گفت: پيلي را آوردند بر سر چشمه اي كه آب خورد. خود را در آب مي ديد و مي رميد. او مي پنداشت كه از ديگري مي رمد. نمي دانست كه از خود مي رمد. همه اخلاق بد از ظلم و كين و حسد و حرص و بيرحمي و كبر چون در توست, نمي رنجي. چون آنرا در ديگري مي بيني مي رمي و مي رنجي!
(فیه ما فیه)
و چه زیبا می فرماید ملای بلخی
پس مادام که در خود درد و پشیمانی می بینی دلیل عنایت و دوستی حق است.
اگر در برادر خود عیب میبینی، آن عیب در توست که درو میبینی.
عالم هم چنین آیینه است، نقش خود را درو می بینی که ” المؤمن مرآه المؤمن”
آن عیب را از خود جدا کن، زیرا آنچه ازو میرنجی از خود میرنجی.