آینده کتابخانهها در عصر دیجیتال
ما در عصری به سر میبریم که ظاهرا نقطه عطفی در بسیاری از شئون زندگی انسانهاست. وقتی که «گوتنبرگ» طلا ساز اهل ماینز آلمان ماشین چاپ را اختراع کرد شاید کمتر کسی فکر می کرد که این اختراع باعث تحولات اساسی در مسائل سیاسی و اجتماعی و حتی مسائل خانوادگی شود.
نشر گسترده کتاب که ابتدا مورد توجه کلیسا هم قرار گرفته بود آهسته آهسته به منقد آن تبدیل شد و ظهور مطبوعات بر میزان آگاهی بخشی و اثرگذاری آن افزود . مک لوهان آن دوره را کهشان گوتنبرگی نام نهاده و به خوبی عبور فرهنگ جوامع را از فرهنگ شفاهی به فرهنگ مکتوب توضیح داده است.
در سه دهه ای که «آلوین تافلر» آینده پژوه امریکایی با همکاری همسرش آن سه گانه شوک آینده –موج سوم و جابجایی قدرت را نوشت، شاید در آن زمان که این کتابها مطالعه میشد کمتر جدی گرفته می شد . او پیش بینی کرده بود که اطلاعات و دانایی قدرت است . اگر مائو در چین معتقد بود که قدرت سیاسی از لوله تفنگ برمی خیزد او اعلام کرد که جابجایی قدرت در حال وقوع است و این دوره جدید با خود شکل نوینی از : خانواده؛ نحوه کار، عشق، زندگی؛ اقتصاد ، سیاست را به ارمغان خواهد آورد. در زمانی که موج سوم ترجمه شده بود و در کلاسهای دانشگاه گاهی توسط بعضی از استادان در مورد آن بحث می شد اغلب آن را ایده پردازی هایی دور از واقعیت می پنداشتند اما گذر زمان ثابت کرد که آن پیش بینی ها بسیاری عملی شده و حتی شتاب زیادی هم یافته است.
من گمان دارم ورود به دنیای دیجیتال و عصر شبکههای اجتماعی و گوشیهای هوشمندف و عرصه ارتباطات فرد با فرد و فرد با جمع و فرهنگی که ایجاد میکند بسیاری از زمینهها را متحول خواهد کرد.
«تافلر» در یکی از کتابهایش اصطلاح “مصرف کننده مولد» را بکار می برد. او پیش بینی میکند که در آینده شما فقط مصرف کننده نیستی و خودت در حین مصرف تولید کننده هم هستی، و واقعاً الان این مسئله شکل گرفته، مثلاً شب هنگام خودتان یک سند بانکی صادر میکنید و مبلغی را حواله کرده و رسید آن را دریافت میکنید درحالیکه درگذشته برای کارهای بانکی باید روند طولانی طی میشد و اکنون برای این حواله بانکی شما کار ۱۰ نفر را یکفنره انجام میدهید، و این مصرف کننده مولد یعنی همین؛
ظهور پدیدههای نوین بسیاری از نهادها و بسیاری از کارکردهای نهادها را دچار تحول عمیق میکند، ولی افراد کمی مقاومت میکنند ولی واقعا این موارد رخ خواهد داد.
با آنکه ی کتابدارم و معلم کتابداری هستم، و مانند بسیاری از همکارانم باید از ماندگاری کتاب در شکل کاعذی آن دفاع کنم و در منقبت آن بسرایم اما می گویم کتاب و مطبوعات کاعذی در حال رنگ باختن است و در سال های آینده شاهد افول بیشتر این فرم از انتشار خواهیم بود. کتابخانهها و مراکز آرشیوی حالت موزه ای پیدا خواهد کرد .
سه سال پیش بازدیدی داشتم از کتابخانه کنگره آمریکا و کتابخانه عمومی نیویورک که یکی از بزرگترین کتابخانههای دنیا به حساب میآیند، کتابداران آنجا درددل میکردند که شدهاند موزه بیشتر برای بازدید کننده دارند تا مراجعه کننده جدی!
همانطور که کتابهای چاپ سنگی، حالت موزه ای و میراثی پیدا کردند چاپ سربی نیز اینگونه شده اند ، شک ندارم که چند سال آینده نیز همین کتابهایی که در اطراف ما هستند حالت عتیقه و موزه ای پیدا میکنند و سرعت تمایل انسان به سمت رسانههای جدید بیشتر میشود.
