همایش ها

هفته پیش همایش اصطلاحنامه برگزار شد. باید سپاسگزار کسانی بود که زحمت برگزاری آن نشست را بر خود هموار کرده بودند. آن همایش را بهانه قرار داده چند نکته را یادآور می شوم . شما هم در این زمینه اعلام نظر فرمایید.شاید برای برنامه های آینده مفید باشد. در کنفرانس های تخصصی ده دقیقه و یک ربع وقت برای ارائه مطلب بسیار کم و ناقض غرض است. معمولا ارائه دهندگان جوان تر نمی توانند مطالب خود را در این مدت جمع کنند . گاهی حتی با تجربه ها هم به علت کمی وقت چنان با شتاب مطلب را از رو می خوانند که گویا با عجله مشغول خواندن زیارتنامه هستند!؟. در ایفلای امسال افریقای جنوبی برای بعضی مقالات تخصصی بیش از نیم ساعت وقت گذاشته بودند. در بحث های تخصصی ، سوال و جواب ها می تواند بر غنای نشست افزوده و کج فهمی های بسیاری را اصلاح کند. سوال و جواب نیز باید در پایان هر قسمت انجام شود تا تازه و پویا باشد.معمولا به علت بی نظمی در شروع و ارائه این قسمت حذف می شود و یا به انتهای برنامه که همه برای رفتن نیم خیز شده اند احاله می شود. بعضی سخنرانان پیش از دستور چنان از مناقب و معجزات اصطلاح نامه می گفتند که برای من که چند سالی است با این مقوله آشنایم عجیب و جالب بود. بهتر نیست از هر پدیده ای معرفی علمی دقیقی انجام شود تا انتظارات غیر واقعی برای استفاده کنندگان نهایی ایجاد نشود.آیا بهتر نیست که این سخنرانی ها از حالت تشریفاتی و تعارف و تعریف خارج شده و در مسیر اهداف کنفرانس قرار گیرد.

نوشته شده در  جمعه دوم آذر 1386ساعت 10:20  توسط فریبرز خسروی

تاثیر

ایران و مصر از کشورهایی هستند که به لحاظ سابقه تمدنی و ظرفیتهای گوناگون وضعیت ویژه ای دارند .شاید در بین کشورهای اسلامی از نادر کشورهایی است که هم شان و اندازه کشورمان است.شیخ نشینهای حاشیه خلیج فارس  در مقایسه با مصر محلی از اعراب ندارند. براستی در این کشورها هنوز” ملت ” در مفهوم نوینش شکل نگرفته است. دیدیم که چگونه یک صبح تا ظهر در اثر حمله صدام  از امیر نشین کویت نه شیخی برجای ماند و نه ارتشی و نه مقاومتی. با تمام این احوال به علل سیاسی از بعد از انقلاب هیچ گاه رابطه خوبی بین ایران و مصر بر قرار نبوده است. و رسانه های دولتی دو کشور نیز اغلب تصویر درستی از طرف مقابل ارائه نداده اند. در حالیکه این دو کشور به لحاظ فرهنگی . تمدنی به هم بسیار نزدیکند. زمانی امام خمینی فرموده بودند که ملت مصر شیعه هستند ولی خودشان نمی دانند. باید آنجا باشی ببینی که در مسچد راس الحسین و بیبیه زینب چه می کنند تا مفهوم آن سخن بیشتر برایتان روشن شود. ظاهرا این وضعیت فرهنگی در مصر  دستاورد حکومت فاطمیون  است که تا به امروز تاثیرش پابرجاست.در جلسه روسای کتابخانه های ملی در دوربان  آقای دکتر کامل شعبان رئیس کتابخانه ملی مصر را ملاقات کردم . ایشان خوشبختانه فرد علاقمند و متخصصی و دنیا دیده ای است . مدت ۱۰ سال در ریاض مشغول تدریس بوده است. اکنون نیز علاوه بر ریاست کتابخانه در دانشگاه قاهره هم تدریس هم می کند. او گزارشی از بازسازی کتابخانه ملی مصر داد . کتابخانه ای که بنایش متعلق به دوره عثمانی بود. در این اواخراصلا وضعیت مطلوبی را نداشت. او از سوزان مبارک همسر رئیس جمهور مصر تشکر زیادی کرد. ظاهرا او این باز سازی را را تسریع کرده است. سوزان مبارک تشکیلات دیگری را نیز شبیه کانون پرورش فکری در مصر پدید آورده است.

