چند روزی است که در بعضی مبادلات اینترنتی با ارسال این تصویر آن را دال بر میزان سواد کتابداران کتابخانه ملی دانسته اند . کور خوانده اند. بحمدالله در کتابخانه ملی یک اسکادران مترجم و زبان دان کتابدار و غیر کتابدار وجود دارد. بنابراین ظهور این اغلاط و تبادل این تصاویر نمی تواند بی حکمت و دلیل باشد. مساله با “میرز هادی” در میان گذاشته شد ایشان سر در جیب تفکر فرو بردند و با نگاهی فیلسوف مابانه چندین وجه را مطرح فرمودند:
شاید در سفارش دادن این تابلو از انگلیسی دانان استفاده نشده بلکه عربی دانان و یا متخصصان زبانهای باستانی آن را سفارش داده اند.
شاید از اول درست سفارش داده اند ولی تابلو ساز از خودش بعضی اصطلاحات را ابداع کرده است.
شاید این زبان دانان تا به حال این اغلاط را ندیده اند و به مسئولان تذکر نداده اند.
شاید دیده اند اما از کثرت کار نرسیده اند تذکر دهند.
شاید تذکر داده اند اما مسئولان به علت کثرت کار نرسیده اند اصلاح کنند.
شاید این تابلو متعلق به کتابخانه ملی نباشد .
شاید تا به حال آن را اصلاح کرده باشند .
شاید مخصوصا غلط نوشته اند تا میزان سواد مراجعان را بسنجند.
شاید معاندان این تابلو را کاشته اند تا کتابداران را بد نام کنند.
شاید این عکس جعلی و حاصل یک توطئه باشد.
تا اینجا کار خیلی معقول و مو شکافانه جلو می رفت هیچ وجهی مغفول نمانده بود. این اندازه انتظار فرزانگی از ایشان نداشتیم . اما نمی دانم چرا به اینجا که رسید یکدفعه جناب میرزا جوش آوردند و با تشر فرمودند:
اصولا اینها به جه حقی از تابلو کتابخانه ملی ایراد می گیرند؟ برای کتابخانه ملی توطئه می کنند ! ملت ایران را زیر سوال می برند وطن فروشان دون مایه بدهم …
با اجازه از جناب ميرزا و عرض معذرت از ايشان تا بهشان خداي نكرده برنخورد چون به خداوندي خدا من پدرم را بسيار دوست دارم و… من حرف مي زنم و قصد جسارت نداريم .
چيزي كه براي من در اين عكس بيشتر از غلط املايي مهم جلوه نمود اين است كه : اطلاع رساني در باره اينكه اين راهرو به 11 قسمت مختلف كتابخانه وصل مي شود وليكن هيچ اطلاع ديگري از اينكه بالاخره بوفه طبقه همكف است و… يا مثلا كتابخانه كودكان كجاست ؟؟ يعني با يك نقشه و ترسيم راه مي توانستند اطلاع رساني دقيق تري داشته باشند فلش و…
راهنماي طبقات و راهنماي اتاق ها هم بسيار لازم است .فعلا فارسي كافي است مراجعين خارجي ما انقدر با عده كثيري مي آيند كه جلوي پايشان را هم نمي توانند ببينند چه به برسه به تابلو . معمولا جمع زيادي آنان را حلقه مي كنند چون مهمان اند.
حتي اتاق ها بايد نام اسامي افراد بر درش با سمت نصب گردد تا مراجعه كننده در اين اتاق هاي پوشيده شده را مرتب باز نكند و به دنبال افراد بگردد
در اين چند روزي كه از جلوي اين تابلو مبارك عبور كرديم، چيزي كه نظرمان را جلب كرد اين بود كه اساسا اين تابلو چرا نصب شده است؟ اگر مي خواستند بخشهاي كتابخانه را به رخ خلايق بكشند كه راههاي بهتري هم بود. اگر هم مي خواستند راهنمايي كنند كه بدترين جاي ممكن را براي تابلو برگزيده اند. چون با هيچ فلش و علامتي نمي توانند كار راهنمايي را انجام دهند. اگر فلش مستقيم بزنند كه سر از ويرانه هاي تپه هاي عباس آباد در مي آورد. اگر فلش به سمت چپ بزنند به جاي تالارها سر از رستوران در مي آورد. و قس…
خلاصه اين تابلو آمده بود كار خيري كند و خلق خدا را به راه راست هدايت كند، ظاهرا خير كه نرساند هيچ، خودش هم باعث شر شد.