رمیدن

گفت: پيلي را آوردند بر سر چشمه اي كه آب خورد. خود را در آب مي ديد و مي رميد. او مي پنداشت كه از ديگري مي رمد. نمي دانست كه از خود مي رمد. همه اخلاق بد از ظلم و كين و حسد و حرص و بيرحمي و كبر چون در توست, نمي رنجي. چون آنرا در ديگري مي بيني مي رمي و مي رنجي!

(فیه ما فیه)

یک دیدگاه دربارهٔ «رمیدن»

  1. و چه زیبا می فرماید ملای بلخی
    پس مادام که در خود درد و پشیمانی می ‌ بینی دلیل عنایت و دوستی حق است.
    اگر در برادر خود عیب می‌بینی، آن عیب در توست که درو می‌بینی.
    عالم هم چنین آیینه است، نقش خود را درو می ‌ بینی که ” المؤمن مرآه المؤمن”
    آن عیب را از خود جدا کن، زیرا آنچه ازو میرنجی از خود میرنجی.

پاسخ دادن به mohamad ebrahimi لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.