سرقت ادبی

ويلسون ميزنر‍‍‌(۱) به جد يا طنز مي گويد :دزديدن از يك نويسنده سرقت ادبي است ، اما سرقت از چند نويسنده پژوهش است. فردي شايد به نيت ابطال! اين سخن كتابي از آقاي علي نقي منزوي را يكجا و بدون هيچ تغييري به نام خود منتشر كرده است و در صفحه حقوق نوشته است: حققه و قدم له و علق عليه محمد … تحقيق و مقدمه و تعليقات را همه به نام خود كرده و متواضعانه آن را به سه تن از استادان خود نيز هديه كرده است و لابد انتظار داشته است كه كسي هم متوجه اين سرقت اشكار نشود تا نشان دهد كه بر خلاف نظرميزنر سرقت از يك نويسنده هم ممكن است سرقت ادبي محسوب نشود . در بيش از سه دهه پيش كه آقاي منزوي دانشجوي دانشگاه يسوعي بيروت بوده است كتابي از سعدبن منصور ابن كمونه را تصحيح كرده و بر آن مقدمه و تعليقاتي افزوده است. فرد خاطي كه كهولت وبيماري مولف را مي بيند كتاب را با عنوان تنقيح الابحاث للملل الثلاث با همان مقدمه و تعليقات ولي با نام خود منتشر مي كند. فقط تفاوت در مقدمه اي است كه توسط يكي از محققان بنام بر آن افزوده شده است . ناشر اثر هم انجمن آثار و مفاخر فرهنگي ، دانشگاه تهران و مركز بين‌المللي گفت‌وگوي تمدن‌ها است كه علي القاعده نبايد بدون بررسي و داوري دقيق اثري را منتشر كنند كه شايد اين بار چنين كرده اند. ظاهرا قرار بوده كه به عنوان پژوهش و يا كتاب سال هم معرفي شود! كه از اقبال خوش ناشران و ناخوش مولف صوري چنين نشده است و گرنه مصداق كلام مولانا مي شد كه: اي بريده دست دزدي كو بدزدد حكمتم وانگهي دكان بگيرد بر سر بازار من مثال بالا نمونه يگانه اي نيست. اين روزها به كرات ناظر اين پديده نامبارك هستيم. بارها شاهد بوده ايم كه آثاري از گذشته و حال را حتي بدون حروفچيني مجدد و فقط با تغيير صفحه عنوان براي فهرستنويسي پيش از انتشار به كتابخانه ملي ارائه داده اند.چندي پيش دو اثر پژوهشي براي داوري به يكي از استادان ارجاع شده بود. ظاهرا اين داوري براي گزينش آثار برتر در حوزه اي خاص در سطح كشور انجام مي شد. متن اين دو اثر عينا از روي يك متن كپي شده بود و فقط عنوانها و پژوهشگران ! با هم متفاوت بودند. اينان چنان در اين عمل خلاف جري شده و حريم انديشه را بي حرمت يافته اند كه نه تنها سرقت مي كنند بلكه با مال غير ! مي خواهند پژوهشگر برگزيده هم بشوند. اخيرا ابراهيم افشار در وبلاگ گفتگو طي نوشته مشفقانه اي شكل هاي مختلف سرقت علمي را برشمرده اند . عنوان آن نوشته ” جگونه مرتكب سرقت علمي نشويم ” است. بايد از ايشان خواست تا مطلب ديگري را با عنوان ” چگونه با نوشته ديگران پژوهشگر نشويم” پديد آورند. الگوي بارز و آشكار اين بد اخلاقي ها موسساتي هستند كه به كار خلق پايان نامه و پژوهش مشغولند و نمره را هم بيمه مي كنند. يكي از گزدانندگان اين موسسات گفته بود كه ما بانك هزاران پايان نامه دفاع شده را پديد آورده ايم . و هر نوع سفارش را را با كپي از قسمتهاي مختلف اين پايان نامه ها و چسباندن آنها كنار يكديگر و يك ويرايش سريع انجام مي دهيم. فناوري هاي نوين مي تواند تشديد كننده و هم افشاگر اين نوع تخلفات باشد. سهولت انتقال وتكثيرو دسترسي به حجم عظيمي از اطلاعات ممكن است وسوسه گر باشد . اما همين فناوري در بسياري از زمينه ها موجب شفافيت وبر ملا سازي شده است. رعايت امانت در پژوهش و تاكيد بر حقوق مادي و معنوي پديدآورندگان آثار از مهمترين آموزه هايي است كه بايد در گروه هاي كتابداري تدريس شود و كتابداران و كتابخانه ها بدان پايبند باشند. ضروري است كه نهادهاي مسئول راهكارهاي حقوقي و قانوني اين حمايت را فراهم آورند ودر اجراي آن نيز كوشا باشند.بسياري از ملت ها در مسير تكامل انديشه به اين نكته گوهرين دست يافته اند كه براي اعتلاي بيشتر بايد به شدت از حقوق معنوي و مادي افراد حمايت كنند. در خبر ها آمده بود كه شركت مايكروسافت به علت عدم رعايت حق مالكيت فناوري صوتي از سوي دادگاهي در شهر “سن ديه گو” به پرداخت يك مليارد و پانصد و بيست مليون دلار به شركت آلكاتل فرانسوي محكوم شده است. جدي گرفتن مساله حقوق پديد آورندگان و دفاع از آن و برخورد قاطع با خاطيان بدون شك موجب بالندگي و رشد انديشه شده ، نوآوري و پويايي را به دنبال خواهد داشت.