آقای شاهین  سال گذشته برای کنفرانس پایتختی جهان اسلام سفر کوتاه مدتی به ایران داشته و فقط از اصفهان بازدید کرده بودند. این سفر چنان تاثیری بر روحیه او گذاشته بود که خودش می گفت : وقتی به مصر برگشتم به همه گفتم آنجه رسانه ها در مورد ایران می گویند دروغ است و این کشور با همه کشورهای اسلامی دیگر به طور جدی متفاوت است. چنان دچار شگفتی بود که وقتی به وی گفتم مقدمات بازدیدش را از کتابخانه ملی فراهم می کنیم با جان و دل پذیرفت.

نمی دانیم چرا  علی رغم این تاثیرات و جاذبه هایی که ایران عزیزمان دارد باب این نوع سفرها و به ویژه توریسم فرهنگی هنوز بسته است؟!

+ نوشته شده در  شنبه دهم شهریور 1386ساعت 18:38  توسط فریبرز خسروی  گفتگو

فیلتر

زمانی ممیزان  اداره کل نگارش عکس مرحوم گاندی با آن هیکل نحیف و استخوانی را به علت برهنگی محرک تشخیص داده بودند و باید حذف می شد. ظریفی می گفت فردی که با آن تصویر تحریک شود یا منحرف است و یا نابغه! در همان زمان گاهی واژه هایی نظیر گردن وسینه و پا و لب هم گرفتار غضب می شدند زیرا  لابد به تشخیص ممیزان خاصیت کج فهمی داشتند! و ممکن بود مومنی را منحرف سازند . بعدها فکر می کردیم که آن کار نتیجه التهابات دهه شصت و اوائل هفتاد است . دیشب خبر شدم که خیر نهضت ادامه دارد!فیلتر کنندگان مخابرات تشخیص داده اند که نتایج حاصل از جستجو در باره  واژه ای مثل تجاوز نیز ممکن است موجب تشویش خاطر مومنان روزه دار شود لذا آب را از سرچشمه بسته و جستجوی بعضی واژه ها  را در گوگل هم ممنوع کرده اند. یعنی جستجوی شما با عبارت : تجاوز عراق به ایران غیر مجاز تشخیص داده شده است. امتحان بفرمایید! و البته دبیر محترم شورای عالی اطلاع رسانی هم مطلب را نیمه !تایید فرموده اند. نمی دانم تصمیم گیرندگان محترم نمی دانند با ترفندی بسیار ساده همه این فیلترها دور زده می شوند. حتما می دانند . پس چرا چنین می کنند؟ شاید انجام بعضی کارها فقط برای رفع تکلیف و انجام وظیف است. تقبل الله! + نوشته شده در  سه شنبه بیست و هفتم شهریور 1386ساعت 7:48  توسط فریبرز خسروی

کتابخانه ویرمونی

هفته پيش طي مراسمي كتابخانه عمومي ويرموني روستايي در نزديكي آستارا افتتاح شد كه تصوير مبارك آن را ملاحظه مي فرماييد. ظاهري بسيار زيبا در مكاني سرسبز و مفرح . ويرموني هم به زبان گالشي يعني مال من.   تا اينجا جاي خوشحالي است. اما وقتي همه سرگرم افتتاح بودند آقايي به آهستگي به من گفتنند تمام اين نيمه !امكاناتي كه فراهم شده از ديروز تا بحال از خانه هاي مردم گردآوري شده است . حتي كتابها هم از خانه ها فراهم شده است. اين كتابخانه نه كتابدار دارد نه تكليف بودجه اش معلوم است. مثل اين كه مرض افتتاح هاي مجازي پايان ندارد و كماكان ما در تهيه سخت افزار مثل ساختمان و تجهيزات كم مشكليم اما در حوزه نرم افزار و فكرافزار! پر مشكل.

