بزرگداشت نکومرد

انا لله و انا الیه راجعون

جهان ادب شیعی در سوگ نشست و قلم در شکاف ورق به زمین افتاد.
محدث، مفسر، و سیره نگار بزرگ معاصر که تهذیب فهم را اصلِ استبصارِ فقاهت می دانست
– علامه محمدباقر بهبودی –behboudi
رو به دیار باقی کرد.
برای بزرگداشت آن نکو مرد گرد هم می آییم.

زمان : جمعه 24 بهمن 1393، ساعت 3 تا 4.5 بعد از ظهر
مکان : خیابان شریعتی، بالاتر از پل رومی، کوی نبوی، حسینیه قائمیه

ازحماسه تا ماتم و از ماتم تا…

شاخص

در مورد مراسم و عزاداری های محرم  نوشته ها و آثار  گسترده ای  وجود دارد.  اندیشمندان زیادی سعی کرده اند که از پیرایه ها و نادرستی ها در بیان واقعه عاشورا فروکاهند. شاید یکی از کسانی که انحرافات این مراسم را در صریحترین و مستدل ترین شکل بیان کرده است  مرحوم مطهری باشد. ایشان به ویژه در کتاب  حماسه حسینی سعی کرده اند در این زمینه انحراف زدایی کنند. اما نمی دانم چرا عده ای اصرار دارند که

عاشورای 89

عکس از حسنی خسروی

همان هایی را بیان کنند که به زعم اندیشمندانی چون شهید مطهری انحراف است و نادرست . من قبلا فکر می کردم که عده ای آگاهانه یا نا آگاهانه سعی دارند که حماسه ای شور آفرین را تبدیل به ماتمی سکون زا کنند . اما مراسم امسال و پدیده های آن ،طلیعه های عبور از ماتم و تبدیل آن به یک کارناوال نمایشی و میهمانی بزرگ خیابانی  را می دهد.گروه های ده بیست نفره طبل نواز با طبل های یاماها و تریومف ، سرهای آرایش شده با گل با آخرین مدل های موجود ، صف ها ی طویل بعضا تنش زا برای دریافت خوراکی وترافیک های آنچنانی برای عبور از مقابل ایستگاه های صلواتی ونوحه ها و آوازهای منطبق با آخرین ریتمهای لوس آنجلسی و…. همگی بیان گر این واقعیتند. شاید عجیب ترین ها رابتوان در نوشته ها  و نقش های ترسیم شده روی ماشین ها و حتی لباس افراد دید که بعضا بسیار موهن است  . البته این تابنک با آن تابنک اصلی متفاوت است. این تابنک (tabnak.com) در مقابله با تابناک اصلی (tabnak.ir) ساخته و جعل شده است. بهر رو این عکس ها ی زیر نشان از لمپنیسمی دارد که در این زمینه شروع به رشد کرده است.

عزا بر خود کنیم!

شاخص

مناسبت ها و وقایع تاریخی انگیزه های خوبی هستند برای بازکاوی و مرور . این دو روزه به مناسبت تاسوعا و عاشورا فرصتی پدید آمد که چند کتاب و نوشته را مجددا مرور کنم . از آن میان نوشته های مرحوم مطهری و شریعتی همچون گذشته برایم گرمی بخش بودند.

بعداز ظهر دیروز در مجلس عزاداری شرکت داشتم . مداح محترم  دقیقا آن چه را که علامه مطهری تحریفات عاشورایش خوانده است و همگان را از نقل آن بر حذر داشته بسیار غلیظ تر تکرار می کرد ! وقتی به قول دکتر شریعتی قرار است یک حماسه خدایی و جاودانه  که آوردگاه تاریخی خیر و شر است و تابلو بی بدیلی از ایثار و شفقت و آزادگی است صرفا به ماتم تبدیل شود ظهور چنین مداحانی نیز ضرورت می یابد. نمی دانم چرا ناخوداگاه یاد نگاه مولانا به این واقعه افتادم:

كجاييد اي شهيدان خدايي

بلاجويان دشت كربلايي

كجاييد اي سبك روحان عاشق
پرنده تر ز مرغان هوايي
كجاييد اي زجان و جا رميده
كسي مر عقل را گويد كجايي؟
كجاييد اي درزندان شكسته
بداده وامداران را رهايي