 سرمقاله فصلنامه کتاب شماره 67

 ۱-Wilson Mizner (1876 – 1933)

عربی یا اسلامی

پروفسور احمد جبار وزیر پیشین علوم الجزایر و استاد فعلی دانشگاه لیل فرانسه بازدیدی از کتابخانه ملی داشتند.تخصص ایشان تاریخ علم است. ضمن مذاکراتی که با ایشان انجام شد دو جلد کتاب خود راکه در زمینه علوم عربی! به زبان فرانسه منتشر کرده اند به کتابخانه هدیه کردند. وقتی تعجب ما را از اصطلاح علوم عربی دیدند توضیح دادند که منظور ایشان علوم اسلامی است . جون در فرانسه به علوم اسلامی حساسیت زیادی وجود دارد لذا از اصطلاح علوم عربی استفاده شده است! در این ملاقات دکتر  سان گریمو  رئیس بخش علمی فرهنگی سفارت فرانسه نیز  معتقد بود علت حساسیت فرانسویان و غربیان به  ایران و اسلام تبلیعات شدید رسانه ها ست. که مراودات فرهنگی و علمی می تواند از آن بکاهد. به راستی سفر جند ده نفر استاد در طی یکسال جه تاثیر تعیین کننده ای می تواند داشته باشد. شاید آنان که توریسم و سفر ملیونها نفر را در طی یکسال مطرح می کنند محق تر باشند . که البته تا تحقق آن نیز فاصله بسیار است! +

 نوشته شده در  یکشنبه سیزدهم اسفند 1385ساعت 4:46  توسط فریبرز خسروی  گفتگو

سندرم کهنگی مقالات

خانم مکتبی به درستی بعضی کاستی های موجود در نشریات تخصصی این حوزه را مطرح کرده اند.عرضه بیش از حد مقالات وکمبود این نوع نشریات همواره مشکل زا بوده و صف طویل مقاله را باعث شده است . این صف موجب تاخیر در نشر به موقع مقالات شده و مشکلات دیگری را نیز پدید آورده است . مثلا در فصلنامه کتاب همواره سعی بر این بوده که که آثار نوقلمان ِبرای تشویق آنان با تسامح بیشتری نگریسته شود . اما هجوم بیش از حد مقالات ؛ این نشریه را تا حد زیادی از توجه به این قشر باز داشته است. برای رفع مشکل کهنگی مقالات و صف طولانی آن سه راه کار به نظر می رسد:   1- ازدیاد این نوع نشریات بر ارباب مطبوعات پوشیده نیست که انتشار فصلنامه های تخصصی آن هم در حوزه دولتی کاری مشکل و پیچیده است. قوانین دست و پا گیر و بوروکراسی علیل این ادارات گاهی توان را از متولیان سلب می کند . و تاخیرهای ناخواسته ای را سبب می شودارتقا این نوع نشریات نیز معضل دیگری است . تنگ نظری ها و عناد بعضی از داوران که علی الاغلب هم در کسوت استادی ظاهرند و دلسوزانه!! ریشه می سوزانند مانع رشد و ارتقا این نوع نشریات است. امیدوارم روزی بعضی معذورات بر طرف شود تا با اعلام مستند بعضی از تظرات صد درصد تخصی این بزرگواران ! ! معلوم شود با چه موجودات شریف و با وجدان و عادل و به ویژه دلسوز برای این رشته طرف بوده ایم. برای بخش خصوصی هم تولید این نوع نشریات مقرون به صرفه نیست .شاید یکی از راه های مطلوب تولید این نوع نشریات از سوی انجمنهای تخصصی باشد. در انجمن کتابداری مقدمات کار برای گرفتن مجوز فصلنامه تخصصی فراهم شده است که امیدوارم تداوم یابد.   2- ازدیاد صفحات این نشریات   اخیرا سعی شده است که درهر شماره فصلنامه کتاب مقالات بیشتری منتشر شود . گاهی این حجم زیاد اعتراض هایی را نیز به دنبال داشته است!.   3-نشر الکترونیک   شاید بهترین و سریعترین و کم مشکل ترین شیوه اطلاع رسانی این نوع مقالات ، نشر آنها از طریق اینترنت باشد. تنها مشکل این شیوه این است که هنوز این نوع نشریات به رسمیت شناخته نشده و ظاهرا در دستگاه اداری ایران دارای وجاهت علمی نیستند!.گرچه بسیاری در صدد اطلاع رسانی اند نه ارتقا یابی. اخیرا نشریه الکترونیکی سازمان اسناد و کتابخانه ملی(ناس) شروع به کار کرده است .علاقمندان می توانند مقالات خود را در حوزه های کتابداری ؛اطلاع رسانی ؛ علوم آرشیوی به آدرس ذیل ارسال کنند. nas@nlai.ir   مقالات ارسال شده در کمترین زمان ممکن بررسی شده و با کمترین ویرایش در دسترس همگان قرار خواهد گرفت + نوشته شده در  شنبه چهاردهم بهمن 1385ساعت 3:51  توسط فریبرز خسروی  گفتگو