کنفرانس خواندن در قزاقستان

 

کنفرانس قزاقستان

 

جند روزی است که به دعوت برگزار کنندگان ، برای شرکت در کنفرانس بین المللی خواندن و ارائه مقاله در شهر آستانه پایتخت جدید قزاقستان هستم . این کنفرانس با همکاری یونسکو و ایفلا تشکیل شده و هزینه شرکت کنندگان خارجی را متقبل شده اند.فرصتی دست داده تا بعضی مطالب را برای شما بنویسم

 

از کشورهای زیادی شرکت کننده حضور دارد که شاخص ترین آن ها به لحاظ تعداد امریکا ، آلمان ، انگلیس هستند و از ایران هم فقط من شرکت دارم. مقالات به سه زبان روسی ، قزاقی و انگیسی ارائه می شود با ترجمه همزمان به دو زبان دیگر.البته در روز اول یکی از مسئولان سفارت ایران در جلسه حضور تشریفاتی داشت.

کنفرانس با قرائت پیام آقای نظر بایف رئیس جمهور و سخنان کلیشه ای وزیر علوم قزاقستان شروع شد . یکی از نمایندگان مجلسشان مقاله بسیار پر محتوا و عمیقی را باره ذخایر معنوی منطقه ارائه داد و در باره نحوه برخورد با دنیای جدید اطلاعات راهکارهایی را عالمانه ای را بیان کرد . در مقاله او بارها نام بوعلی سینا ،خیام ، فارابی ، فردوسی و … برده شد و بر تاثیر دانش این بزرگان بر غرب و جهان تاکید شد.

 

این کنفرانس نیز چون کنفرانس های دیگر بین المللی تجربه های نا متجانسی را به نمایش می گذارد . یکسویش کشورهای جنوب که در فقر و بی ثباتی شناورند و سوی دیگرش کشورهای ثروتمند شمال که که نوع مشکل و مسائلشان به طور بنیادی متفاوت است . حقوق یک کتابدار تاجیک در ماه زیر ده دلار است و این را جگونه می توان با کتابدار 85 ساله امریکایی مقایسه کرد که از روی تفنن و سرگرمی در کتابخانه عمومی شیکاگو مشغول است و اکنون تجربه خود را با تاجیک گرسنه درمیان می گذارد.بگذریم که مثلا رئیس بانک جهانی که باید مروج عدالت و توسعه برای جهان سوم باشد برای دوست دخترش فقط ماهانه مبلغ یکصد و پنجاه هزار دلار از کیسه همین نادارها حقوق تعیین می کند که رسوائیش این روزها نقل رسانه های بین المللی است.

 

همیشه از حاشیه کنفرانس می توان مطالب درس آموزی کسب کرد . آدمها وقتی از پوسته خشک و رسمی خارج می شوند راحت تر و عریان تر سخن می گویند.

چه تنفری امریکائیها از بوش و انگلیسی ها از بلر داشتند. می گفتند خطرناکترین جمله ای که بوش بیان داشته این است که برای حمله به عراق و مبارزه با تروریسم خود را نماینده خدا دانسته است.

یکی از کتابداران امریکایی ارمنی که به ایران هم خیلی علاقه متد بود وقتی بیان کرد که فرزند سی و پنج ساله اش در زمره سربازان امریکایی در فلوچه حضور دارد  اشک در چشمانس جمع شد و با تنفر زایدالوصفی از بوش یاد می کرد.

همو نقل می کرد که فرزندش برای یک کودک بیمار و برهنه عراقی تقاضای لباس و دارو کرده و او ارسال کرده که بعدا عکس آن کودک زینت بخش مجله ریدرز دایجست شده است.

 

ده سالی است که حضرت نظر بایف به فکر تغییر پایتخت افتاده و به آستانه (همان آستانه فارسی است ) نقل مکان فرموده اند. ظاهرا مصون ماندن از انقلاب های مخملی و نارنجی که در اطرافش رخ می دهد و وچود نفت و گاز سرشار سرزمین وسیع و جمعیت کم 16 میلیونی او را واداشته که حرکتی را انجام دهد.

در اینجا نیز مانند هر حکومت رانتیر دیگر همگی در سایه فروش ثروت ملی می زیند. و پدید آوردن کارگاهی به وسعت یک شهر بزرگ عواقب و مسائل خود را دارد. که البته مقامات آنجا نیز طبق معمول معتقدند که بهترین راه را برای توسعه و پیشرفت می پیمایند.

