گردانندگان عطف، سخن سید جمال را شنیده اند!

 

گردانندگان عطف، سخن سید جمال را شنیده اند!

چه نیازی است به عطف؟ نوشته شده برای عطف  در فروردین 91

هرچه زمان پیش می رود و بر تعداد نشریات علمی پژوهشی – کثرالله امثالهم – افزوده می شود ، اعتقادم به نشریاتی همچون عطف بیشتر می شود. مجلات علمی پژوهشی در خوشبینانه ترین برداشت ، کمتر به مسائل جاری پرداخته و بیشترین فعالیتشان بر انعکاس پژوهش های جامعه علمی متمرکز است و با برداشتی بدبینانه ، این نشریات اغلبشان تبدیل به ارتقاء نامه استادان یا مجوز نامه دانشجویان شده اند. اگر سری به انبارهای این نشریات — که بیشترشان نیز با بودجه عمَومی نشر می یابند – بزنیم و کوه تلنبار شده سال های سال آنها را مشاهده کنیم معلوم می شود که چرا ضریب تاثیر بعضی از اینها صفر و در بهترین حالت چند ده برابر کمتر از ضریب تاثیر نشریات علمی بعضی از ممالک راقیه! است.

وقتی ۱۰ سال پیش مدیر مسئولی و سردبیری فصلنامه کتاب را به عهده گرفتم تصورم براین بود که:

” نخستین کارکرد مطبوعات به منزله یک رسانه گروهی، اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی آزادانه است. در اینجا واژه آزادانه مهم است، چون صرفاً در سایه اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی آزادانه است که افراد جامعه می‌توانند با توجه به نیازها و علایق و تشخیصشان، دست به گزینش اطلاعات بزنند و لذا این پدیده را «خود حق‌طلبی» می‌نامند.

کارکرد دیگر مطبوعات، زمینه‌سازی و بسترسازی برای تکثرگرایی است، چرا که نادیده گرفتن گوناگونیها، مخل تعامل و ارتباط و در نتیجه مانع ایفای درست نقش مطبوعات می‌شود. عملکرد درست این رسانه می‌تواند نشان‌دهنده «چند صدایی» جامعه نیز باشد.

و بالاخره کارکرد مهم مطبوعات، حراست از حقوق شهروندان در برابر تعدیهای احتمالی است. عمل به این وظیفه از طریق نقد و نقدپذیری میسر می‌شود. در واقع این رسانه می‌تواند با اعمال گزارشگری نقادانه، مدافع آزادیهای سیاسی بوده، از تضییع حقوق افراد جلوگیری کند و در عین حال با بازگذاشتن دریچه نقد، در جهت بهسازی خود و بهسازی جامعه بکوشد.”[i]

اما پس از گذشت سال ها باید اذعان کنم که دستیابی به چنین اهدافی در نشریات علمی پژوهشی و ترویجی بسیار دیر یاب یا نایایاب است. نمی خواهم همچون ویلبر شرام نقش وسایل ارتباط جمعی و از آن میان نشریات را تخدیری بدانم اما این نشریات در حرفه ما برای دستیابی به اهداف فوق بسیار کم رنگ عمل کرده اند. شاید بزرگترین هنراین قبیل نشریات مضبوط کردن و حفظ تولیدات علمی باشد. در آنها نقدهای منسجم و جاندار کمی منتشر شده و بعضا نشر نقدهای اندک نیز برای نویسنده و سردبیر دردسرهای دنباله داری را پدید آورده است.

به راستی این قبیل مجلات تا چه اندازه توانسته اند تکثرگرا و نماینده یک جامعه علمی چند صدایی باشند؟ شاید بسامد بالای تکرار بعضی نامها دال بر انحصار طلبی و روابط پنهان بعضی از این نشریات باشد. مطبوعات باید خاصیت آیینگی برای جامعه خود داشته باشند تا موجب رشد و ارتقاء شوند. این قبیل نشریات تا چه اندازه توانسته اند تصویری درست و وافعی ازموفقیت هاو معضلات و مشکلات حوزه را منعکس کنند؟. اندیشمندانی چون شرام بر نقش رسانه ها در ایجاد هم فکری و بالا بردن آگاهی و مشارکت جامعه تاکید دارند. این نوع نشریات تا چه اندازه این توقع را براورده ساخته اند ؟

انتظارات از مطبوعات به عنوان رکن چهارم حکومتهای مردم سالار پیشینه دیرینی دارد . بیش از یکصد سال پیش سید جمال الدین اسدآبادی به زیبایی این انتظارات را بر شمرده است:

