جند روزی است که به دعوت برگزار کنندگان ، برای شرکت در کنفرانس بین المللی خواندن و ارائه مقاله در شهر آستانه پایتخت جدید قزاقستان هستم . این کنفرانس با همکاری یونسکو و ایفلا تشکیل شده و هزینه شرکت کنندگان خارجی را متقبل شده اند.فرصتی دست داده تا بعضی مطالب را برای شما بنویسم
از کشورهای زیادی شرکت کننده حضور دارد که شاخص ترین آن ها به لحاظ تعداد امریکا ، آلمان ، انگلیس هستند و از ایران هم فقط من شرکت دارم. مقالات به سه زبان روسی ، قزاقی و انگیسی ارائه می شود با ترجمه همزمان به دو زبان دیگر.البته در روز اول یکی از مسئولان سفارت ایران در جلسه حضور تشریفاتی داشت.
کنفرانس با قرائت پیام آقای نظر بایف رئیس جمهور و سخنان کلیشه ای وزیر علوم قزاقستان شروع شد . یکی از نمایندگان مجلسشان مقاله بسیار پر محتوا و عمیقی را باره ذخایر معنوی منطقه ارائه داد و در باره نحوه برخورد با دنیای جدید اطلاعات راهکارهایی را عالمانه ای را بیان کرد . در مقاله او بارها نام بوعلی سینا ،خیام ، فارابی ، فردوسی و … برده شد و بر تاثیر دانش این بزرگان بر غرب و جهان تاکید شد.
این کنفرانس نیز چون کنفرانس های دیگر بین المللی تجربه های نا متجانسی را به نمایش می گذارد . یکسویش کشورهای جنوب که در فقر و بی ثباتی شناورند و سوی دیگرش کشورهای ثروتمند شمال که که نوع مشکل و مسائلشان به طور بنیادی متفاوت است . حقوق یک کتابدار تاجیک در ماه زیر ده دلار است و این را جگونه می توان با کتابدار 85 ساله امریکایی مقایسه کرد که از روی تفنن و سرگرمی در کتابخانه عمومی شیکاگو مشغول است و اکنون تجربه خود را با تاجیک گرسنه درمیان می گذارد.بگذریم که مثلا رئیس بانک جهانی که باید مروج عدالت و توسعه برای جهان سوم باشد برای دوست دخترش فقط ماهانه مبلغ یکصد و پنجاه هزار دلار از کیسه همین نادارها حقوق تعیین می کند که رسوائیش این روزها نقل رسانه های بین المللی است.
همیشه از حاشیه کنفرانس می توان مطالب درس آموزی کسب کرد . آدمها وقتی از پوسته خشک و رسمی خارج می شوند راحت تر و عریان تر سخن می گویند.
چه تنفری امریکائیها از بوش و انگلیسی ها از بلر داشتند. می گفتند خطرناکترین جمله ای که بوش بیان داشته این است که برای حمله به عراق و مبارزه با تروریسم خود را نماینده خدا دانسته است.
یکی از کتابداران امریکایی ارمنی که به ایران هم خیلی علاقه متد بود وقتی بیان کرد که فرزند سی و پنج ساله اش در زمره سربازان امریکایی در فلوچه حضور دارد اشک در چشمانس جمع شد و با تنفر زایدالوصفی از بوش یاد می کرد.
همو نقل می کرد که فرزندش برای یک کودک بیمار و برهنه عراقی تقاضای لباس و دارو کرده و او ارسال کرده که بعدا عکس آن کودک زینت بخش مجله ریدرز دایجست شده است.
ده سالی است که حضرت نظر بایف به فکر تغییر پایتخت افتاده و به آستانه (همان آستانه فارسی است ) نقل مکان فرموده اند. ظاهرا مصون ماندن از انقلاب های مخملی و نارنجی که در اطرافش رخ می دهد و وچود نفت و گاز سرشار سرزمین وسیع و جمعیت کم 16 میلیونی او را واداشته که حرکتی را انجام دهد.
در اینجا نیز مانند هر حکومت رانتیر دیگر همگی در سایه فروش ثروت ملی می زیند. و پدید آوردن کارگاهی به وسعت یک شهر بزرگ عواقب و مسائل خود را دارد. که البته مقامات آنجا نیز طبق معمول معتقدند که بهترین راه را برای توسعه و پیشرفت می پیمایند.
رقابت بسیار شدیدی بین برادر بزرگ سابق و سایر کشورها و به ویژه ترکیه برقرار است. ساختمان کتابخانه ملی و آرشیو ملی و هتل محل اقامت ما و بسیاری از تاسیسات دیگر را ترکیه ساخته است . الحق که در بعضی موارد نیز آنچه تجهیزات بنجل داشته به این ها قالب و غالب ! کرده است. هیچ یک از تجهیزات مرکز اسناد و کتابخانه ملی آنان نه تنها استاندارد نبود بلکه کمترین کیفیت را داشت. و مسئولان نیز معتقد بودند در تهیه این ها هیچ نقشی نداشته اند. ظاهرا ترکیه از برادر بزرگ در کسب پروژه های اقتصادی و فرهنگی پیشی گرفته است . روسیه با وجود داشتن ریشه ای عمیق هفتاد سال حکومت و سلطه و 7000کیلومتر مرز مشترک که بزرگترین مرز مشترک خاکی بین دو کشور است نتوانسته در این عرصه پایداری کند.
با آنکه ترکیه در زمینه کتابداری حرفی برای گفتن ندارد با افراشتن پرچم پان نرکیسم سعی در وحدت بخشی و القای پدر خواندگی در آسیای میانه دارد. جالب بدانید برای جلسه ای که قرار است روسای کتابخانه های ملی ترک زبان در استانبول تشکیل شود تاجیکستان هم دعوت شده است! ولی خوب است بدانیم لغات زیاد فارسی و نام های ایرانی به وفور شنیده می شود . گلنار و دانا و شهر بانو . در مرکز اسنادشان کپی سندی بود که معتقد بودند به نوعی اولین قانون اساسی مدون آن ها در دوره عشایری و کوچ بو ده است . خط و زبان این اثر فارسی بود.
در گذشته ظریفی گفته بود ترکیه می خواست سر آسیا شود ولی ته اروپا هم نشد اکنون با مشکلات پیش آمده برای پیوستن به اتحادیه اروپا دوباره به نقش اولیه خود تمایل نشان می دهد . با آنکه رقابت با ببرهای آسیا کار آسانی نیست.
لختی و سکون مدیریتی و تصمیم گیری که حاصل استیلای لا اقل هفتاد سال حکومت توتالیتر بوده هنوز به راحتی قابل رویت است. مثلا اگر یکی از اعضای گروه از مسئول می خواست که به هتل برگردد تا مدارکی را بردارد در حالیکه در فاصله پنج دقدقه ای هتل بودیم ، حدود بیست دقیقه طول می کشید تا سلسله مراتب طی شود و همگی در ماشین روشن منظر می ماندند تا ابلاغ تصمیم شود.
در سطح مملکت هم ظاهرا همه تصمیمات به جناب نظربایف ختم می شود اوست که تصمیم گرفته که کتابخانه ملی و مرکز اسناد جدید ساخته شود. و آنچه در آلماتی است مربوط به گذشته باشد و آنچه در آستانه گرد می آید مربوط به دوره جدید بعداز فروپاشی شوروی باشد.
+ نوشته شده در شنبه یکم اردیبهشت 1386ساعت 2:20 توسط فریبرز خسروی وبلگ گفتگو