عبرت!

Sent: 27 November 2006 14:12 To: Iraq Crisis List Subject: [Iraqcrisis] Iraq National Library and Archive Friends and colleagues, I have just received the grave and deeply dispiriting news from Dr. Saad Eskander that he has closed the Iraq National Library and Archive for the time being as of last Tuesday. On 15 November, he informed me that his institution had been bombed thrice in three weeks, and subjected to sniper fire, including directly into his own office. Another young librarian was recently murdered, and the building had been shelled several times in the few days previous to the closing (by which I assume he meant mortar fire). Dr. Eskander has been a model of progressive action, has increased his staff substantially, and has striven very hard to gain them training on several fronts, and otherwise restore functioning to an institution that was twice set on fire during the initial period of American occupation. Prompted by a question from me concerning how he was managing to keep such a large staff coming to work under such perilous circumstances, he informed me last spring that he was dedicating 30% of his budget to bussing them all back and forth each day, although three of his drivers had been murdered in the process. However necessary, this was financially untenable as a long-term accommodation to the exigencies of the times. As we all know, the situation has only grown worse since then, and the repeated direct attacks on his institution made it a place he could no longer ask his staff to serve. The forces of intolerance are thriving, and those institutions and persons representing a progressive and hopeful future for Iraq are under assault and in retreat. Yours truly, Jeff + نوشته شده در  چهارشنبه هشتم آذر 1385ساعت 8:23  توسط فریبرز خسروی

المكتبة الإيرانية تطلق نسخة عربية إلكترونية

المكتبة الإيرانية تطلق نسخة عربية إلكترونية

طهران: أطلقت المكتبة الوطنية الإيرانية النسخة العربية من موقعها الإلكتروني بهدف تسهيل اطلاع الباحثين والدارسين العرب على محتويات المكتبة وطرق الاستفادة من موجوداتها.

وأوضح الدكتور فريبرز خسروي مساعد رئيس المكتبة أن هذا الموقع جاء لمد جسور التواصل مع العالم العربي مشيرا إلى أن المكتبة تحوي آلاف المراجع والمخطوطات النادرة حول إيران والعالم الإسلامي باللغات الفارسية والعربية والإنجليزية.

ونقلت فضائية “الجزيرة” عن الدكتور خسروي قوله أن خزانة الدراسات حول إيران والإسلام غنية بما تحويه من مراجع نادرة تشكل قبلة للباحثين في العالمين العربي والإسلامي موضحا أن المكتبة الوطنية ومنذ بداية تأسيسها كانت تتابع جمع الكتب المختلفة فيما يخص ما كتب عن إيران باللغات الأجنبية غير العربية والفارسية.

وفي عام 1967 قامت المكتبة بتخصيص قسم مستقل لهذه الدراسات وبعد قيام الثورة ظل هذا القسم يؤدي أعماله تحت عنوان دراسات حول إيران ودراسات إسلامية وشهد توسعا كبيرا خلال السنوات الماضية.

أما بالنسبة لقسم المخطوطات الذي تأسس عام 1937 فيحتوي على 3000 مخطوطة خاصة بمكتبة العلوم السلطانية.

وبعد قيام الثورة الإسلامية أضيفت لهذه المجموعة محتويات المكتبة البهلوية كما تم دمج منظمة الوثائق الثقافية بالمكتبة الوطنية مما سمح بنقل 95 مخطوطة تضم مجموعات نفيسة.

وبحسب إحصاء عام 2004 وصل عدد المخطوطات إلى 18000 مخطوطة إلى جانب عدد كبير من النسخ المصورة لمخطوطات نادرة موجودة في المكتبات الأوروبية ومكتبات إسطنبول.

