نقل است که حسن توفيق خيلي مواظب سلامتي اش بوده است. دوستانش به مزاح به او مي گفتند : حسن ديشب رفته الواتي دو تا چايي پر رنگ خورده !! برخی از همکاران و متخصصان عرصه کتاب و کتابداری هم دست حسن توفیق را از پشت بسته اند. اگر او به فکر سلامت جسماننیش بود بعض از ما کتابداران چنان به فکر حفظ الصحه شغلی خود هستیم که مثال زدنی است. در نظر خواهی ها و اظهار نظرها چنان گرد و بی خاصیت جواب می دهیم که گربه خیال شاخ زدن به ما را به مخیله اش هم راه ندهد. بعد هم که علت سکوت یا همراهی با نظرات غیر تخصصی را جویا می شوند خواهند فهمید که بیجاره گربه شاخ ندارد یا اگر دارد خیلی هم برا نیست! منافع فردی است که ترجمان مدرنش شده است شاخ گربه . هر زمان هم که لازم بوده برای توجیه رفتار غیر حرفه ای خود از آن گربه کذایی چنان تصویر گرگ وشی ارائه داده ایم که امر بر خود گربه هم مشتبه شده است.
صحبتهاي قدما : احتياط شرط عقل است – از قديم گفته اند با شاخ گاو بازي نكنيم و يا كبريت خطرناك است .
اگر اظهار نظر نكنيم و يا در دل حرفهايمان را نگه داريم .احساسات خود را بروز ندهيم و…
همه اينها مي شود مي توانيم محتاطانه از ترس خنده ديگران به نظرمان هيچ نگوييم . اصلا شخصيت خيلي جدي به خود بگيريم كه كسي حتي جرات نكند بگويد اين نظر تو اشتباه است. آنقدر سكوت كنيم كه به مقام و مدرك تحصيلي مان هيچ خدشه اي وارد نشود.
مي توانيم انقدر سخت و با كلمات بازي كنيم كه هيچ احد الناسي نفهمد چه مي گوييم و چه مي خواهيم .
مي توانيم مدارك تحصيلي بالا بگيريم و بعد بگوييم به خاطر مدركم نيز نمي توانم راحت ابراز نظر كنم.
مي توانيم پست بالاي كاري بگيريم و مجبور شويم براي زير دستان شخصيت جدي و غير قابل شناختي داشته باشيم .
اين مي شود آخر احتياط
ولي مي توانيم ساده باشيم ساده بگوييم ساده فكر كنيم و ارتباطات خوب و گفتگو هاي صميمانه داشته باشيم و زندگيمان را سرشار كنيم از تبادل نظر و…
اظهار نظر كنيم تشويق كنيم محبت كنيم دعاي خوب بخوانيم براي همه آرزوي خوب كنيم و … آنوقت مي بينيم در زندگي به خداي واحد نزديكتريم .
دکتر جان بعضی از ماها ازین گربه های مظلوم چنان جانوران شاخداری می سازیم که خودمان هم به وحشت می افتیم.
این مطلب را که بدجوری روی دلم مانده برای بار چندم عرض می کنم
بنده از یکی از همین گربه های معروف کتابدار یک انتقادی کردم
که شما به عنوان پیش کسوت کتابداری چه اقدامی در فلان مورد کرده اید؟
ایشان که کم تر از یک ماه قبل برای دریافت لوح تقدیر از پیش کسوتان روی سن رفته و اظهار خاکساری و بی مقداری و جان نثاری کرده بودند، توپ را از زمینشان بیرون انداختند و در کمال فروتنی فرمودند: بنده به هیچ وجه پیش کسوت نیستم
نمونه دیگرش همین گروه بحث
هر بحثی که به مصلحت گردانندگان گروه نباشد به قول بزرگان در نطفه خفه می شود!!!
نمونه اش هم بحثی که در مورد آزمون دکترای دانشگاه فردوسی مطرح شد (که نشد)
اما امان از روزی که ایمیل ها حرف دل گردانندگان گروه و به ضرر دشمنانشان!!! باشد
ایمیل ها در کمال بی طرفی فقط تایید می شود و بحث تا کجا که پیش نمی رود
نمونه اش هم بحثی که در مورد آزمون دکترای دانشگاه تهران در گرفت
و ما هم در کمال بی طرفی و طبق عادت به این جماعت متظاهر عرض ادب می کنیم که اگر نکنیم انگ چه و چه می خوریم
دلت از وحشت زندا ن سكندر بگرفت؟
روح بعضي نوشته هاتون استاد بوي ديگري مي ايد
چرا هميشه رفتار ديگران غير حرفه اي پندار ميشود و رفتار خودمان حرفه اي
هميشه انتقاد دردي را از اين ملت دوا نمي كند كتابدار
حافظ يارتان
در تبیین شجاعت یا آسته رفتن منباب اجتناب از شاخ گربه باید خدمت شما استاد عزیزم عرض کنم که با کارهایی که ما هر روزه از این جماعت می ببنیم و دیگر از حد شنیدن هم گذشته به قولی ظریفی باید گفت که براستی شجاعت و خریت مرز باریکی ندارند. مرزشان اتفاقا خیلی هم کلفت است، آن قدر که گاهی آدم را …می دهد.
حال اینکه ما فرزندان آدم ابوالبشر از کجا … می خوریم که دادمان به آسمان می رود یا آن دسته که دادی ندارند که بزنند یا آن دسته که براثر ترس از دست دادن جاه و مقام از آنها سلب توانایی شده ؛ خدا عالم است .
البته استاد ارجمند ببخشید بی ادبی نوشتم چه کنم ” که روزگار نامناسب مردمانش ناسازگارند”
این عجایب که هر روزه می بینیم و چنان که باید یا شاید نباید لب فرومی بندیم نمیدانم از برای چیست؟؟؟… هر بار توبه خود را می شکنم که ننویسم باز نمی شود.
جناب برایمان دعا کنید شاید نطقمان کور و قلممان شکسته و فکرمان زایل شود!!!
اما خودمانیم این شاخ گربه به آنهایی که چاپلوس و طماع اند … می رود و موجب می شود عقلشان زایل شود و لالمانی بگیرند و همه چیز از خوب و بد تصمیمات را تایید کنند عجب نعمتی است!!! کاش خدا سایه ی این شاخ را همیشه بر سر برخی آدمیان مستدام نگهدار و نتوانند تا بر سر پل صر اط زبان بگشایند. آمین
دعا بفرمایید.
باز هم پوزش می طلبم
خداکند خودمان هیچگاه دچار منفعت طلبی و جانب داری نشویم که به قول دکتر علی شریعتی حقیقت را قربانی مصلحت کرده ایم .