رقابت بسیار شدیدی بین برادر بزرگ سابق و سایر کشورها و به ویژه ترکیه برقرار است. ساختمان کتابخانه ملی و آرشیو ملی و هتل محل اقامت ما و بسیاری از تاسیسات دیگر را ترکیه ساخته است . الحق که در بعضی موارد نیز آنچه تجهیزات بنجل داشته به این ها قالب و غالب ! کرده است. هیچ یک از تجهیزات مرکز اسناد و کتابخانه ملی آنان نه تنها استاندارد نبود بلکه کمترین کیفیت را داشت. و مسئولان نیز معتقد بودند در تهیه این ها هیچ نقشی نداشته اند. ظاهرا ترکیه از برادر بزرگ در کسب پروژه های اقتصادی و فرهنگی پیشی گرفته است . روسیه با وجود داشتن ریشه ای عمیق هفتاد سال حکومت و سلطه و 7000کیلومتر مرز مشترک که بزرگترین مرز مشترک خاکی بین دو کشور است نتوانسته در این عرصه پایداری کند.

با آنکه ترکیه در زمینه کتابداری حرفی برای گفتن ندارد با افراشتن پرچم پان نرکیسم سعی در وحدت بخشی و القای پدر خواندگی در آسیای میانه دارد. جالب بدانید برای جلسه ای که قرار است روسای کتابخانه های ملی ترک زبان در استانبول تشکیل شود تاجیکستان هم دعوت شده است! ولی خوب است بدانیم لغات زیاد فارسی و نام های ایرانی به وفور شنیده می شود . گلنار و دانا و شهر بانو . در مرکز اسنادشان کپی سندی بود که معتقد بودند به نوعی اولین قانون اساسی مدون آن ها در دوره عشایری و کوچ بو ده است . خط و زبان این اثر فارسی بود.

در گذشته ظریفی گفته بود ترکیه می خواست سر آسیا شود ولی ته اروپا هم نشد اکنون با مشکلات پیش آمده برای پیوستن به اتحادیه اروپا دوباره به نقش اولیه خود تمایل نشان می دهد . با آنکه رقابت با ببرهای آسیا کار آسانی نیست.

لختی و سکون مدیریتی و تصمیم گیری که حاصل استیلای لا اقل هفتاد سال حکومت توتالیتر بوده هنوز به راحتی قابل رویت است. مثلا اگر یکی از اعضای گروه از مسئول می خواست که به هتل برگردد تا مدارکی را بردارد در حالیکه در فاصله پنج دقدقه ای هتل بودیم ، حدود بیست دقیقه طول می کشید تا سلسله مراتب طی شود و همگی در ماشین روشن منظر می ماندند تا ابلاغ تصمیم شود.

در سطح مملکت هم ظاهرا همه تصمیمات به جناب نظربایف ختم می شود اوست که تصمیم گرفته که کتابخانه ملی و مرکز اسناد جدید ساخته شود. و آنچه در آلماتی است مربوط به گذشته باشد و آنچه در آستانه گرد می آید مربوط به دوره جدید بعداز فروپاشی شوروی باشد.

+ نوشته شده در  شنبه یکم اردیبهشت 1386ساعت 2:20  توسط فریبرز خسروی وبلگ گفتگو

اسکندریه و خاتمی

هفته پيش به ديدن آقاي خاتمي رفتيم. حافظه عجيبي دارند . از بعضي جزييات بسيار ريز جويا بودند. از سفرشان به مصر و بازديد و سخنراني در كتابخانه اسكندريه  سخن گفتند. به نظر ايشان كتابخانه اسكندريه بسيار زيبا ساخته شده ولي معتقد بودند كه كتابخانه ملي ما زيبا تر و كارآتر است . صرفنظر از  علقه ملي من هم كه  كتابخانه اسكندريه را ديده ام همين نظر را دارم. البته بايد توجه شود كه آن كتابخانه با كمك مالي و فني يازده كشور ساخته شده است . نكته بسيار مثبتي كه در باره آن كتابخانه مي توان بيان كرد اين است كه در زمینه برگزاري اجلاس هاي بين المللي و منطقه اي بسيار قوي عمل كرده  و به صورت قطب در منطقه افريقا درامده است. اميد است ما هم از آنان سرمشق بگيريم و در اين زمينه فعاليت بيشتري داشته باشيم.   + نوشته شده در  پنجشنبه بیست و سوم فروردین 1386ساعت 13:27  توسط فریبرز خسروی وبلاگ گفتگو