ومن أبرز المخطوطات الموجودة “إحياء علوم الدين” للإمام الغزالي ومجموعة رسائل ابن سيناء وعدد من رسائل السهروردي و”فصوص الحكم” لابن عربي.

ويوجد الآن 13 ألف مجلد مطبوعة حجريا منها 4025 نسخة بالعربية و7725 بالفارسية و1116 نسخة دراسية باللغتين العربية والفارسية و133 نسخة من نفائس الطباعة الحجرية و93 نسخة بلغة الأوردو و58 نسخة بالتركية جمع معظمها إما عن طريق الشراء أو الإهداء المباشر.

به نقل از           http://news.bdr130.net/news3758.html

دبیر ریاضی

دبیر ریاضی خون خونش را می خورد. با خود گفت این بچه چه مرضی دارد که در پایان هر مساله یا درس جدیدی نیشش تا بنا گوش باز می شود مرا مسخره می کند درس را به بازی گرفته است و یا… خیلی خودش را نگه داشت که او را با یک اردندگی از کلاس بیرون نینداخت. زنگ خورد . با عصبانیت به او گفت تو باش. همه رفتند . این اداها چیه که از خودت در می آوری.؟ آقا ! ما هروقت مطلبی را خوب می فهمیم خیلی خوشمان می آید .

گفتگو با دکتر فریبرز خسروی

در تاریخ  23 آبان 1384  گفتگویی با خانم نگار مفید داشتم که در سایت تبیان هم منتشر شد:

گفتگو با دکتر فریبرز خسروی

معاون کتابخانه ملی

از افتتاح ساختمان جدید شروع کنیم و تحولی که انتظار می رود تحقق پیدا کند.

ایجاد ساختمان، تحول بزرگی در حوزه ی توجه به بحث کتاب، کتاب خوانی، کتابداری و مراکز اطلاع رسانی است. قبل از اینکه طراحی ساختمان شروع بشود، مطالعات گسترده ای صورت گرفت و مدل های مختلفی دیده شد. طرح جامعی در نظر گرفته شد تا در شأن ایران باشد. در این کار تا اندازه ی بسیار زیادی موفق بودیم. یعنی نوع عظمتی که در قالب یک پروژه معماری پدید آمد، قابل توجه است. نوعی معماری که در عین مدرنیسم، القاء سنت می کند و می تواند از تکنیک ها و فن آوری نوین بهره بگیرد و مسائل سنتی و کهن ما را نیز در نظر داشته باشد.

شما در جای جای کتابخانه این دو عنصر را می بینید. هم مدرن و تکنیکی بودن کار و هم توجه به سنتی و اصیل بودن آن.

تا پیش از این نیاز به یک ساختمان با این مشخصات حس نشده بود؟

حس شده بود. یعنی شما اگر یک پژوهش مقدماتی انجام بدهید، از سال هایی که آموزش های دانشگاهی در ایران متداول شده، همیشه کمبود مباحث پژوهشی به عنوان یک نقص اساسی در حوزه های دانشگاهی مطرح بوده. این بحث تازه نیست. منتها، همیشه به آن کم بها داده شده. یعنی در سبد مصرف افراد، اولین چیزی که کنار گذاشته می شود، مباحث فرهنگی، پژوهشی و خواندنی است. از آنجا که درآمد سرانه در کشور ما آنقدر بالا نیست که حجم بالاتری به مباحث فرهنگی تخصیص پیدا کند، طبیعی است که ما شاهد فقر فرهنگی در این حوزه ها باشیم.

و چه باید کرد؟

احتیاج به فرهنگ سازی دارد. منتها این از آن داستان های مرغ و تخم مرغ است. برای آنکه فرهنگ سازی کنیم، باید محیط هایی پدید بیاید که بتواند فرهنگ سازی کند. یعنی اول باید خرجش کرد تا پدید بیاید، این حرکتی دو گانه است. وقتی خودش پدید بیاید، زایش مجددی از این نوع خواهد داشت.

آیا برنامه ریزی مدونی در این زمینه صورت گرفته است؟

اینها بحث های کلان مملکت است. طبیعی است که هر دولتی یا هر کشوری به فکر توسعه باشد. زیر ساخت توسعه پژوهش است و زیر ساخت پژوهش، پدید آوردن امکانات پژوهشی است. کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی از اولین مراکز توسعه پژوهش هستند.

وظیفه معاونت شما چیست؟

وظیفه ی معاونت کتابخانه همان بحث اساسی است که در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی وجود دارد. یعنی شناسایی منابع، هم کتابی و هم غیر کتابی؛ بعد از آن، بر اساس اساسنامه، گرد آوری است. بعد باید بر طبق اصول آنها را ذخیره کنیم و بعد باید سازماندهی کنیم و اطلاع رسانی را انجام بدهیم. این کل کاری است که ما باید در کتابخانه انجام بدهیم. یعنی این 5 مرحله، تمام کاری است که تمام مراکز اطلاع رسانی باید انجام بدهند.

