نگاه روشمند به آینده شاید برای اولین بار در سال 1948 در مؤسسه راند امریکا بنا بر ضرورت نظامی مطرح شد اما تلاش برای توسعه پایدار و سازندگی در همه عرصه ها ، انسان معاصر را بر آن داشته تا به آینده پژوهی بپردازد و در حد توان ، طرح و نقشه مناسبی را حتی برای نسل های بعدی فراهم آورد. ظهور مؤسسات زیادی که فقط کارشان منحصر به آینده پژوهی است مؤید اهمیت این معناست. تلاش برای تدوین برنامه های راهبردی، در کشورها و شرکت ها و نهادهای بزرگ پیشرو نوعی کنترل آینده، و حرکت در جهت اهداف آرمانی محسوب می شود.
این نوع برنامه ها معمولا در چشم انداز و مأموریت سر در آسمان دارند و آرمانی می اندیشند اما برای آن آسمانی شدن از زمین آغاز می کنند و خردمندانه اجزاء و مقدمات را فراهم می آورند. در چشم انداز برنامه راهبردي براي سال 2008 ميلادي کتابخانه بریتانیا می خوانیم:
” ما در تغيير جهان اطلاعات پژوهشي نقش رهبري داريم” مسلما” دستيابي به اين هدف براي آن كتابخانه جنبه آرماني دارد. اما در همين سند وقتي به عمل نزديك مي شود و اولويت ها را تعيين مي كند زميني شده و جزء نگر مي شود. از نحوه ديجيتالي كردن منابع تا چگونگي دسترسي به اطلاعات و حتي نحوه چينش وتغيير دكوراسيون سالن مطالعه نيز به نوعي با چشم انداز مرتبط مي شود و در راستاي نزديك شدن به هدف قرار مي گيرد .
در ایران نیز خوشبختانه سند چشم انداز بیست سالۀ کشور پس از پنج سال کار کارشناسی در سال 1382 منتشر شد. در چشم انداز این سند “ایران كشوری توسعهیافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه خواهد بود”. از ویژگی هایی که برای ایران در افق بیست ساله ترسیم شده و به کاراين حوزه بيشترمربوط می شود به موارد زیر می توان اشاره داشت:
“برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متكی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی در تولید ملی” و ” دست یافته به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقهی آسیای جنوب غربی (شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و كشورهای همسایه) با تأكید بر جنبش نرمافزاری تولید علم، رشد پرشتاب و مستمر اقتصادی، ارتقاء نسبی سطح درآمد سرانه و رسیدن به اشتغال كامل”
بدیهی است که برای دستیابی به این اهداف ارزشمند و غرور آفرین بايد همه نهاد های ذیربط همسو و در جهت تحقق این آرمان ها حرکت کنند تا در 1404 هجری خورشیدی شاهد ظهور این توانایی ها در کشورمان باشیم.
ضروري به نظر مي رسد كه حوزه کتابداری و اطلاع رسانی نیز برای همراهی با این سند تدارک لازم را ببیند و کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی و اسنادی بزرگ با تدوین برنامه های راهبردی سهم خود را برای تحقق اهداف برنامه معلوم کنند. در تحقق این آرمان ها آموزش و پژوهش نقشی محوری و بنیادین خواهند داشت. کدام پژوهش ها باید انجام شود و اصولا نقش پژوهش در راهیابی به این اهداف جه خواهد بود؟ کتابدار و آرشیویستی که قرار است تسهیل کننده این برنامه ها باشد باید دارای چه دانش ها و مهارت هایی باشد؟ و خلاصه آنکه ضروری است هر جزیی از جامعه کتابداری و اسنادی کشور وظیفه خود را برای دستیابی به این اهداف ارزشمند مشخص کند. خوشبختانه بعضی مراکز و نهاد ها از جمله سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برای این همسویی و عمل به وظایف در راستای این سند ملی به تدوین برنامه پرداخته اند اما به نظر می رسد که بسیاری از نهاد ها و سازمان های ذیربط در این زمینه خاموشند . بدیهی است برای اجرایی شدن برنامه ها؛ تخصص ها و مهارت ها نیز باید به نحو شایسته ای مورد استفاده قرار گیرد وگرنه صرفا” اهداف و اعداد نوشته شده در برنامه ها راهگشا نخواهد بود . عدم توجه به این مهم، نهادهای بی برنامه و غیر هدفمند و مدیران آنان را درسال 2024 میلادی مصداق این تمثیل خواهد ساخت:
مردي بالن سوار ناگهان به ياد آورد قرار مهمّي دارد؛ ارتفاعش را کم کرد و از مردي که روي زمين بود پرسيد:
“ببخشيد آقا ؛ من قرار مهمّي دارم ، ممکن است به من بگوييد کجا هستم تا ببينم به موقع به قرارم مي رسم يا نه؟”
مرد روي زمين : “بله، شما در ارتفاع حدودا ً 9 متري در طول جغرافيايي “14’35ﹾ50 و عرض جغرافيايي “31’38ﹾ34 هستيد.”