سبک دوشی

سبکدوشی ديروز مراسم گرم وصميمانه اي براي توديع آقاي فاني و خانم ها علوي و آرين برگزار شد. در آن جلسه اسب خيال مرا به چهارده سال پيش برد كه به دعوت آقاي خاتمي به كتابخانه آمدم و معاون كتابخانه شدم. در آن زمان تماس زيادي با بدنه جامعه كتابداري  نداشتم و به علت تحصيل و تدريس در اين رشته فقط با دانشگاهيان  اين حوزه آشنا بودم. بعضي از بزرگان!  چنان مرا از جو كتابخانه ملي و به ويژه اين بزرگواران ترسانده بودند كه با ترديد و بد بيني به نياوران قدم گذاشتم . اما بدون آنكه بخواهم مطلق انديشي كنم و عيوب و كاستي هاي انساني  را ناديده بگيرم  و يا دست به معصوم آفريني مرسوم  بزنم هرچه زمان پيش رفت خطاي آن تفكر بيشتر نمايان شد.و در كوتاه زماني همدلي و همفكري با استادان محترم هم افزايي موثري را فراهم آورد. در اين هم افرايي نقش خانم سلطاني و  آقاي فاني خانم بهزادي خانم علوي خانم بهنام خانم بابك خانم تعاوني و خانم آرين همواره تعيين كننده بود. هميشه سپاسگزار آن همراهي ها به ويژه از خانم سلطاني بوده و خواهم بود. در جلسه ديروز استاد خرمشاهي از فرار خود از كتابداري و پناه به فلسفه و از فرار از فلسفه‌ ‌–‌لابد پناه به منزل—سخن گفت . و آقاي فاني قبل از شروع جلسه  مي گفت كه چطور بعداز پايان تحصيل در كارشناسي راهي انگليس شده و شش ماهي را به تفحص مي گذراند اما رشته و مطلب دندان گيري عايدش نمي شود و به وطن برمي گردد و از خوش حادثه همزمان با شروع تحصيل در رشته كتابداري در تبراك هم استخدام مي شود. به شوخي به ايشان گفتم كه اكنون كه دندان ها را نو كرده ايد و كنتر هم يك بار صفر شده دوباره كار را از نو بايد آغاز كرد. گفتند درست مي گويي در زمان شروع تمام دندان هايم سالم بود!. آقاي دكتر عظيمي از قول يكي از استادان لاهوري نقل كردند كه در آنجا به بازنشسته مي گويند سبكدوش يعني كسي كه بارش كم  و سبك شده و البته ايشان آرزو كردند كه چنين نشود و اين عزيزان به صورت ديگري ادامه خدمت دهند. در اين فكر بودم كه شايد بتوان به سبكدوشي از منظر ديگري هم   نگاه كرد. اين سازمان مجلا و مظهر فرهنگ گرانسنگ و ديرين يك ملت تمدن ساز است ما سي سال در آن حضور داريم و يا بهتر بگويم در آن زندگي مي كنيم .  خدا كند چنان به وظايف خود درست عمل كنيم تا در زمان ترك آن ‘ ديني از اين ملت بر گردنمان نباشد و به راستي سبكدوش اين امانت را به بعدي ها بسپريم. + نوشته شده در  سه شنبه هشتم اسفند 1385ساعت 12:10  توسط فریبرز خسروی

ایفلا در ایران

 
بحث ايفلا در ايران : از رويا تا واقعيت
با تشکر از دوستانی که بحث ایفلا در ایران را مطرح کرده اند نکاتی را برای آگاهی همکاران متذکر می شوم:

 برگزاری ایفلا در ایران چند بارمطرح و پیگیری شده است.در ایفلای بانکوک  که سال قبل از برگزاری ایفلا در اسراییل بود جلساتی با نمایندگان سایر کشورهای اسلامی برگزار شد و مقرر شد که سال بعد در یکی از کشورهای اسلامی همزمان با تشکیل ایفلا در اسراییل جلسات در آن کشور نیز برگزار شود. با پیگیری ها و مکاتبات بعدی قرار شد  اجلاس در قاهره تشکیل شود. عملا در آن سال نمایندگان بسیاری از کشورهای اسلامی بجای شرکت در ایفلا در کنفرانسی در قاهره شرکت کردند.