گرد آوری، فقط در ایران صورت می گیرد؟

هر کدام از منابع ویژگی خاص خود را دارند. شما نمی توانید هیچ کدام را دست کم بگیرید. کتابخانه های ملی، یک سری از منابع را بدون توجه به اطلاع رسانی، برحسب وظیفه تهیه می کنند. ما بعضی از کتاب ها را با توجه به اساسنامه باید حتماً بخریم. کاری نداریم کسی از این کتاب ها استفاده می کند یا نه! ما باید یک نمونه از روی تمام کتاب هایی که به زبان فارسی در دنیا منتشر شده، را داشته باشیم. این یک وظیفه است. وظیفه ی بعدی ما این است که بدانیم ایرانیان در کل جهان چه محصولی منتشر می کنند؛ ما باید آن را بخریم. یعنی اگر در نیویورک، در برلین، در مسکو، یک ایرانی یک تولید فرهنگی دارد، به هر زبانی و به ویژه به زبان فارسی، ما موظفیم آن را خریداری کنیم. اگر در دنیا کتابی به زبان فارسی منتشر می شود، ما باید آن را تهیه کنیم. کاری به مخاطب آن نداریم. این وظیفه ی مالی ماست که آثاری را که به زبان فارسی منتشر می شود یا ایرانیان مقیم خارج از کشور منتشر می کنند، گردآوری کنیم. ولی وقتی از شناسایی منابع خارج می شویم و به خرید می رسیم، طبیعی است که باید پارامترهای کوچکی را هم در نظر بگیریم که چه محصولاتی خریده بشود تا مورد استفاده قرار بگیرد. مثل کتاب های علمی که خریداری می شود، برای حوزه هایی مثل علوم تجربی و علوم انسانی که باید طوری خریداری شود که مورد استفاده ی مخاطب قرار بگیرد و این کار ساده ای نیست. بعد از شناسایی، خرید، سازماندهی و اطلاع رسانی شان می ماند.

کدام یک آسان تر است؟!

معتقدم همه شان هم شأن هم هستند. هر کدام مراحل خاص تعریف شده ای دارند و هیچ کدام سخت تر از دیگری نیست.

رابطه ی کتابخانه و پژوهشگران را در حد مطلوب ارزیابی می کنید؟

یکی از شاخص های توسعه در همه جای دنیا، میزان مراجعه به کتاب، کتابخانه و مراکز اطلاع رسانی است. یعنی وقتی ما، در یک جامعه معیارهایی را برای توسعه یافتگی تبیین می کنیم، یکی از اهدافی که مورد مطالعه قرار می گیرد، این است که افراد، دانشجویان، دانش آموزان، نخبگان و خبرگان که هر کدام سطح خودشان را دارند، میزان کتابخوانی شان چقدر است؟ میزان استفاده از منابع اطلاعاتی شان چقدر است؟ میزان مراجعه شان چقدر است؟ میزان توقفشان چقدر است؟ میزان کتابی که در سال می خوانند چقدر است؟ اینها شاخص های توسعه است. برای دست یافتن به شاخص های توسعه و بالا بردن این شاخص ها، طبیعی است که شما باید اول، ابزار مراجعه را پدید بیاورید. یعنی یک اندیشمند وقتی می خواهد مطالعه ای در یکی از مباحث علوم داشته باشد، باید جایی باشد که با اطمینان نسبتاً بالایی بتواند، منابع مورد نظر خودش را تا حدی که مد نظر است، پیدا کند. محیط نسبتاً تمیز و مفرح و قابل قبولی که آنجا بتواند با انگیزه بهتر و بیشتری به مطالعه بپردازد.

من اعتقاد دارم پدید آوردن چنین نهادها، ارگان ها و سازمان هایی مثل کتابخانه ی ملی، می تواند مشوق کلیه پژوهشگران و افرادی باشد تا بتوانند مراجعه کنند و کار خود را انجام بدهند.

نکته ای که حائز اهمیت است، فرهنگ سازی است. یعنی اگر یک دانش آموز دبستانی، به اینجا بیاید، طبیعی است بچه ی ابتدایی خیلی نمی تواند از کتابخانه ی ملی استفاده کند، گرچه ما اینجا بخش کودک هم داریم. اگر چه انتظاری نیست که دانش آموزی از آن سر شهر راه بیفتد و بیاید در کتابخانه مطالعه کند. ولی اگر بیاید، کتابخانه ی ملی کشورش را ببیند که چه مجموعه بزرگ و عظیمی است، می تواند بحث تحقیق و پژوهش را جدی بگیرد و از کودکی در نهاد او شکل بگیرد. برای بزرگسالان هم طبیعی است که وقتی مراجعه کنند و سرویس درستی ببینند، می تواند دلیلی برای مراجعه بیشترشان باشد.

