حضرت مولانا فرمودهاند:
جان نباشد جز خبر در آزمون
هرکه را افزون خبر جانش فزون
اما بهنظر میرسد این فزونگی اطلاعات در اوائل قرن بیست و یکم نه تنها جانافزا نشده بلکه مشکلاتی هم پدید آورده است. اصطلاح Infodemic یا اپیدمی اطلاعات و یا اطلاعاتزدگی وقتی بهکار میرود که مقدار زیادی اطلاعات در مورد مسئلهای نشر میباید اما نه تنها حل مشکل را آسان و میسر نمیکند بلکه بر مشکلات میافزاید.
گئورگ زیمل[۱] آلمانی در اوائل قرن بیستم با مطرحکردن اصطلاح اضافهبار اطلاعاتی معتقد بود که فزونی اطلاعات موجب حیرانی شهروندان میشود. حتی تافلر هم که در کتاب شوک آینده که مروج این اصطلاح شد، هرگز فکر نمی کرد که در آینده مسئله شیوع اطلاعات همانند شیوع یک بیماری عفونی مشکلزا شود. این اپیدمی اطلاعات به حدی زیانبار شده است که سازمان بهداشت جهانی مجبور شده است برای مبارزه با اطلاعات غلط در مورد ویروس کرونا پلتفرمی را طراحی کند. یکی از مقامات ارشد سازمان بهداشت جهانی اخیراً گفته است: “ما در برابر اطلاعات نادرست نیاز به واکسن داریم.”
کرونا بسیاری از کشورهای جهان را درگیر کرده و با سرعت زیادی گسترش یافته است و قربانی میگیرد. در بریتانیا که تا امروز فقط ۴۰ نفر مبتلا به ویروس کرونای ثبتشده دارند، ستاد مبارزه با کرونای این کشور در نخستین بیانیهاش، بدترین سناریوی منطقی را احتمال ابتلای ۸۰ درصدی شهروندان بریتانیا با نیم میلیون قربانی میداند. مسلما در چنین شرایطی برای هدایت خردمندانه چنین بحرانی نیاز به جریان درست و سنجیده اطلاعات است. انتشار نادرست اطلاعات موجب هراس شدید مردم شده و آنان را به رفتاری ناسنجیده وامیدارد. دربعضی نقاط ایتالیا و یا در استرالیا که فقط ۳۷ مورد مشکوک گزارش شده بود مردم سوپرها را خالی و یا غارت کردهاند. جاناتان مونرو[۲] زیستشناس دانشگاه پنسیلوانیا بهدرستی میگوید آنچه که در شبکه های اجتماعی جاری شده مبنی بر سلاح بیولوژیکیبودن ویروس کرونا و یا اشاعه روش درمان آن با سیر دردناک است.
همه ما شاهدیم بعد از آگاهی از ورود کرونا به ایران سونومی اطلاعات در شبکههای اجتماعی ما نیزآغاز شد. همگی روزانه صدها خبر و اطلاعات ضد و نقیض را دریافت میکنیم.
گروهی اشاعه ویروس را به چین نسبت میدهند تا بازار جهانی را با کمکردن ارزش پولش بهدست گیرد و گروه دیگر ویروس را برساخته آزمایشگاههای امریکایی میدانند برای زمینزدن چین!
نسخههای فراوانی برای مداوا پیچیده میشود. از خوردن سیرو زنجبیل تا دودکردن اسفند و سرگین فلان حیوان زبانبسته!
عدهای از پزشکان سنتی هم ویروس را ساخته سوداگران دارویی امپریالیسم میدانند برای زمینزدن کشور اسلامی و فرد دیگری مدعی ساخت داروی ضد آن میشود. وزارت بهداشت هم در بیانیهای آن را رد میکند. در بعضی کشورها مثل چین و ایتالیا از شیوه قرنطینه برای مهار بیماری استفاده میکنند و بعضی مسئولان ما این شیوه را قرون وسطایی میدانند.
این تناقضات و انتشار اخبار جعلی[۳] واخبار نادرست[۴] نه تنها مشکلی را آسان نمیکند بلکه موجب سردرگمی و سرایت بیشتر بیماری میشود.
پنج گروه بر اپیدمی اطلاعات میافزایند:
کمدانشان یا حتی دانشآموختگانی که به راحتی صرفا ناقل اطلاعات نادرست هستند. حتی بعضا پیامی را نخوانده ارسال می کنند.
