دیروز شاهد ماجرایی بودم که داستان عامیانه ولی پر معنایی برایم تداعی شد که حتما بسیاری از شما شنیده اید : قاضی زاده و پاسبان زاده ای با هم گفتگو می کردند. حرفشان به این موضوع رسید که شغل پدر کدام یک مهم تر است ؟ فرزند قاضی استدلال کرد که پدر من حکم صادر می کند و پدر تو باید اجرا می کند لذا مقام پدرم از پدر تو والاتر است. فرزند پاسبان لبخندی زد و گفت : البته پدر من هم با پنج تومان حکم پدرت را خیس! می کند. اما ماجرای دیروز: کارپرداز اداره ای در بازارخریدش به پایان رسیده بود. از فروشنده می خواست که به جای فاکتور 5 کارتون قند ، فاکتور کشمش صادر کند! البته فروشنده کاردان هم در طرفه العینی قند را به کشمش تبدیل کرد . بعد از رفتن کارپرداز ، مسئله را از فروشنده جویا شدم. فرمودند دولت خرید قند را برای ادارات ممنوع کرده و دستور داده است به جای آن کشمش مصرف کنند!این مورد شاید کم ارزش ترین تخلف باشد . اما حکایت از سادگی نادیده گرفتن قوانین و مقررات است. به راستی چرا به راحتی در کشور ما قند به کشمش ، شمش طلا به مس، جریمه ملکی 50 میلیونی به 5 میلیون ، دیپلم به دکترا، تورم 25 درصدی به هفت درصد و… تبدیل می شوند؟
آیا این رفتار را به جز فساد اداری چه چیزی باید نام نهاد. بر اساس گزارش سازمان شفافیت جهانی بحمدالله کشور ما در بین 180 کشور در سال های اخیر از مقام 141به مقام والای 168ارتقاء یافته است. بر اساس این گزارش کشورهای نیوزیلند ، دانمارک ، سنگاپور ، سوئد و سویس مقام اول تا پنجم را کسب کرده اند. یعنی دارای کمترین فساد اداری هستند. وکشورهای دوست و برادر عراق ، سودان ، برمه ، افغانستان و سومالی مقامهای 175 تا 180 را کسب کرده یعنی دارای بیشترین فساد اداری اند.