کتابخانه ی ملی شامل چه بخش های مهمی است؟

کتابخانه ی ملی بخش های مختلفی دارد. آنچه که ما برای اینجا طراحی کردیم، بخش ایرانشناسی و اسلام شناسی است. کتاب هایی که در این بخش است، کتاب های نادری است که از کل دنیا گرفته ایم و به زبان های مختلف در مورد ایران و اسلام چاپ شده اند. بخش پژوهشی بسیار مهمی است. بخش علوم انسانی داریم که کتابهای علوم انسانی به زبان های فارسی، عربی، انگلیسی و زبان های دیگر جمع شده اند. در بخش ایران شناسی کتاب ها به زبان های مختلفی است. بخش دیگر علوم و فنون است، با رویکرد به این که بیشتر دانشجویان این رشته بتوانند مراجعه کنند. بخش منابع غیر کتابی هم بخش بسیار مهمی است. منابع بسیار زیادی در آنجا گردآوری شده و مورد استفاده قرار می گیرد. بخش نشریات، یکی از بزرگ ترین مجموعه های مطبوعات فارسی منتشر شده در ایران به حساب می آید. بخش خطی و منابع نفیس هست که کارشان اطلاع رسانی است.

آیا این بخش ها کامل است؟

هفتاد درصد مشکل ما، مشکل جاست. ما منتظریم قسمت های ساخته نشده، آماده شود تا بعد از آن، کار انتقال و تکمیل را شروع کنیم. بعد از ده روز این کار هم تمام می شود.

چه تفاوتی میان سطح کتابداری در ایران با کشورهای منطقه است؟

کتابداری در ایران و کتابخانه ی ملی، از سال ها پیش خیلی قوی تر، استانداردتر و منسجم تر از کشورهای خاورمیانه عمل کرده است. استانداردهایی که در کتابداری ایران رعایت شده، بسیار منطبق تر است تا مقررات دیگر کشورهای منطقه. از کشورهایی که کار کرده اند و توانسته اند به نسبت سرآمد باشند، آنچنان عقب نیستیم. مثلاً کشوری مثل ترکیه که خوب کار کرده، کارهای سطحی تری انجام داده و من معتقدم در ایران کار عمیق تری صورت گرفته. در کتابداری سوریه و مصر نسبتاً خوب کار کرده اند. ولی در خیلی از حوزه ها کاری که در ایران صورت گرفته عمیق تر، دقیق تر و حساب شده تر است. کشورهای کوچک اطراف بیشتر به حواشی پرداخته اند و بعضاً در مباحث الکترونیکی رشد داشته اند. کشورهای بلوک شرق سابق سبک و شیوه ی خودشان را داشته اند. آنها، صرفاً از نظر تعداد وضعشان خیلی خوب است. یعنی 9 میلیون کتاب دارند، ولی از نظر کیفیت مجموعه و کتاب ها کار اساسی ای صورت نگرفته است.

آیا تلاشی صورت گرفته است تا از نظر تعداد بتوانیم با این کشورها برابری کنیم؟ مثلاً با کشوری مثل چین؟

کشورهای پرجمعیت وضعیت متفاوتی دارند، مثل چین و هند. اما حتی هند هم در موضوع کتابداری مشکل دارد. این کشورها با جمعیت میلیاردی که دارند، طبیعی است که نگاهشان نوع دیگری است.

در زمینه ی اطلاع رسانی چگونه عمل می کنیم؟

نمی توانیم ادعا کنیم که بهتر از سایر کشورها اطلاع رسانی می کنیم. اما باید ثابت کنیم که می توانیم. از لحاظ ساختمانی، این بنا در میان بسیاری از کشورها تک است و مثال زدنی، اما اطلاع رسانی مرحله ی بعدی است.

داشتن یک ساختمان خوب چقدر به اطلاع رسانی کمک می کند؟

هدف غایی این ساختمان آن است که اطلاع رسانی بهتری انجام شود. کتابخانه های ملی دنیا دو هدف اساسی دارند که باید سرلوحه ی همه شعارها قرار بگیرد. اول؛ گرد آوری و حفظ میراث فرهنگی. باید اینها را شناسایی و گردآوری کنیم. دوم؛ آماده سازی منابع به شکلی که بشود بهترین سرویس را از آنها گرفت، یعنی هدف نهایی در کتابخانه ملی. پیش بینی می شود که کتابخانه های ملی، همیشه به صورت دو رگه ادامه ی حیات بدهند، یک رگه این است که باید فیزیک کتابخانه و منبع را نگه داری کنند و یک رگه دیگر این که از آنها استفاده شود. اطلاع رسانی وقتی محقق می شود که شما آماده ی اطلاع رسانی باشید. هنوز زود است.

