سرقت ادبی

ويلسون ميزنر‍‍‌(۱) به جد يا طنز مي گويد :دزديدن از يك نويسنده سرقت ادبي است ، اما سرقت از چند نويسنده پژوهش است. فردي شايد به نيت ابطال! اين سخن كتابي از آقاي علي نقي منزوي را يكجا و بدون هيچ تغييري به نام خود منتشر كرده است و در صفحه حقوق نوشته است: حققه و قدم له و علق عليه محمد … تحقيق و مقدمه و تعليقات را همه به نام خود كرده و متواضعانه آن را به سه تن از استادان خود نيز هديه كرده است و لابد انتظار داشته است كه كسي هم متوجه اين سرقت اشكار نشود تا نشان دهد كه بر خلاف نظرميزنر سرقت از يك نويسنده هم ممكن است سرقت ادبي محسوب نشود . در بيش از سه دهه پيش كه آقاي منزوي دانشجوي دانشگاه يسوعي بيروت بوده است كتابي از سعدبن منصور ابن كمونه را تصحيح كرده و بر آن مقدمه و تعليقاتي افزوده است. فرد خاطي كه كهولت وبيماري مولف را مي بيند كتاب را با عنوان تنقيح الابحاث للملل الثلاث با همان مقدمه و تعليقات ولي با نام خود منتشر مي كند. فقط تفاوت در مقدمه اي است كه توسط يكي از محققان بنام بر آن افزوده شده است . ناشر اثر هم انجمن آثار و مفاخر فرهنگي ، دانشگاه تهران و مركز بين‌المللي گفت‌وگوي تمدن‌ها است كه علي القاعده نبايد بدون بررسي و داوري دقيق اثري را منتشر كنند كه شايد اين بار چنين كرده اند. ظاهرا قرار بوده كه به عنوان پژوهش و يا كتاب سال هم معرفي شود! كه از اقبال خوش ناشران و ناخوش مولف صوري چنين نشده است و گرنه مصداق كلام مولانا مي شد كه: اي بريده دست دزدي كو بدزدد حكمتم وانگهي دكان بگيرد بر سر بازار من مثال بالا نمونه يگانه اي نيست. اين روزها به كرات ناظر اين پديده نامبارك هستيم. بارها شاهد بوده ايم كه آثاري از گذشته و حال را حتي بدون حروفچيني مجدد و فقط با تغيير صفحه عنوان براي فهرستنويسي پيش از انتشار به كتابخانه ملي ارائه داده اند.چندي پيش دو اثر پژوهشي براي داوري به يكي از استادان ارجاع شده بود. ظاهرا اين داوري براي گزينش آثار برتر در حوزه اي خاص در سطح كشور انجام مي شد. متن اين دو اثر عينا از روي يك متن كپي شده بود و فقط عنوانها و پژوهشگران ! با هم متفاوت بودند. اينان چنان در اين عمل خلاف جري شده و حريم انديشه را بي حرمت يافته اند كه نه تنها سرقت مي كنند بلكه با مال غير ! مي خواهند پژوهشگر برگزيده هم بشوند. اخيرا ابراهيم افشار در وبلاگ گفتگو طي نوشته مشفقانه اي شكل هاي مختلف سرقت علمي را برشمرده اند . عنوان آن نوشته ” جگونه مرتكب سرقت علمي نشويم ” است. بايد از ايشان خواست تا مطلب ديگري را با عنوان ” چگونه با نوشته ديگران پژوهشگر نشويم” پديد آورند. الگوي بارز و آشكار اين بد اخلاقي ها موسساتي هستند كه به كار خلق پايان نامه و پژوهش مشغولند و نمره را هم بيمه مي كنند. يكي از گزدانندگان اين موسسات گفته بود كه ما بانك هزاران پايان نامه دفاع شده را پديد آورده ايم . و هر نوع سفارش را را با كپي از قسمتهاي مختلف اين پايان نامه ها و چسباندن آنها كنار يكديگر و يك ويرايش سريع انجام مي دهيم. فناوري هاي نوين مي تواند تشديد كننده و هم افشاگر اين نوع تخلفات باشد. سهولت انتقال وتكثيرو دسترسي به حجم عظيمي از اطلاعات ممكن است وسوسه گر باشد . اما همين فناوري در بسياري از زمينه ها موجب شفافيت وبر ملا سازي شده است. رعايت امانت در پژوهش و تاكيد بر حقوق مادي و معنوي پديدآورندگان آثار از مهمترين آموزه هايي است كه بايد در گروه هاي كتابداري تدريس شود و كتابداران و كتابخانه ها بدان پايبند باشند. ضروري است كه نهادهاي مسئول راهكارهاي حقوقي و قانوني اين حمايت را فراهم آورند ودر اجراي آن نيز كوشا باشند.بسياري از ملت ها در مسير تكامل انديشه به اين نكته گوهرين دست يافته اند كه براي اعتلاي بيشتر بايد به شدت از حقوق معنوي و مادي افراد حمايت كنند. در خبر ها آمده بود كه شركت مايكروسافت به علت عدم رعايت حق مالكيت فناوري صوتي از سوي دادگاهي در شهر “سن ديه گو” به پرداخت يك مليارد و پانصد و بيست مليون دلار به شركت آلكاتل فرانسوي محكوم شده است. جدي گرفتن مساله حقوق پديد آورندگان و دفاع از آن و برخورد قاطع با خاطيان بدون شك موجب بالندگي و رشد انديشه شده ، نوآوري و پويايي را به دنبال خواهد داشت.

 سرمقاله فصلنامه کتاب شماره 67

 ۱-Wilson Mizner (1876 – 1933)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.