مرد بالن سوار : ” شما بايد مهندس باشيد.”
مرد روي زمين : “بله، از کجا فهميديد؟”
مرد بالن سوار : ” چون اطلاعاتي که شما به من داديد اگر چه کاملا ً دقيق بود اما به درد من نمي خورد و من هنوز نمي دانم کجا هستم و به موقع به قرارم مي رسم يا نه؟”
مرد روي زمين : ” شما بايد مدير باشيد. ”
مرد بالن سوار : ” بله، از کجا فهميديد؟”
مرد روي زمين : ” چون شما نمي دانيد کجا هستيد و به کجا ميخواهيد برويد. قولي داده ايد و نمي دانيد چگونه به آن عمل کنيد و انتظار داريد مسئوليت آن را ديگران بپذيرند.
واقعيت اين است که شما هنوز در موقعيت قبلي هستيد؛ هر چند ممکن است من در بيان موقعيت شما چند ثانیه خطا داشته باشم!”
برای پرهیز از این آسیب، لازم است هر نهاد اطلاع رسانی وضعیت فعلی خود را تبیین و اهداف غایی و رتبی وسهم عملی خود را در جهت نیل به چشم انداز تعیین کند؛ تمهیدات لازم را برای اجرایی شدن برنامه فراهم آورد و از دخالت در وظایف و احاله مسئولیت به دیگر نهادها بپرهیزد. اگر چنین شود هم افزاییِ مبارک و بهار آفرینی را در این حوزه شاهد خواهیم بود.
نشریافته در مرحوم شیرازه http://www.nlai.ir/Default.aspx?tabid=1092
جانا سخن از زبان ما می گویی
جناب آقای دکتر عزیز سلام
دلتنگتان بودیم خواندیم و غممان سرریز شد
دکتر جان این معضل عدم نگاه به اهداف و آینده گریبان گیر همه مان است نمیدونم تاثیر زیاد شدن سن یا افزایش روز افزون ادبیات غریب غیر متخصص بر راس هرکاری خصوصا در مشاغل حساس فرهنگی در جامعه کنونی ما یا تغییر ارزشها و سقوط فرهنگی است که متاسفانه این روزها بیشتر می بینیم . به بیان دیگر در همه جا با جماعتی سرو کارت می افتد که ادبیات و اهداف کاری را که بر سر آن” نشاندنشان”را ندارند از مدعیان بی تخصص تا متخصصان بی تعهد و ناتوان از شناخت حرفه ای که خود را می فروشند (بی ادبی نباشه سواد علم شان ار می فروشند (انشالله باش به هرحال هرکسی یک قیمتی داره))خود نیز که بماند!!!باتو روبرو میشوند.
نشانگر عدم شناخت هدف غایی و عدم شناخت ما از رسالت حرفه یمان و سهم رسالت انسانی مان است حتی با بودن در مرکز شغل و حرفه تخصصی با بیراهه می رویم………..الخ
یاد نوشته ای از موارکامی در کتاب “وقتی از دو حرف میزنم از چه چیزی حرف میزنم” افتادم
از یک خاطره جالب تعریف می کند:
نقل به مضمون ” وقتی دوندههای حرفهای را میدیدم که این قدر راحت و نرم میدوند پیش خودم حسودی میکردم و میگفتم خوش به حال اینها. خلاصه یک بار از این دوندههای حرفهای پرسیدم تو که سالها است کارت دویدن است آیا شده یک جایی وسط دویدن ببری و پیش خودت آرزو کنی که به جای دویدن میرفتی قهوه و دوناتی میخوردی و لم میدادی؟
طرف با تعجب نگاهش میکند و میگوید بلی هر روز!!
پاینده و پیروز باشید
سلام و وقت بخیر
حرف از بی تخصص ها زده شد ….
ماکتابداران به قولی اینقدر ضعیف شدیم که حالا افرادی اومدند ومطالب دیکته شده رو به خوراک دیگران میدهند
ای کاش یه انقلابی کتابداران صورت میدادند که حداقل یه کتابدار این حرفا رو میزد نه دیگران که حتی تو حوزه کتاب هم نبودند مشاهده بفرمایید..
http://www.nlai.ir/Default.aspx?tabid=36&ctl=Details&mid=3469&ItemID=4406
اقا تازه فهمیدند باید نگاه متفاوت باشه …
حق هم داره بنده خدا تا پارسال نمیدونسته کتابخونه ملی کارش چیه الان پی به اهمیتش برده داره تز میده بنده خدا