بنابراین جبر فناورانه الزامهای خود را دیکته میکند چه خوشمان بیایید و یا خوشمان نیایید .
تداوم دست فرزندان ما دیگر قلم نیست حتی کیبورد نیز نیست بلکه تاچ است ! یعنی یک بچه سه چهار ساله را میبینید عکس می اندازد روتوش میکند و برای اقوام خود ارسال میکند و این پدیده ای تحول آفرین و عظیم است و. تداوم چشم این بچهها دیگر کاغذ نیست و تداوم چشم آنها صفحه گوشی هوشمند است و این گوشیهای نیز در حال تغییر اساسی هستند.
با این نگاه باید بدانیم که کتاب، کتابخانه و سند و آرشیو در آینده ای نه چندان دور دچار تحول اساسی خواهد شد. یک زمانی برای گوش دادن به موسیقی در یک فضای بزرگی که ۵۰۰ نفر جمع میشدند مجبور بودند یک ارکستر سمفونیک بزرگی داشته باشند که بیست نفر یک ساز را بزنند تا صدا به نفر آخر برسد، چون تکنولوژی وجود نداشت که صدا را زیاد کند، بعدها که تکنولوژی پدید آمد، آهسته آهسته آن نوع نگاه فقط حالت تشریفاتی و سنتی پیدا کرد و انواع نوینی از اجرا در موسیقی شکل گرفت.
به نظر می رسد که آهسته آهسته با تغییر فرم کتاب و سند و صوت و تصویر کارکرد کتابخانه و آرشیو و حتی ساختمان انها تغییر کرده و متناسب با نیاز کوچک خواهد شد. کتابخانهها نبه سمت پلت فرم شدن میروند، ایعنی وظیفه این مراکز این خواهد شد که خواهنده اطلاعات را به تولیدکننده اطلاعات مرتبط کند و در این ایجاد پیوند اطلاعات نوینی ایجاد کند.
اگر کارکرد کتابخانه ها و مراکز آرشیوی را در فراهم آوری ، سازماندهی ، ذخیره و اطلاع رسانی بدانیم ظهور این پدیده های نوین در این مراحل هم تاثیرگذارند:
نشریات منتشر می شوند و شما مجبورید یک یا دو نسخه از آن را حفظ کنید، جای زیادی را میگیرند و ایجاد فضای مناسب برای نگهداری دائم آنها هزینه بر است . وقتی می توانید ۷۰ سال روزنامه را کامل در یک مثلا دی وی دی ذخیره کنید چه نیازی به صرف میزان زیادی هزینه و فضاست! البته کتابخانه ملی چون میراثی نگاه میکند شکل کاغذی را نیز باید نگهداری کند ولی وقتی آهسته آهسته نشریاتی که منتشر میشود مابه ازای کاغذی نداشته باشند بنابراین کتابخانه ملی نیز باید این موارد با ابزار دیجیتال حفظ کند.
آیا فقط فراهم آوری کتاب و مطبوعات مطرح است؟ الان وب سایتهای زیادی پدید می ایند و خاموش می شوند ، آیا وظیفه ما این است که آنها را فراهم آوری کنیم؟ آیا مباحثاتی که در کانالهای تلگرامی و یا گروههای واتساپی و لاین و همه این سیستمهایی که کار میکنند جزو فرهنگ ما هستند یا نیستند؟ اثر دارند یا ندارند؟
مثلا در انتخابات گذشته ریاست جمهوری، انتخابات مجلس شورای یا انتخابات شورای شهر؛ ؛ ۵۰۰ الی هزار سایت شکل میگیرد بعد هم از بین میروند، چه کسی باید آنها را حفظ کند پس نوع وظیفه ما نیز در گردآوری اطلاعات در حال تغییر است، یکی از مهمترین منبعی که اعتقاد دارم روی آن باید کار شود بحث آرشیو وب است که وظیفه سازمان اسناد و کتابخانه ملی این است که روی آن کار کند. بعضی کشورها اقدامات مفیدی را در این زمینه انجام داده اند که می توانند الگوی مناسبی باشند.