از آن سال به بعد من هم در ایفلا ضمن ملاقات با مسئولان آن و هم در داخل کشور مساله را پیگیری کرده ام . از لحاظ امکانات و وجود کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی ما هیچ کسر و کمبودی نسبت به بسیاری از کشورهایی که تا کنون در آنها ایفلا تشکیل شده است نداریم .فقط دو مشکل مانع کار است:

*شرط ایفلا آنست که برای همه ملیتها امکان شرکت باید وجود داشته باشد که ما در این زمینه موانع قانونی داریم.

**از پنج شش سال قبل از برگزاری ایفلا در هر کشور باید کمیته ای تشکیل شود و مقدمات و قرارهای لازم را بگذارد و اسناد مربوطه را امضا کند. کدام سازمان و به ویژه سازمان غیر دولتی برای شش سال دیگر می تواند متقبل بعضی تعهدات شود و مطمئن باشد که دستخوش تغییر نخواهد شد!!

 

+ نوشته شده در  یکشنبه ششم اسفند 1385ساعت 8:6  توسط فریبرز خسروی

ضریب تاثیر

كتابخانه منطقه  اي  شيراز از سوي وزارت علوم مامور شده است تا ضريب تاثير نشريات تخصصي را كه داراي درجه علمي پژوهشي يا علمي ترويجي هستند منتشر كند. ظاهر قرار است يكي از مناط هاي مهم براي اخذ درجه علمي همين ضريب تاثير باشد. اخير گزارش اين ضرايب تا سال ۱۳۸۴ منتشر شده است. از بين۱۵۲ نشريه تخصصي رتبه نشريات كتابداري به قرار زير است: سال ۱۳۸۳ فصلنامه كتاب      رتبه   ۲۴ كتابداري           رتبه   ۷۵ كتابداري و اطلاع رساني   رتبه  ۸۹   سال  ۱۳۸۴دربين ۱۱۳ نشريه منتشر شده فصلنامه كتاب         رتبه   ۱۵ كتابداري و اطلاع رساني   ۱۶ كتابداري        موجود نيست جالب است كه ضريب تاثير ۳۶ نشريه علمي درسال ۱۳۸۳ صفر بوده است + نوشته شده در  سه شنبه هفدهم بهمن 1385ساعت 14:10  توسط فریبرز خسروی گفتگو

تقصیر

خدا رفتگان شما را رحمت کند. مرحوم پدرم نقل می کرد که در ولایت آبا اجدادی ما در سنه های ماضیه ! حاکمی حکم می راند که بسیار صریح و با فرهنگ!بود. دستور می داد فلانی را بگیرید . عاملان سوال می کردند که جرم او چیست . با لهجه شیرینش می گفت: بیریدش یه تقصیری سیش مجورم. -بگیریدش یک تقصیری برایش پیدا می کنم-

خبرنامه  انجمن ما هم همین سرنوشت را یافته است با این تفاوت که هنوز تقصیری برای آن نیافته اند.

از ابتدای تاسیس انجمن با بضاعت کمی که داشتیم سعی شد که خبرنامه مرتب منتشر شود . با فعال شدن حیدری نژاد خبرنامه رنگ وبوی دیگری یافت وبا تمام نقدها و انتقادهای بجا و نابجایی که بر آن وارد می شد نسبتا مرتب منتشر می شد. برای پرهیز از شاخ نزدن گربه هم هیچگاه وارد حوزه سیاست نشدیم اصلا اگر گربه ای دیدیم از ان پرهیز کردیم. خبرنامه فقط برای اعضا رایگان  پخش می شد و  …..همان گونه که حیدری نژاد در همین وبلاگ توضیح داده همه شرایط یک خبرنامه داخلی را دارا هستیم حالا چرا مجوز نمی دهند فقط باید گفت:

میخانه اگر ساقی صاحب نظری داشت

میخواری و مستی ره و رسم دگری داشت

+ نوشته شده در  چهارشنبه چهارم بهمن 1385ساعت 1:6  توسط فریبرز خسروی