضی آدمها عنوانشان با محتوایشان نمی خواند
بعضی آدمها شناسنامه درستی ندارند
بعضی ادمها قبل از انتشار به فروش رفته اند
بعضی آدمها سانسور می شوند
بعضی آدمها پدیدآورشان معلوم نیست
بعضی آدمها فقط به درد دکور می خورند
 بعضی آدمها را با قیمت پشت جلدشان نمی شود خرید
بعضی آدمها در بازار سیاه هم پیدا نمی شوند
بعضی آدمها فقط در ادارات دولتی خریدار دارند

3 نظر در “نگاه کتابی به آدم ها

  1. من هم نمی دانم جز کدام گروه هستم ؟؟؟؟؟؟ولیکن

    بعضی آدمها کتابی هستند که ساکت و آرام در کنج کتابخانه می نشینند و گرد روزگار زیر خروار خاک آنها را از بین می برد

    بعضی آدمها مفیدند و همیشه انگیزه هر خواننده ای را به خود جلب میکنند

    بعضی آدمها …

  2. با تجدید احترامی که همیشه برای شما قایل هستم ، از دوره دبیرستان تا بحال ؛ اجازه می خواهم اینطور بنویسم :

    بعضی آدمها دیگران را همانطور که هستند قبول می کنند
    بعضی آدمها در مورد دیگران قضاوت نمی کنند و فقط عملکرد آنها را نقد می کنند
    بعضی آدمها از جایگاه ناظر و دانای کل به دیگران نگاه نمی کنند
    بعضی آدمها حداقل یه بهانه برای همدلی کردن با دیگران دارند
    بعضی آدمها بقدری درگیر پروژه شخصی شون ؛ تلاش برای رسیدن به رویاهاشون ؛ هستند که وقتی برای گلایه از دیگران ندارند

  3. در روزگاری که آدمها هر روز بیشتر از روز قبل احساس ناامني واضطراب را در محيط كاري وزندگي خودلمس مي كنند، شایدوجود یک دوست واقعی وشاداب كه درسايه آن آدم احساس نشاط وخرمي وآسايش نمايد، به همه ي آدمهايي كه استادقيصرامين پوروجنابعالي ودكترشريعتي برشمرده اند، بیارزد.
    دكترشريعتي نيزآدمهارابه چهارگروه تقسيم مي نمايد:
    ١ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم نیستند.عمده آنها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم می‌شوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند .
    2- آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هم نیستند. مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هویت‌شان را به ازای چیزی فانی واگذاشته‌اند. بی‌شخصیت‌اند و بی‌اعتبار. هرگز به چشم نمی‌آیند. مرده و زنده‌‌شان یکی است.
    ٣ـ آنانی که وقتی هستند، هستند و وقتی که نیستند هم هستند.آدم‌های معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را می‌گذارند. کسانی که همواره به خاطر ما می‌مانند. دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.
    ۴ـ آنانی که وقتی هستند، نیستند و وقتی که نیستند هستند.شگفت‌انگیز‌ترین آدم‌ها. در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه‌اند که ما نمی‌توانیم حضورشان را دریابیم. اما وقتی که از پیش ما می‌روند نرم نرم آهسته آهسته درک می‌کنیم، باز می‌شناسیم، می فهمیم که آنان چه بودند. چه می‌گفتند و چه می‌خواستند. ما همیشه عاشق این آدم‌ها هستیم. هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار می‌گیریم قفل بر زبانمان می‌زنند. اختیار از ما سلب می‌شود. سکوت می‌کنیم و غرقه در حضور آنان مست می‌شویم و درست در زمانی که می‌روند یادمان می‌آید که چه حرف‌ها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد این‌ها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.