بزرگانمان از گذشته های دور نصیحت فرموده اند که : چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن .به نظر می آید ازین پس در سازمان اسناد و کتابخانه ملی در سطوح مختلف باید شاهد کاهش و آهستگی در ارائه بعضی خدمات باشیم. ظاهرا گریزی نیست . مگر ارباب بودجه از خود حرکتی نشان دهند. اما بیان مختصر ماجرا! وقتی برنامه طراحی ساختمان در دست تدوین بود — برنامه ای که خوشبختانه از ابتدا تا انتهایش کتابداران پا بپای مهندسان معمار و ساختمان و دکوراسیون حضور جدی و موثر داشتند— نگرانی اصلی که از همان جلسات اول مطرح می شد بحث حفظ و نگهداری و اداره این تشکیلات و ساختمانهای عظیم بود. ساختمان ساخته شد و در حین تکمیل آن ، سازمان اسناد هم با کتابخانه ادغام شد. مجموعه فضایی که در ساختمانهای پراکنده در تهران در اختیار سازمان بود جمعا کمتر از چهل هزار متر بود. به سلامتی ، سازمان به دو ساختمان نود و چهار هزار متری و سی و شش هزار متری نقل مکان کرد . یعنی چهل هزار متر شد یکصد و سی هزار متر مربع . آنهم از نوع ساختمان هوشمند با امکانات امروزی. خدا خیر دهد آقای اهری را ، پیرمردی که با یک جعبه ابزار همه نواقص ساختمانهای قبلی را از برق و
برودت و گرما و نجاری و …مرتفع می کرد . اکنون فقط هزینه نگهداری تاسیسات ماهانه بیش از هفتاد میلیون تومان است! نه باغی داشتیم نه باغبانی اکنون ماهانه فقط 5 میلیون مخارج فضای سبز است. قبلا سایت سازمان و مجموعه کامپیوتر های محدود موجود با حداقل ها اداره می شد . اما اکنون در شبکه داخلی بیش از پانصد کامپیوتر در حال کار است . هزینه ای که برای پهنای باند در گذشته پرداخت می شد ماهانه کمتر از یک میلیون تومان بود اکنون ماهانه حدود دوازده میلیون تومان برای این کار پرداخت می شود.
بدیهی است گسترش فضا و خدمت نیاز به نیروی انسانی بیشتری را طلب می کرد و می کند . تعدادی هم بالاجبار بر کارکنان آنهم بیشتر در حوزه خدمات افزوده شد.
افزایش بعضی خدمات —باز بودن تا ساعت 10 شب و روزهای تعطیل —نیز هزینه های خود را بر مجموعه اضافه کرد.
این قسمت هزینه ها بود اما در قسمت بودجه چه تغییری رخ داد:
وقتی یکی مسئولان قبلی سازمان با سرافرازی از سازمان برنامه مرحوم برگشت و با خوشحالی اعلام کرد که بودجه ما را بر خلاف سایر دستگاه ها سی درصد افزایش داده اند بعضی صاحبان تجربه می دانستند که کلاه گشادی سر سازمان رفته و مشکل دیر یا زود بروز خواهد کرد. یکی دو سالی کج دار و مریز وضع قابل اداره بود.
در سال جاری نزدیک نصف بودجه پیشنهادی سازمان به تصویب رسیده است . و دست اندرکاران می دانند که ترکیب همین نصف نیز نا متعادل است و نحوه پرداخت آن نا متعادل تر . جالب است بدانیم که سازمان برنامه که در خست و عدم تخصیص شهره است رسما اعلام کرده است که این سازمان حدود 6 میلیارد برای امسال کسر بودجه دارد.
از ابتدای سال شاهد فعالیت وسیع ریاست محترم سازمان و واحدهای ذیربط در قالب مراجعات و مکاتبات مکرر با مسئولان بوده ام . اما ظاهرا آبی گرم نمی شود. علیرغم همه شعارها فرهنگ و کتاب اولین کالایی است که در صورت ضرورت از سبد بودجه کنار گذاشته می شود یا لاغر می شود.