تا امروز برای اطلاع رسانی چه کارهایی صورت گرفته؟

ما هم مثل آقای خاتمی اعتقاد داریم که تا امروز کتابخانه ی ملی نداشته ایم. با 15 یا 16 ساختمان پراکنده در شهر تهران، مگر می شود اطلاع رسانی کرد آن هم در یک سالن به بزرگی یک اتاق؟!

پس تا الان چه می کردیم؟

من کمی اغراق آمیز حرف می زنم. اطلاع رسانی داشتیم، اما آن چیزی که مطلوب است، نبود. حوزه ی ما حوزه ی فن آوری و پردازش بوده و به اطلاع رسانی به دلیل کمبود جا و فقر جا کمتر بها داده شده است.

اطلاع رسانی داشتیم، اما خودمان راضی نبودیم.

اطلاع رسانی مطلوب یعنی چه؟

دقیقاً به این معناست که بتوانیم آنچه را که داریم، عرضه کنیم و بتوانیم به مراجعان خودمان، منبعی که در دست داریم را ارائه دهیم. شما انواع مراجعه کننده دارید که اینها خواست هایی دارند. باید بتوانید، اگر آن خواسته در مجموعه شما هست، آن را برآورده کنید. چنین اطلاع رسانی مطلوب است.

چقدر می شود این کار را کرد؟ منوط به چه چیزهایی است؟

منوط به این است که شما، مجموعه را درست طراحی کرده باشید. درست سازماندهی کرده باشید. منوط به این است که بتوانید از ابزار مناسب استفاده کنید. این ابزار یک دوره ای برگه دان بوده، الان شبکه است. بتوانید با آنها هم زبانی کنید و خواست طرف را تشخیص بدهید و بعد منبع را معرفی کنید.

آیا در این زمینه درست عمل می کنیم؟

اتفاقاً پرنقص، عمل می کنیم. این ادعا که ما بی نقص هستیم، خیلی ادعای بزرگی است. هیچ کس نمی تواند بگوید ما بی نقص عمل می کنیم.

نقص کار چیست؟

اینها هر کدام آسیب شناسی ویژه ی خودش را دارد. ما چه آسیب شناسی هایی در تهیه ی منابع در ایران داریم. مطالعات زیادی صورت گرفته و هر کدام مسیرهای ویژه ی خودش را دارد. ما نمی توانیم چنین ادعایی داشته باشیم. در خیلی از حوزه ها، شاید خیلی نقص داشته باشیم. طبیعت کار این گونه است. نمی خواهم نقص را توجیه کنم. کار است و باید نقص را برطرف کرد و جلو رفت.

چه اقداماتی برای برطرف کردن این نقص ها صورت گرفته است؟

در تلاش هستیم. ساخت این ساختمان نوعی تلاش برای کشورمان به حساب می آید. یکی از نقص های ما این بود که پراکندگی ساختمان ها این اجازه را نمی داد که اطلاع رسانی درستی صورت بگیرد. برای اطلاع رسانی بهتر این ساختمان ساخته شد. خیلی از قسمت های این ساختمان الکترونیکی است. یک ساختمان هوشمند؛ کارمند تعلیم دیده ی هوشمند می خواهد. کارمند تعلیم دیده ی راضی که درصدی از رفاه برایش تأمین شده باشد. اینها موضوعاتی است که به جاهای دیگر مربوط می شود.

این کارمندهای هوشمند را چگونه باید در کتابخانه ی ملی جمع کرد؟

باید زمینه ی آن را فراهم کرد. کارمندهای ما، آدم های بسیار شریف و زحمت کشی هستند که نیاز به روز آمدسازی اطلاعاتشان دارند. کلاس های آموزشی ای دارند که منظم در آن شرکت می کنند. ضرورت دارد به مسایل معیشتی شان توجه شود. ما تا حدی که توانستیم، انجام دادیم. در یک بحث سازمان یافته ما باید بتوانیم این انطباق را پدید بیاوریم، در مجموعه و در افرادی که دارند کار می کنند و این یک مهندسی مدیریتی اساسی می خواهد.

برای برداشتن این فاصله های زیاد چه کرده ایم. به نظر می رسد از اتمام کار ساختمان خیلی خوشحال هستیم و حواسمان به قسمت های دیگر نیست.

البته، من که شاد نیستم. چون اینقدر فشار این انتقال زیاد است که صحبت از شادی هنوز زود است. شما وقتی از یک خانه ی کوچک اسباب کشی می کنید، چقدر احساس به هم ریختگی دارید. طبیعی است که ما در این وسعت مشکل داریم. ولی من خوشحالم که ایران توانسته است ساختمان قشنگی را به عنوان کتابخانه ی ملی تأسیس کند.

