این روزها حسب عادت یا وظیفه با استفاده از ابزار نوین که کاربردش هم چندان مشکل نیست در ابعاد چند ده میلیونی مشغول تبریک به هم هستیم. تبریک سالگرد بزرگمردی که ما ایرانیان به او ارادتی ویژه داریم و اقلا ما کتابداران به لمس و استلام نهج البلاغه اش نائل شده ایم. اما این تبریک ها و مناسبت ها وقتی مبارک خواهند بود که موجب شوند راه و سیره آنان مورد دقت و تدبر قرار گیرد وگرنه هیاهوی این شادباش ها خود حجابی نوین بر حقیقت خواهد شد. و شاید ذکر چند نمونه عظمت روحی آن خدا مرد را بر ما بیشتر بنمایاند و نیاز جامعه را به توجه عملی به سیره او نمایان تر کند.
ما سال روز ولادت مردی را بیکدیگر تبریک می گوییم که وقتی قاضی برای احترام او را به جای علی با کنیه ابوالحسن مخاطب قرار داد و مدعی را با نام؛بر قاضی شورید که چرا عدالت را رعایت نکردی !
او برای حفظ جامعه اسلامی ربع قرن – به قول دکتر شریعتی— پرومته وار صبر و سکوت پیشه می کند. او این سکوت را در حالی بر خود روا می داشت که معتقد بود:
من بیش از یکبار و در موقعیتهای گوناگون از رسول خدا شنیدم که می فرمود: هیچ امتی روی پاکیزگی نمی بیند مگر آنکه در آن امت ،ضعیف بتواند حق خود را از قوی بدون لکنت زبان بگیرد.
در مواضع مختلف می فرمود که بر روی ستایشگران خاک بپاشید .وقتی در شهر انبار عده ای بدنبال اسب او می دویدند ایستادند و به دوندگان فرمودند بـرگـرديـد، زيرا همراهى پياده با سواره مايه ذلّت و خوارى پيادگان و غرور و تباهى سواره خواهد شد.
به راستی اگر ما همین چند سخن و عمل را فرا راه خود قرار دهیم زندگیمان در حوزه فردی و اجتماعی دگرگون نخواهد شد؟
نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم تیر 1387ساعت 21:35 توسط فریبرز خسروی گفتگو