#سیاوش شاعر تاجیک
تو اندوه پر از عصیان و شور كیستی، دریا
ز سر بگذشته جان ناصبور كیستی دریا؟
در این هنگامه های خاكساری های خاك آلود
چنین پاكیزه و زیبا غرور كیستی دریا؟
زمین چندی ست دیگر گریه كردن را نمی داند
تو در مژگان او اشك بلور كیستی دریا؟
در این دوری كه ناجور است ساز زندگی اینسان
نوای دلنواز تار جور كیستی دریا؟