“… پس هر امتی را باید علی‌الدوام از برای صیانت[حفاظت و نگاه‌داری] اخلاق و حفاظت ملکات و راهنمایی به‌سوی سعادت، منبهی[بیدارکننده‌‌ای] از غفلت و صائنی[مانعی] از هبوط و سائقی[راننده‌ای] به‌سوی فضائل و قائدی[کشنده‌ای] به‌جانب کمالات و مانعی از رذائل و زاجری[بازدارنده‌ای] از نقائص و آمری به‌معروف و ناهی‌ای از منکر بوده باشد، و چون به‌مسبار[آلتی که بدان عمق زخم را امتحان کنند] بصیرت، سیر نماییم و به‌میزان عقل بسنجیم، هیچ چیزی را در این زمان نمی‌بینیم که متصف به‌جمیع این اوصاف و دارای همگی این مزایا بوده باشد، مگرجرائد و اخبارنامه‌های یومیه؛ زیرا که هر صنعت و حرفه‌ای را موضوعی است خاص و یا عامی که از سوء تصرف، نااهلان را به‌منزله‌ خاص گردیده است و صاحب آن در او مستغرق شده، چشم از مشارکین خویش در عالم مدنیت پوشیده و از سود و زیان تقدم و تأخر آن‌ها غفلت ورزیده است، بلکه ضرورات معیشت، او را در غالب اوقات از اِتقان[استوار کردن] صنعت خویش بازداشته است. اما اخبار، آن یگانه صناعت است که موضوع آن، عموم احوال و اخلاق امم، و غایتش، اصلاح شؤون خویش و جلب سعادت و رفاهیت و امنیت از برای آن، بلکه از برای جمیع امم می‌باشد”[ii]

شاید تعریف و کارکرد نشریات علمی پژوهشی به گونه ای است که این اهداف و کارکرد را نمی توان از آنها انتظار داشت و دستیابی به این ویژگی ها برای آنها تا حد زیادی امکان پذیر نیست . اما نشریاتی چون شیرازه مرحوم و عطف با عمر کم خود نشان داده اند که :

به دور از قیودات اداری و رسمی می توانند آینه وار ترسیمی نزدیک به واقع از حوزه کتابداری را منعکس کنند.

با دوری از مصلحت اندیشی های بعضا خود ساخته ، با نشر نقدهای زنده و پویا به رشد تفکر نقاد کمک کنند.

مشکلات و مسائل عینی حوزه را در خلال گفتگوها و مصاحبه ها به روشنی مطرح کنند. بعضی نشریات علمی نگاهی جابلقایی به مسائل حرفه و رشته دارند!گویا از جهان دیگری سخن می گویند.

نوقلمان امکان نوشتن و تجربه پیدا می کنند. آنان نیاز ندارند که برای نشر آثارشان نامی را استحبابا به نام خود بیفزایند تا موجب پذیرش مقاله شود.

سرعت نشر این گونه نشریات به گونه ای است که تازگی مطالب موجب جلب و جذب مخاطبان می شود.

با درایت گردانندگان ، نشریاتی مانندعطف توانسته اند موج آفرینی های مبارکی را در حوزه کتابداری پدید آورد.

این نشریات بدون اتکا به بودجه دولتی و با همت گردانندگان نشر می یابند. این ویژگی، آزادی و چند صدایی آنها را بیشتر تضمین می کند.

گردانندگان نشریه ای چون عطف ، با نشیب و فرازها و مشکلات زیادی دست به گریبان بوده و هستند. همت بلند گردانندگان همیشه برایم درس آموز بوده است .آزادگی و حقیقت جویی آنان به گونه ای است که گویا تذکار سید جمال اسدآبادی را در آسیب شناسی مطبوعات به گوش جان شنیده و از آن احتراز کرده اند:

” و لیکن به‌شرط آن‌که صاحب جریده‌، بنده‌ حق بوده باشد نه عبد دینار و درهم؛ زیرا که اگر بنده‌ دینار و درهم بوده باشد. حق را باطل و باطل را حق، و خائن را امین و امین را خائن، و صادق را کاذب و کاذب را صادق، و عدو را صدیق و صدیق را عدو، و قریب را بعید و بعید را قریب، و ضعیف را قوی و قوی را ضعیف، و منفعت را مضرت و مضرت را منفعت، و حسن را قبیح و قبیح را حسن، و موهوم حقیقی را موجود و موجود حقیقی را موهوم وا می‌نماید”.[iii]

[i] http://www.noormags.com/view/fa/articlepage/87483

[ii] &[ii][ii] http://www.netiran.net/mabbaszadegan/blog/1513/

یک دیدگاه دربارهٔ «گردانندگان عطف، سخن سید جمال را شنیده اند!»

  1. عطف به نظر من هم یک نشریه الکترونیکی صمیمانه به خانه های ما می آید . آن را نمی خریم ولی دوستش داریم و از مطالب ساده و صادقانه اش لذت می بریم . تواضع در وجود نشریه موج می زند . دست همه را می گیرد از دانشجوی ترم یک تا استاد پیش کسوت . همه را ترغیب به نوشتن و گفتگو می کند و تبادل اندیشه

    برای آقای حیدر نژاد آرزوی موفقیت بیشتر در این پیوند های میان کتابداران را دارم . آقای حیدر نژاد تا آنجا که من می دانم کتابدار نیستند ولی روحیه خوب و ارتباطات درست شان می تواند حلقه میان کتابداران باشد .
    اگر ما این روحیه را بین خود تقویت می کردیم عجب اتحادی داشتیم و… !!!!!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.