ازحماسه تا ماتم و از ماتم تا…

در مورد مراسم و عزاداری های محرم  نوشته ها و آثار  گسترده ای  وجود دارد.  اندیشمندان زیادی سعی کرده اند که از پیرایه ها و نادرستی ها در بیان واقعه عاشورا فروکاهند. شاید یکی از کسانی که انحرافات این مراسم را در صریحترین و مستدل ترین شکل بیان کرده است  مرحوم مطهری باشد. ایشان به ویژه در کتاب  حماسه حسینی سعی کرده اند در این زمینه انحراف زدایی کنند. اما نمی دانم چرا عده ای اصرار دارند که

عاشورای 89

عکس از حسنی خسروی

همان هایی را بیان کنند که به زعم اندیشمندانی چون شهید مطهری انحراف است و نادرست . من قبلا فکر می کردم که عده ای آگاهانه یا نا آگاهانه سعی دارند که حماسه ای شور آفرین را تبدیل به ماتمی سکون زا کنند . اما مراسم امسال و پدیده های آن ،طلیعه های عبور از ماتم و تبدیل آن به یک کارناوال نمایشی و میهمانی بزرگ خیابانی  را می دهد.گروه های ده بیست نفره طبل نواز با طبل های یاماها و تریومف ، سرهای آرایش شده با گل با آخرین مدل های موجود ، صف ها ی طویل بعضا تنش زا برای دریافت خوراکی وترافیک های آنچنانی برای عبور از مقابل ایستگاه های صلواتی ونوحه ها و آوازهای منطبق با آخرین ریتمهای لوس آنجلسی و…. همگی بیان گر این واقعیتند. شاید عجیب ترین ها رابتوان در نوشته ها  و نقش های ترسیم شده روی ماشین ها و حتی لباس افراد دید که بعضا بسیار موهن است  . البته این تابنک با آن تابنک اصلی متفاوت است. این تابنک (tabnak.com) در مقابله با تابناک اصلی (tabnak.ir) ساخته و جعل شده است. بهر رو این عکس ها ی زیر نشان از لمپنیسمی دارد که در این زمینه شروع به رشد کرده است.

4 نظر در “ازحماسه تا ماتم و از ماتم تا…

  1. از ” ماتم تا… ”
    اين آسيب هاي اجتماعي به شكوه حماسه جاويدان امام حسين ( ع ) لطمه مي زند . غير از تاسف كاري از دستم ساخته نيست .
    خدايا همگي ما را به راه راست هدايت كن

  2. سلام

    این نوع عزاداری ها از قمه زنی هم بدتر شده

    عصر فرا مدرنیته هستش دکتر تعجب نکنید ملت هر روز خول تر(خل)تر میشند

    کتابدارا و حوزه کتاب هم اگر چشم بصیرت داشته باشیم از این سوتیا زیاد میدند

    هر روز با مدل های جدید می یاند مثلا یه آخوند که تناسبی با این حرفه نداره می یاد مدعی میشه

    و دیگر سوتی های مدیران که اگر اینجا بیان کنم یزید خره گاو منه رو دیگه چشمتون نمی بینه

    به نا عدالتی های دیگر قلمتون برای نوشتن اماده میشه

  3. اینکه شما می فرمایید اصل چیز دیگری است واینها تحریف است و انحراف یک دیدگاه است اما دیدگاه دیگری هم وجود دارد ، شاید بشود اینطور تعبیر کرد این یک رسم کارناوال گونه است با قدمتی در حد قاجاریه و درین دوره اخیر امثال مطهری و شریعتی سعی کردند آنرا یک حماسه بی نظیر حاوی متعالی ترین ایدءولوژی ها قلمداد کنند ، چند سالی هم مردم عادی دنبال این پز های روشنفکر های دینی رفتند ، حالا خسته شدند و برگشتند به روز های قدیم که به حرمت عاشورا دوا خوری و خلاف یه روز تعطیل میشد.
    بگذریم یه سوال ؛ این چیزهایی که شریعتی و مطهری میگن تو کدوم دوره تاریخی وجود داشته و در زندگی مردم جریان داشته ؟ یا اینکه فقط ایده الهای ذهنشون بوده؟
    ****************************************************
    از توجه شما به پست های گفتگو صمیمانه سپاسگزارم. امیدوارم زمینه ای فراهم شود تا مفصل تر و از نزدیک بتوان به آن ها پرداخت . ولی در این مورد مختصرا عرض می کنم:
    نمی دانم تعریفتان از حماسه چیست و اصولا فکر می کنید یک واقعه و حتی اسطوره چه ویژگی را باید دارا باشد تا بدان حماسه گفته شود؟ یکی از ویژگی هایی که برای حماسه ذکر می شود دیرپایی و ماندگاری آثار آن است. تاثیر گذاری و جاپای واقعه کربلا و عاشورا در تاریخ و ادبیات ما کاملا قابل مشاهده است. تجلی این اثر را در آثار بزرگانی چون مولانا به زیبایی تمام می بینیم. حتی این واقعه بر سبک نقاشی این مرزو بوم هم اثر داشته است . صدها نمونه نقاشی از دوره های گذشته تا کنون خلق و جاودانه شده اند.که متاخر ترین آن ها آثار استاد فرشچیان است. فارغ از اعتقاداتمان و نگاه قدسی و یا غیر قدسی به این واقعه ، نمی توانیم منکر تاثیر حماسی آن بر فرهنگمان باشیم.
    مرقوم فرموده اید این رسم عزاداری حداکثر به دوره قاجاریه برمی گردد. به نظر می رسد قدمت بیشتری داشته باشد. همانگونه که در پست “پس عزا بر خود کنیم” آورده ام حضرت مولانا به نقد عزاداران عاشورای شهر حلب پرداخته است.
    و در انتها : شاید بهتر باشد بین مراسم کارناوال گونه که معمولا تحت تاثیر مسائل سیاسی اجتماعی و یا با هدایت کانون های قدرت شکل و محتوایش تغییر می کند با خود واقعه تفاوت قائل شویم.
    بهروز باشید

    • معلم خوبم ، سلام
      عرض کرده بودم برپایی مراسم در ایران قدمتش تا قاجار است بر این اساس که برای هر فعالیت اجتماعی فضا و مکانی ایجاد شده که بخشی از معماری ماست مثل مسجد ، خانقاه و تکیه . قدمت تکیه ها چنانکه متخصصان معماری گفته اند تا اوایل دوره قاجار است .
      فرموده اید مولانا این رسم را تایید می کند ، قبول ، اما بعید می دانم در جغرافیای ایران فعلی مرسوم بوده باشد . شاید در نواحی عراق و سوریه فعلی منطقی تر باشد .
      در مورد شریعتی و مطهری و امثالهم با توجه به نزدیکی دیدگاه حضرتعالی با ایشان ، همانطور که فرموده اید بحث بماند برای ملاقات حضوری
      با تجدید احترام – امین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.