گروه دوم سربازان سایبری هستند که در اقصا نقاط دنیا مستقرند. عدهای از آنان برای تضعیف دولتهای هدف دست بهکارشده و برای ناتوان جلوهدادن حکومتهایی مثل چین و ایران شروع به انتشار اخبارجعلی و ناتوان نشاندادن دولتهای مستقر میکنند. بیهوده نبود که چین برای رد این ادعاها طی چند روز بیمارستانی عظیم را پدید آورد. سربازان سایبری داخلی را نیز نباید از قلم انداخت. آنان برای تضعیف جناحهای مخالف دست بهکار میشوند.
گروه سوم طنز پردازانی هستند که سعی می کنند با ایجاد پیامهایی در مورد ویروس بتوانند شادی را هرچند کوتاه برای خوانندگان به ارمغان آورند. البته متاسفانه گروه دوم نیز از این شیوه برای نیل به اهداف خود استفاده می کنند.
گروه چهارم هم سوداگرانی هستند که با نشر اخباری هدفمند موجب میشوند یکباره هجومی عظیم به بازار آورده شود و فروشگاهها جارو شوند. قیمت زنجبیل در تهران چندبرابر شده همانطور که قیمت دستمال کاغذی در تایوان یکباره چندبرابر شده است. حتی میدانیم که در اثر این عوامل بورسهای غولهای اقتصادی هم دچار افتهای بنیانکنی شدهاند.
گروه پنجم متخصصانی هستند که از روی تعهد مطالبی را ارسال میکنند که ریشۀ علمی دارد. این پیامها هم یا در خیل عظیم پیامهای دیگر گم میشود و یا به علت تفاوت بعضی نقطه نظرها موجب سردر گمی بیشتری میشود.
خوب با این اوصاف چه باید کرد؟
بحرانی جهانی به کشور ما هم رسیده است. حقیقت این است که چنین بحرانهای گستردهای که دامنهاش همه شئون زندگی فردی و اجتماعی را در حوزههای بهداشتی، اقتصادی، روابط اجتماعی و حتی اخلاق را دربرگرفته است نیاز به تصمیمی خردمندانه و جمعی دارد. حاکمیت اپیدمی اطلاعات که سرشار از اطلاعات نادرست و جعلی و هدفمند و تخریبی است مشکل را افزون خواهد کرد. عجیب است که این نوع پیامها با سرعت بیشتری هم منتشر میشوند.
شاید یکی از علل اصلی بیاعتمادی به مراجع و رسانههای رسمی است. بهویژه در کشور ما به دلائلی ضریب نفوذ این رسانهها افت چشمگیری داشتهاند. بههررو نباید از این مسئله مهم بگذریم که عبور از این بحران نیاز به یک عزم ملی با وحدت فرماندهی توسط متخصصان مسئول دارد. در این برهه اعتماد به سازمانهای بهداشتی داخلی و سازمان بهداشت جهانی و توصیههای آنان ضروری است.
شاید ایجاد شبکههایی توسط متخصصان دستاندرکار- نه آنانی که به محض شیوع بیماری حتی مطبهای خود را نیز بستهاند – با دو ویژگی شفافیت و سرعت بتواند تاحدی اعتماد عده بیشتری را جلب کند.اگر این شبکه ها در قالبی پلاتفرمی بتواند مشارکت آحاد جامعه را برای ارائه اطلاعات مفید و موثر جلب کند این کار تاثیر گسترده تری خواهد داشت.
به روشنی باید بیان کرد که عبور از این بحران جز با اتکا به شبکهای تخصصی که از مراجع مسئول اطلاعات خود را کسب کنند امکانپذیر نیست. حتی اگر به این شبکههای تخصصی مسئول، اعتماد کامل هم نداشته باشیم اما نتیجه آن بهتر از دلسپردن و عملکردن به تجویزات پیامهای حاصل از اپیدمی اطلاعات خواهد بود. وظیفه همه ما حرفهمندان حوزه اطلاعات است که خود و اطرافیان را به منابع معتبر و مسئول سوق داده و شخصا از اشاعه اطلاعات مشکوک و بیماخذ خودداری کنیم و زمینههای رشد سواد سلامت، سواد اطلاعاتی و نهایتا فراسواد را در محیطی هرچند محدود فراهم آوریم. بحران جدی و آسیب زا و غم آفرین است اما با همت و تدبیر بر آن چیره خواهیم شد.
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی بهم سازیم و بنیادش براندازیم
نشر یافته در لیزنا
[۱] Georg Simmel
[۲] Jonathan Moreno
[۳] Misinformation
[۴] Disinformation