كجاييد اي در مخزن گشاده
كجاييد اي نواي بي نوايي

دران بحريد کین عالم كف اوست
زماني بيش داريد آشنايي

كف درياست صورت هاي عالم
زكف بگذر اگر اهل صفايي

دلم كف كرد کین نقش سخن شد
بهل نقش و به دل روگر زمايي

برآ اي شمس تبريزي ز مشرق
كه اصل اصل اصل هر ضيايي

و در مثنویش حال عزا داران شهر حلب را به خوبی به تصویر کشیده است:

روز عاشورا همه اهل حلب                         باب انطاكيه اندر تا به شب
گرد آيد مرد و زن جمعي عظيم                     ماتم آن خاندان دارد مقيم
ناله و نوحه كنند اندر بكاء                          شيعه عاشورا، براي كربلا
بشمرند آن ظلمها و امتحان                         كز يزيد و شمر ديد آن خاندان
نعره هاشان مي رود در ويل و وشت            پر همي گردد همه صحرا و دشت
يك غريبي شاعري از ره رسيد                    روز عاشورا و آن افغان شنيد
شهر را بگذاشت و آن سو راي كرد             قصه جست و جوي آن هيهات كرد
اين رئيس زفت باشد كه بمرد؟                 اين چنين مجمع نباشد كار خرد
نام او القاب او شرحم دهيد                       كه غريبم من شما اهل ده ايد
چيست نام و پيشه و اوصاف او؟              تا بگويم مرثيه زالطاف او
مرثيه سازم، كه مرد شاعرم                     تا از اينجا برگ و لا لنگي برم
آن يكي گفتش كه: هي ديوانه اي؟            تو نه اي شيعه، عدّو خانه اي
روز عاشورا، نمي داني كه هست              ماتم جاني كه از قرني به است؟
پيش مومن كي بود اين غصه خوار؟          قدر عشق گوش عشق گوشوار؟
پيش مومن ماتم آن پاك روح                 شهره تر باشد زصد طوفان نوح
گفت: آري ليك كو دور يزيد؟            كي بده ست اين غم؟ چه دير اينجا رسيد؟
چشم كوران آن خسارت را بديد             گوش كرّ ان آن حكايت را شنيد
خفته بود ستيد تااكنون شما؟               كه كنون جامه دريديت از عزا
پس عزا بر خود كنيد اي خفتگان!       زآن كه بد مرگي است اين خواب گران
روح سلطاني ز زنداني بجست            جامه چه درانيم؟‌و چون خاييم دست؟
چون كه ايشان خسرو دين بوده اند           وقت شادي شد چو بشكستند بند
سوي شادروان دولت تاختند                   كنده و زنجير را انداختند
روز ملك است و گش شاهنشهي            گر تو يك ذره از ايشان آگهي
ورنه اي آگه، برو بر خود گري            زآن كه در انكار نقل و محشري
بر دل و دين خرا بت نوحه كن              كه نمي بينيد جز اين خاك كهن
ورهمي بيند چرا نبود دلير                 پشت دار و جان سپار و چشم سير؟
در رخت كو از مي دين فرخي؟           گر بديدي بحر، كوكف سخي؟
آن كو جو ديد آب را نكند دريغ           خاصه آن كو ديد آن دريا و ميغ
+ نوشته شده در  یکشنبه سی ام دی 1386ساعت 5:15  توسط فریبرز خسروی

شادباش

پنهان مشو که روی تو بر ما مبارک است

نظاره ی تو بر همه جانها مبارک است

یک لحظه سایه از سر ما دورتر مکن

دانسته ای که صورت عنقا مبارک است

ای بستگان تن به تماشای جان روید

کاخر رسول گفت تماشا مبارک است

بر خاکیان جمال بهاران خجسته باد

بر ماهیان تپیدن دریا مبارک است

دل را مجال نیست که از ذوق دم زند

جان سجده می کند که خدایا مبارک است

مولانا

یکشنبه در دوشنبه 2

یکی از سخنرانان مدعی شد که نزدیک به هفتاد درصد کتابخانه ها به رایانه تجهیز و به شبکه متصل شده اند.در زمان پرسش و پاسخ از وی پرسیدم سخنران قبلی گفتند که اکثر نقاط کشور بیش از هفت ماه در سال برق ندارند. و برق آنها در فصل تابستان که معمولا مدارس تعطیل است وصل می شود . اگر این آمار درست است آنان از این رایانه ها چگونه استفاده می کنند. فرمودند: راست می گویید . در بسیاری از مدارس حتی کامپیوترها را از جعبه هم خارج نکرده اند. پس از پایان پرسش و پاسخ ظریفی به آهستگی در گوشم گفت: کل آمار ارائه شده صرفا تبلیغی و نا درست است .به نظر می رسد مشکل آمار، مشکل همیشگی همه کشورهای جنوب است!

