نامه ای به کمیته برنامه ریزی کتابداری و اطلاع رسانی وزارت علوم

به نام خداوند جان و خرد 4 آبان 92

سلام به همه همکاران گرانمایه:

چند جلسه است که در کمیته برنامه ریزی علوم کتابداری و اطلاع رسانی افتخار همراهی با شما را داشته ام. شاید بی مناسبت نباشد برداشتم را بدون هیچگونه ممیزی خدمتتان عرضه کنم بدان امید که مفید واقع شود :

روند فغلی کارهای کمیته به ترتیب زیر است:

در مورد عنوان گرایش ، جلسه به توافق می رسد.

تعیین عناوین دروس به یک یا دو نفر از اعضای محترم سپرده می شود.

فرد یا افراد با استفاده از مطالعات و تجارب شخصی و مشورت با اعضای گروه خود و احتمالا بعضی خبرگان عناوینی را پیشنهاد می کنند.

عناوین در جلسات مورد بحث قرار می گیرد و نهایی می شود.

شرح درس های مصوب توسط فرد یا افراد تدوین می شود.

در جلسه مرد بحث قرار گرفته و با تغییراتی به تصویب نهایی می رسد.

شما بزرگواران به خوبی مستحضرید که تدوین هر برنامه درسی حتی در سطوح ابتدایی نیازمند رعایت مراحل مختلف فرایندهایی است که در رشته برنامه ریزی درسی (به عنوان یک تخصص تا سطح دکتری) به آن پرداخته می شود. نازل ترین گامهای آن از این قرار است:

اشراف و توجه به برنامه های راهبردی و برنامه های عملیاتی بالادستی که در سطح کشور و وزارتخانه متبوع تدوین شده است.
انجام نیاز سنجی های بازار کار(نیازهای حال و آینده) و استفاده از پژوهش های نشر یافته در این زمینه به صورت نظام مند.
شناخت دقیق امکانات (نیروی انسانی ، تجهیزات و…) و برنامه ریزی متناسب با امکانات برای حال و آینده
مستند سازی هر عنوان به موادی از اسناد بالادستی و پایین دستی
و…
اما به نظر به این مساله به صورت یک فرایند نگاه نشده و به نوعی هیئتی (البته از نوع مدرن!) با این کار برخورد شده است لذا کاستی های ذیل اگر اظهر من الشمس نباشد شاید من القمر باشد!

به علت اینکه تعیین سرفصل ها مستند نیست و بستگی تام به حافظه و حضور ذهنی افراد دارد گاهی عناوین مصوب که چند جلسه هم روی آن کار شده با یک تذکر دچار قبض و بسط های عجیب می شود.
به نظر می رسد جایگاه رشته و نیازهایی را که قرار است براورده سازیم در نقشه کلی تحصیلات عالی و تکمیلی برایمان معلوم نیست. این نداشتن آگاهی موجب می شود که گاهی گرایشی تصویب شده و عناوین دروس نیز طی چند جلسه به تصویب رسیده و حتی سرفصل ها هم تدوین شده است . با یک تنبه به جا متوجه می شویم که مثلا 70درصد با گرایش دیگری همپوشانی دارد. نمی گوییم گرایش را کنار بگذاریم بلکه به علت غلبه کمیت ، سریع دروس جدیدی را جایگزین می کنیم.
در روند جلسات در مورد ضرورت ایجاد گرایش ها و حتی عناوین دروس بیشتر به تمثیل و خاطره رو می آوریم تا استدلال!
گاهی به راحتی عناوین نوینی را برای درس هایی که سال هاست تدریس می شود به کار می گیریم و بار فرهنگستان هم به دوش می کشیم!
بعضی ازهمکاران بعضا فرصت نمی کنند طی فاصله دو جلسه نیم نگاهی به برنامه ها و مشق ها بیندازند.
این شیوه کار، محصولی کم نقص و مشکل گشا برای کشور و رشته به ارمغان نخواهد آورد . درست است که تغییراتی را ایجاد می شود ، اما این تغییرات روشمند نیست و حتی ممکن است بعضا مشکل زا هم بشود.

طی این جلسات متوجه شده ام اهمیتی که وزارتخانه معظم به برنامه نیمه نمایشی فارابی می دهد و هزینه ای که برای آن پرداخت می کند بسیار بیشتر از همه کمیته های برنامه ریزی است! در روند کارهای فارابی کم مانده که هر فرد را جداگانه باد بزنند اما در این کمیته ها بعضا مثل یهودی سرگردان باید در پی حصاری برای نشستن بود!

همکاران گرامی :

می دانیم شرکت در این جلسات برای دوستان منفعت مادی در پی نداشته حتی برای آن هم هزینه می کنند.

می دانیم اغلب شرکت کنندگان در این جلسات آردشان را بیخته اند و الکشان را آویخته اند. لذا منفعت اداری برایشان متصور نیست و حتی برای نا آویخته هاهم این کار تاثیری زیادی در شعاع سوراخهای الکشان و یا میزان آرد موجود در آن ندارد.

پس این جمع با احساس تعهد و رسالتی حرفه ای برای ایجاد زمینه لازم برای تعالی و رشد جوانان این مرز و بوم مظلوم گرد هم می آیند و تلاش می کنند. اما در این تلاش صادقانه هم اگر کارشناسانه عمل نکنیم ، حاصل افتخار آمیزی در پی نخواهد داشت. و وجود این کمبودها توجیه محکمه پسندی برای جامعه فردای کتابداری نخواهد بود. آیا زمان آن نرسیده است که در این زمینه طرحی نو درانداخته شود؟

عزت همگی مستدام

فریبرز خسروی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.