مگس کشتیبان

کم ندیده ایم افرادی را که وقتی پستی به آنان واگذار شده دچار خود بزرگ بینی شده و امر برآنان مشتبه شده است. سخنرانانی را دیده ایم که با چه تکبر و تبختری سخن می گویند . باید اعتراف کنم که هر وقت با چنین صحنه هایی روبرو می شوم و حتی اگر طلیعه چنین کج اندیشی را در خودم دیده ام این تمثیل زیبای حضرت مولانا شفا بخش بوده است ! او در این ابیات با استادانه ترین شکلی بی ارزشی و سخیف بودن این نوع رفتار را به تصویر کشیده است .صحنه را تصور بفرمایید
آن مگس بر برگ کاه و بول خر
همچو کشتیبان همی افراشت سر

گفت من دریا و کشتی خوانده‌ام
مدتی در فکر آن می‌مانده‌ام

اینک این دریا و این کشتی و من
مرد کشتیبان و اهل و رای‌زن

بر سر دریا همی راند او عمد
می‌نمودش آن قدر بیرون ز حد

بود بی‌حد آن چمین نسبت بدو
آن نظر که بیند آن را راست کو

عالمش چندان بود کش بینشست
چشم چندین بحر همچندینشست

صاحب تاویل باطل چون مگس
وهم او بول خر و تصویر خس

گر مگس تاویل بگذارد برای
آن مگس را بخت گرداند همای

آن مگس نبود کش این عبرت بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.