برای ما کتابداران رده بندی علوم همیشه مهم بوده و در مواضع بسیاری بدان می پردازیم. اخیرا چکیده مقاله ای را در سایت آقای محسن کدیور خواندم که نگاه ابن سینا را به طبقه بندی حکمت آن روز متجلی می کند . قرار است این مقاله در نخستین شماره مجله جاویدان خرد نشر یابد. این نشریه پس از ۲۷ سال دوباره منتشر می شود. “يکي از آثار مسلم الانتساب ابوعلي حسين بن عبدالله بن سينا (370-428) «رسالة اقسام الحکمة» (تقاسيم الحکمة، اقسام العلوم العقلية) است که احتمالا بين سالهاي 392 تا 412 نگاشته شده است. اين رساله از يک مقدمه، 11 فصل و يک خاتمه تشکيل شده است. ابن سينا در اين رساله 15 علم طبيعي، 15 علم رياضي، 7 علم الهي، 3 علم در حکمت عملي، و 9 علم منطقي و در مجموع 49 علم اصلي و فرعي حکمي را به اختصار معرفي کرده و به مهمترين کتب مرجع هر رشته نيز اشاره کرده است. در اين رساله عناوين 20 کتاب ارسطو، و کتبي از افلاطون، اقليدس، بروسن و فرفوريوس آمده است. مفاد اين رساله در ديگر آثار ابن سينا از قبيل مدخل منطق و الهيات الشفاء، دانشنامه علائي، عيون الحكمة و حكمة المشرقيين به نحوي دنبال و تكميل شده است، هر چند اين رساله مشروح ترين اثر ابن سينا در موضوع طبقه بندي علوم و تقسيم حكمت است..
طبقه بندي حكمت از سوي ابن سينا در اين رساله متخذ از ميراث ارسطوئي است. استخوان بندي تقسيم حكمت به نظري و عملي، و تقسيم ثلاثي هر يك، در دوران اسلامي در دو رساله «التنبيه علي سبيل السعادة» و «ما ينبغي ان يقدم قبل تعلم فلسفة ارسطو» فارابي و «مفاتيح العلوم» خوارزمي به چشم مي خورد. طبقه بندي اصلي حكمت رياضي و طبيعي نيز قبلا در رساله «کمية کتب ارسطوطاليس و ما يحتاج اليه في تحصيل الفلسفة» کندي آمده است.
اهميت اين رساله از سوئي در تثبيت موارد فوق از سوي ابن سينا و تبديل آن به طبقه بندي رسمي در دوران اسلامي است، چرا كه اكثر طبقه بندي هاي فوق در كتاب پرآوازه «احصاء العلوم» فارابي رعايت نشده است. از سوي ديگر ناشي از ابتكارات ابن سينا در فصول چهارم، نهم و دهم اين رساله (فصول حكمت عمليه و حكمت الهيه) است.
تقسيم سياست مدني به علم مُلک و علم نواميس؛ تأسيس علم نواميس (دين شناسي فلسفي)؛ پافشاري بر عدم مخالفت حکمت با وحي و شريعت، اعتبار احکام وحي در حوزه ممکنات عقلي، و اذعان به محدوديت ادراک عقلي و خضوع عقل در برابر مفاد وحي در قلمرو ياد شده از ابتکارات اين رساله است. اين راه که با کندي آغاز شد، با ابن سينا به بالندگي رسيد و با رويکرد «اصالت فلسفه» فارابي متفاوت است.
ابن سينا مجردشناسي فارابي در «احصاء العلوم» را به سه بخش خداشناسي، عقل شناسي و شناخت نفوس سماوي تجزيه کرد. جزئيات و تفصيل هر پنج بخش با ابن سينا به اوج خود مي رسد، هرچند اين تقسيم نه از سوي ابن سينا و نه از سوي ديگر حكيمان در عمل رعايت نشده است. دو علم وحي شناسي فلسفي و آخرت شناسي فلسفي به عنوان علوم فرعي الهي براي نخستين بار توسط ابن سينا در اين رساله مطرح شده اند. ابن سينا در شرح اين دو علم به نکات مهمي در باب وحي و معاد جسماني اشاره کرده است.
نفوذ رساله اقسام الحكمة در دوران اسلامي به مراتب بيش از كتاب ارزنده«احصاء العلوم» فارابي است. رساله اي كه بتواند متفكراني چون خواجه نصيرالدين طوسي، شهرزوري و قطب الدين شيرازي را به اقتباس (گاه تا حد نقل مستقيم) وا دارد و متفكران صاحب مكتبي چون غزالي را از تأثير خود بي نصيب نگذارد، جايگاه رفيعي در تاريخ طبقه بندي علوم در جهان اسلام دارد. رساله اقسام الحكمة ابن سينا يكي از سه اثر تأثير گذار حوزه «طبقه بندي علوم» در دوران اسلامي، و از زاويه «منبع شناسي فلسفي» يکي از سه اثر اصلي اين دوران است. متن كامل اين رساله به زبانهاي لاتين، فرانسوي (3 بار) و فارسي و پاره هائي از آن به عبري و انگليسي ترجمه شده است.
عليرغم انتشار مكرر دو چاپ غير مصحح، تصحيح انتقادي اين رساله براي نخستين بار بر اساس چهار نسخ خطي شماره هاي 4754 و 4755 كتابخانه دانشگاه استانبول،4651 كتابخانه ملك تهران و4852 کتابخانه اياصوفيه استانبول كه تاريخ كتابت آنها بين سالهاي 588 تا 724 است (گزيده شده از ميان 58 نسخه خطي) منتشر مي شود. از دستاوردهاي اين تحقيق كشف اثر محتمل الانتساب تازه اي از ابن سينا به نام رساله «اقسام علوم الاوائل» است.”