پس در نحوه گردآوری فیزیکی بر روی سیستم فعلی اثر میگذارد و هم آنچه را که گردآوری میکنیم جنس آن در حال تغییر است بالاخره شما در بعضی از این سامانههای عکس، میبینید روزانه ۵۰۰ هزار عکس به آن اضافه میشود، حال آن قسمتی که برعهده ما است، ما باید نگهداری کنیم یا خیر؟ یا باید اطلاع داشته باشیم یا نه – حتی نوع نگهداری باید در یک جای در پایگاههای داده سازمان جمع آوری شود و یا بحثهای ذخیره های ابری و یا پردازشهای ابری، به صورتی دیگری در حال شکل گرفتن هستند و این موارد مسئله هستند
در مسئله سازماندهی و پردازش نیز تا قبل از این کتابخانهها وظیفه داشتند که هر اثری را که وارد میشود آن را فهرست نویسی و یا نمایه سازی کنند . آیا ورود یکیاره ۵۰۰ هزار مقاله و یا عکس با شیوه های قبلی سازماندهی این مقدار چند دهه طول خواهد کشید ؟ آیا این شیوه پردازش یعنی ذکر مشخصات اثر و گزینش چند اصطلاح از سرعنوان و یا اصطلاحنامه به یک کتاب و یا مقاله رافع نیاز مراجعه کننده خواهد بود؟ در پردازش و سازماندهی اطلاعات نیز نگاه باید تغییر کند . اگر بخواهیم بحثهای پردازش و سازماندهی ماشینی را داشته باشیم باید آگاه باشیم که در تشخیص متن، در انتصاب واژگان، در لیبل گذاری متون، نهایتا در ایجاد فراداده ها از پدیده های نوین نظیر هوش مصنوعی و داده کاوی چگونه باید بهره مند شویم.
پدیده های نوین در ذخیره و نحوه اطلاع رسانی نیز تغییرات اساسی پدید می آورند . شاید شکل نوین اطلاعات نیازی به مکانهای وسیع نداشته باشد اما نگهداری و اطلاع رسانی از این اطلاعات نیز پر خرج و خطیر است . تصور رایج این است که ذخیرگاه های دیچیتال ارزان و به راحتی در دسترس خواهند بود. درحالیکه اگر بخواهیم مثلا یک ترابایت اطلاعات را حفظ کنیم و از انها سرویس بدهیم بحثهای امنیتی و مهاجرت این اطلاعات بسیار هزینه بر خواهد بود.
خلاصه کلام اینکه به نظر می رسد که ساختمان کتابخانهها «کوچک و کوچکتر» خواهند شد و کتابخانههای ملی نیر در آینده میتوانند حتی قالب موزه ای پیدا کنند، به علت منابع و اشیای که از گذشته در آنها موجود بوده و نکته آخر بحث اطلاع رسانی است زیرا باور بنده این است که براساس نظامهای نوین، جنس اطلاع رسانی ما را نیز متفاوت خواهد کرد.
چگونه است که با آیدی و پسورد خودتات در گوگل جستجو میکنید بعد از چهار ماه سیستم سمت و سوی جستجوی های شما را تا حدی شناسایی کرده است . لذا یک واژه را بنده جستجو میکنم و یک جواب میآید و شما جستجو میکنید یک پاسخ دیگری میآید، چرا؟ چون شما را شناخته و برایتان یک درخت معرفتی ترسیم کرده است، بنابراین برای بنده که در حوزه کتاب و کتابداری کار میکنم و برای فرد دیگری که در حوزه معماری است درختواره ها تعریف میشود و پیشنهادها بر اساس آن ارائه می شود. کتابخانه های هوشمند نیز لاجرم باید هم به شناسایی مراجعان مبادرت ورزند و هم در تحلیل محتوای منابع خود غیر خطی عمل کنند. ما الان به صورت خطی اطلاع رسانی میکنیم یعنی اینکه شما درباره فردوسی جستجو میکنید لیستی از ۵۰ کتاب، ۶ پایان نامه و ۷ مقاله نشان داده میشود ولی نظامهای نوین و هوشمند میآیند این موارد را تلفیق کرده و تولید دانش جدید میکنند و حتی پیشنهاد میدهند که این کاری که دارید انجام میدهید میتوانید از این مسیر عبور کرده تا نتیجه بگیرید.
خلاصه کلام اینکه جبرفناورانه الزاماتی را دیکته می کند . چه بخواهیم و چه نخواهیم به سمت تغییر کارکردهای کتابخانهها و مراکز آرشیوی و هم چنین تغییر وظایف کتابداران و آرشیویستها در حرکت هستیم. رفتار اطلاع یابی و نیازهای مراجعه کنندگان نیز در حال تغییر است ؛ موفق آنانی خواهند بود که بجای مقاومت در برابر تغییر به استقبال آن بروند .
http://skosmos.nlai.ir/asfa-lib/fa/page/asfa154742
http://skosmos.nlai.ir/asfa-lib/fa/page/asfa154671