خانمی هم از تنسی امریکا در کنفرانس شرکت داشتند. ایشان هم مسئول یک کتابخانه بودند و هم به تدریس این رشته اشتغال داشتند. از وی پرسیدم جند بار در ایفلا شرکت کرده است ؟ قیافه متعجبی به خود گرفت. مشکوک شدم که شاید سوال را بد پرسیده ام . با تکرار معلوم شد اصلا ایشان نمی دانند ایفلا چیست! قابل توجه بعضی طراحان سوال کارشناسی ارشد و دکتری که تا کنون ایفلا را جزء اصول اعتقادی کتابداری تلقی فرموده اند.

دوشنبه چون سایر جمهوری های پسا شوروی پر از مجسمه است. در اینجا بیشترین مجسمه ها مر بوط به شعراست. رودکی – فردوسی – حافظ – عینی-واین خود نشان دهنده پیوند عمیق فرهنگی و زبانی است که هفتاد سال مبارزه شوروی با آن نتوانسته است آن را از بین ببرد. این فقط جنبه تاریخی ندارد شعر معاصر ایران هم در شاعران معاصر تاجیک تاثیر گذار بوده اند :

” بازار صابر” شاعر تاجیک می سراید:
وقتي‌ كه‌ در آب‌ مي‌نمايد مهتاب‌،

تيزينه‌ مشوييد، مشوييد در آب‌

مهتاب‌ در آب‌ زخم‌ مي‌بردارد

مي‌گفت‌ در اين‌ باره‌ سپهري‌ سهراب‌

کتابخانه ملی تاجیکستان به نام فردوسی نام گذاری شده است . می گفتند در مجموعه آنان سه و نیم میلیون جلد کتاب روسی وجود دارد . 2200 نسخه خطی به زبان فارسی و عربی و2500 جلد کتاب چاپ سنگی دارند. قدیمی ترین نسخه به قرن 11 تعلق دارد. در تاجیکستان بزرگترین مجموعه خطی با 6500 نسخه در انستیتو شرق شناسی نگهداری می شود.    چند سال پیش آقای علی بهرامیان از سوی کتابخانه آیت الله مرعشی نسخه های خطی را فهرستنویسی کرده است . گله مند بودند که تا کنون فقط یک جلد این فهرست ها منتشر شده و کار متوقف مانده است. شرایط نگهداری کتب خطی اصلا مطلوب نیست .ساختمان کتابخانه بسیار قدیمی و تجهیزات کهنه و مستعمل است. ترک هایی در دیوارهای ساختمان دیده می شود. می گفتند مربوط به زلزله 4 ریشتری!! است که سال پیش رخ داده است. یا ریشتر آنان متفاوت است ! و یا در

عدد آن اشتباه می کنند. بنای جدیدی را در دست ساخت دارند که در مرحله پی ریزی است. بالاترین حقوق ماهانه در کتابخانه کمتر از صد دلار است.نرخ ارزاق در بسیاری موارد ۲۰ تا ۳۰ درصد ارزان تر از ایران است.

جناب رئیس جمهور تاجیکستان دائم در حال سرکشی به  نقاط مختلف و به قول خودشان به خواجگی خلق و قشلاق است! در خبری که از تلویزیون پخش شد اعلام نمودند که ایشان ضمن افتتاح یک باب مرغداری که با کمک ایران ساخته شده است گفته ا ند: تا سال آینده باید تعداد مرغها مثلا  به یک میلیون قطعه افزایش یافته و آنها باید روزانه یک میلیون تخم هم بگذارند!!. احکام دستوری که فقط به درد خبر می خورد و در عمل مشکلی را حل نخواهد کرد و از این منظر چقدر شبیه هم هستیم.

