2 نظر در “فقر

  1. عجب كاريكاتور زيبا و پر معنايي است
    كسي كه تشنه است آب مي خواهد.فقط آب مي خواهد و براي پيدا كردن سراب راه باز مي كند وقدمهايش را روي هر چيز مي گذارد و له كردن نوشته ها و مطالب فرهنگي و مطالعه حق اوست.

  2. ميخواهم بگويم:
    فقر همه جا سر ميكشد.
    فقر ، گرسنگي نيست ، عرياني هم نيست .
    فقر ، چيزي را ” نداشتن ” است ، ولي ، آن چيز پول نيست. طلا و غذا نيست. فقر ، همان گرد و خاكي است كه بر كتابهاي فروش نرفتهء يك كتابفروشي مي نشيند.فقر ، تيغه هاي برنده ماشين بازيافت است ،‌ كه روزنامه هاي برگشتي را خرد ميكند. فقر ، كتيبهء سه هزار ساله اي است كه روي آن يادگاري نوشته اند.فقر ، پوست موزي است كه از پنجره يك اتومبيل به خيابان انداخته ميشود.فقر ، همه جا سر ميكشد.
    فقر ، شب را ” بي غذا ” سر كردن نيست.
    «فقر ، روز را ” بي انديشه” سر كردن است»

    جایی نوشته بود جملات بالا از یادداشت های علی شریعتی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.