به نظر می رسد با این اوصاف از ماه ها قبل باید سیاست انقباضی در همه زمینه ها آغاز می شد . اما فعالیت این عزیزان و امید گشایش از سوی تصمیم گیران همه را به تاخیر در تعطیل فعالیتها وامی داشت . تعطیل فعالیتی که اعلام آن برای همگان بسیار سخت است .اما متاسفانه گشایش رخ نداد و مسلما با این روند تنگناها بیش ازین خواهد شد .یادآور می شوم که راه حل های موقت و تزریق موردی بودجه هم ممکن است در کوتاه مدت از اخلال ها بکاهد و از تعطیلی بعضی فعالیت ها جلوگیری کند اما باور کنیم که این سازمان دچار کسری بودجه مزمن است و آثار عمیق آن دیر یا زود پدیدار خواهد شد. مگر دستی از غیب بر آید و یا تقلیب قلوبی برای تصمیم سازان رخ دهد.
برودت و گرما و نجاری و …مرتفع می کرد . اکنون فقط هزینه نگهداری تاسیسات ماهانه بیش از هفتاد میلیون تومان است! نه باغی داشتیم نه باغبانی اکنون ماهانه فقط 5 میلیون مخارج فضای سبز است. قبلا سایت سازمان و مجموعه کامپیوتر های محدود موجود با حداقل ها اداره می شد . اما اکنون در شبکه داخلی بیش از پانصد کامپیوتر در حال کار است . هزینه ای که برای پهنای باند در گذشته پرداخت می شد ماهانه کمتر از یک میلیون تومان بود اکنون ماهانه حدود دوازده میلیون تومان برای این کار پرداخت می شود.
بدیهی است گسترش فضا و خدمت نیاز به نیروی انسانی بیشتری را طلب می کرد و می کند . تعدادی هم بالاجبار بر کارکنان آنهم بیشتر در حوزه خدمات افزوده شد.
افزایش بعضی خدمات —باز بودن تا ساعت 10 شب و روزهای تعطیل —نیز هزینه های خود را بر مجموعه اضافه کرد.
این قسمت هزینه ها بود اما در قسمت بودجه چه تغییری رخ داد:
وقتی یکی مسئولان قبلی سازمان با سرافرازی از سازمان برنامه مرحوم برگشت و با خوشحالی اعلام کرد که بودجه ما را بر خلاف سایر دستگاه ها سی درصد افزایش داده اند بعضی صاحبان تجربه می دانستند که کلاه گشادی سر سازمان رفته و مشکل دیر یا زود بروز خواهد کرد. یکی دو سالی کج دار و مریز وضع قابل اداره بود.
در سال جاری نزدیک نصف بودجه پیشنهادی سازمان به تصویب رسیده است . و دست اندرکاران می دانند که ترکیب همین نصف نیز نا متعادل است و نحوه پرداخت آن نا متعادل تر . جالب است بدانیم که سازمان برنامه که در خست و عدم تخصیص شهره است رسما اعلام کرده است که این سازمان حدود 6 میلیارد برای امسال کسر بودجه دارد.
از ابتدای سال شاهد فعالیت وسیع ریاست محترم سازمان و واحدهای ذیربط در قالب مراجعات و مکاتبات مکرر با مسئولان بوده ام . اما ظاهرا آبی گرم نمی شود. علیرغم همه شعارها فرهنگ و کتاب اولین کالایی است که در صورت ضرورت از سبد بودجه کنار گذاشته می شود یا لاغر می شود.
به نظر می رسد با این اوصاف از ماه ها قبل باید سیاست انقباضی در همه زمینه ها آغاز می شد . اما فعالیت این عزیزان و امید گشایش از سوی تصمیم گیران همه را به تاخیر در تعطیل فعالیتها وامی داشت . تعطیل فعالیتی که اعلام آن برای همگان بسیار سخت است .اما متاسفانه گشایش رخ نداد و مسلما با این روند تنگناها بیش ازین خواهد شد .یادآور می شوم که راه حل های موقت و تزریق موردی بودجه هم ممکن است در کوتاه مدت از اخلال ها بکاهد و از تعطیلی بعضی فعالیت ها جلوگیری کند اما باور کنیم که این سازمان دچار کسری بودجه مزمن است و آثار عمیق آن دیر یا زود پدیدار خواهد شد. مگر دستی از غیب بر آید و یا تقلیب قلوبی برای تصمیم سازان رخ دهد.