شهر دوشنبه سه یا چهار خیابان اصلی دارد . به دلیل آن که مقر ریاست جمهوری و وزارت خانه ها در این خیابانها قرار دارد مورد رسیدگی بشتری قرار می گیرند. هر چقدر از این خیابان ها فاصله بگیریم مشکلات و کمبودها بیشتر خودش را نشان می دهد. مقبره ملا یعقوب چرخی از مشایخ دراویش نقشبندیه از اماکن دیدنی تاجیکستان و زیارتگاه اهالی است. از او آثاری در تفسیر قران برجای مانده است. او متوفای ۸۵۱ است. این مسجد و مقبره به فاصله ۷ کیلومتری دوشنبه است. به آنجا که رسیدیم همانگونه که در عکس گزارش شماره 3خواهید دید همه چیز حتی نوع پوشش مردان هم عوض شد. تک مناره ی زیبای این بنا از زمین روییده است.

این مسجد و مقبره در جای بسیار سرسبز و زیبایی قرار دارد. چنارهای بسیار قطور بیانگر کهن بودن این مکان

است . انرژی مثبت و آرامش بخشی را احساس می کردم . قبلا در چند جا از جمله منی و کلیسای معلولا در حومه دمشق این احساس را تجربه کرده بودم.

در موزه ملی که تاجیکان به آن آثارخانه می گویند آثاری از دوران پارینه سنگی و نو سنگی و بعداز آن گرد آمده است. مجسمه های کوجک و بزرگ بودا نشان از رواج این آیین در گذشته در قسمتهایی از این کشور دارد.بزرگترین ان مجسمه از بوداست که طول آن حدود ۱۴ متر است. آثار زیادی از آیین زردشتی نیز در این مجموعه گرد آمده است. سر بسیاری از مجسمه ها با انگیزه مذهبی آسیب دیده است.

بازدیدکنندگان بسیاری از ژاپن فقط برای دیدن این مجسمه به دوشنبه سفر می کنند.

بودای چهارده متری

المپیکی کتابدارانه

دهه 50 و 60 میلادی را بسیاری از سیاستمداران دهه های شکفتگی و بلوغ سیاسی به ویژه برای جهان سوم دانسته اند. ظهور بزرگانی را چون تیتو در یوگسلاوی ، ناصر در مصر ، سوکارنو در اندونزی ، نهرو در هند  از علائم این شکفتگی ذکر کرده اند. با همت آنان کنفرانس غیر متعدها متولد شد . کنفرانسی که به اقرار ناصر فکر اولیه اش از آن دکتر مصدق بود. اما دهه اول قرن جدید را سیاستمداران بسیاری ، دهه کم خردان و کوتاه مغزان نامیده اند و علامت آن را ظهور نامتعادلانی چون بوش و سارکوزی و برلوسکنی دانسته اند. سال گذشته در کنفرانسی در قزاقستان چند نفر شرکت کننده امریکایی چنان با هماهنگی در مورد بوش می گفتند He is crazy “” که گویا تفکری جز این گناهی نابخشودنی است. در این موقعیت کشور زردها که از قبل بازار غرب و شرق را از آن خود کرده و موازنه تجاری همه جهان را به هم زده است با حضور همین قدرتمندان نوظهور عالم نمایشی عظیم را بر پا کرد که ستودنی بود. با صلابت و زیبایی زمین المپیک را مبدل به صحنه نمایش چگونگی تولد کاغذ و خط و چاپ و کتاب نمودند . تفاخری بجا بر مرده ریگ گرانسنگ پیشینیان با استفاده از تکنیک و ذوق و حوصله و هماهنگی چینیان . اگر حافظ فرموده است که : صورتگر دیبای چین گو صورت رویش ببین یا صورتی برکش چنین یا توبه کن صورتگری نگارگرانشان به زیبایی و شیرینی این فرهنگ را بسیار رسا صورتگری کردند و آنان را نباید مستحق توبه دانست!. فرهنگ و تمدن غنی چینی و شرقی به زیبایی تمام به تصویر کشیده شد و زمینی و آسمانی و جهانی شدنش به روشنی نمودار گشت و تا آخر هم همه مراسم در لوح کاغذی نمادینی در جریان بود. مراسمی که به حاضران سیاستمدار و میلیون ها تماشاگر جهانی نوید دنیای متفاوتی را می داد. همان که استراتژیست های امریکایی هم مقرند که این قرن قرن زردها و شرقی هاست.مراسم المپیک امسال افتتاحیه ای قرهنگی و کتابدارانه داشت!.

وشته شده در  یکشنبه بیستم مرداد 1387ساعت 3:52  توسط فریبرز خسروی وبلاگ گفتگو