هیچ وقت اینطور نبوده که سرمستی احداث این ساختمان باعث شود که یادمان برود برنامه ریزی بلند مدت داشته باشیم. اصولاً پرداختن به برنامه های راهبردی یکی از ضرورت های محیطی است که قرار است در خدمت یک ملت باشد. ما اگر برنامه ی استراتژیک نداشته باشیم و ندانیم که ده سال آینده قرار است به کجا برسیم، طبیعتاً دچار مشکل و مسئله می شویم.

این برنامه ها تا حد زیادی در اساسنامه ی ما مستتر است که باید آن را استخراج کرد و در حوزه ی برنامه های کوتاه مدت عملیاتی اش کرد. این کار در دست انجام است. از مدت ها پیش در مورد آن صحبت شده و کارهایی در حال انجام است. اگر شما نتوانید گام های رسیدن به قله را عملیاتی تعریف کنید، عملاً نقص را برطرف نکرده اید. باید بدانیم که در فاصله ی این دو نقطه باید پنج قدم برداریم. نه شش قدم و نه چهار قدم. خیلی هم واقع بینانه باید دیده شود. نباید بلند پروازی کرد، نباید هم کوتاه پروازی کرد. نباید احساس بهترین کرد، نباید احساس کمتری داشت. هر دو زیان بار است. ما باید واقع بین باشیم.

اگر توانستیم هدف معقولی را برای خودمان طراحی کنیم و برای رسیدن به آن هدف هم ده مرحله تعریف کنیم و برای هر مرحله نیز ده گام معرفی کنیم، کار درست انجام می شود که خوشبختانه کارهای بزرگی در این جهت انجام شده است.

در ده سال آینده به کجا خواهیم رسید؟

آنجایی که باید باشیم! امیدوارم این استراتژی زودتر منتشر می شود و همه ببیند که ما افق را چگونه ترسیم کرده ایم و گام ها را چگونه تعریف می کنیم. بعد می شود در مورد آن بحث کرد.

بحث روندی که کتابخانه ی ملی تاکنون طی کرده را ادامه بدهیم.

تاریخچه کتابخانه ی ملی تا قبل از انقلاب در کتاب ها هست. بعد از انقلاب، توجه به کتابخانه ی ملی، اوج گرفت تا اساسنامه ی جدید به تصویب مجلس رسید. اساسنامه ی خیلی والایی است و در آن کتابخانه ملی خیلی وسیع دیده شده است. کمتر کشوری ، کتابخانه ی ملی اش وابسته به ریاست جمهوری است و مستقل. جهش کتابخانه از زمان آقای خاتمی شروع شد، در زمانی که رئیس کتابخانه ی ملی بودند و هنوز این جهش ادامه دارد. با تلاشی که کردند، توانستند ساخت کتابخانه ی ملی را به تصویب برسانند و برایش بودجه بگیرند که این حرکت بزرگی بود.

بحث های ساختمان جدید توانست تا حد زیادی شکل بگیرد. برفرض طرح هایی که کشور بودند، مثل طرح «پیش از انتشار» که برای اطلاع رسانی شبکه ای در کشور خیلی مهم است، صرفه جویی خیلی عظیمی در عمر پژوهشگران و در سرعت چرخه ی اطلاعاتی بود که خوشبختانه در همان دوره ی مقدماتی اش، تصویب شد و بعد از آنکه ایشان، رئیس جمهور شدند، طبیعتاًً سعی کردند بیشتر به این مباحث بپردازند، چون حوزه را می شناختند.

چه برنامه های مدون و مشخصی برای آینده دارید؟

باید چند نکته را همزمان ببینیم. یکی بحث غنی کردن مجموعه است. این غنا هم به لحاظ عمل کردن به اساسنامه است، خوشبختانه با صحبت هایی که شده قرار است مبالغ کلانی را برای این استفاده در اختیار ما بگذارند. چقدر به این صحبت عمل می شود، باید در واقعیت دید. فعلاً در قالب عدد است که انشاءالله داده می شود.

نکته بعد که اساسی است، این که منابعی را که وجود دارد درست پردازش کنیم. بخش پردازش ما با حد قابل قبولی مشغول به فعالیت است و سعی می کند خودش را با استانداردها منطبق کند و این انطباق هم در حوزه های زیادی رخ داده.

افق بعدی که خیلی حائز اهمیت است، آن که شما بتوانید از فن آوری نوین استفاده کنید. یعنی بحث کتابخانه ی ملی دیجیتال در ذهن ما مطرح است. یک گروه الان مشغول به تحقیق و مطالعه هستند که بتوانند متناسب با نیازهای زبان فارسی و کتابخانه ی ملی و کتابداری ایران با رعایت استانداردهای جهانی به پدید آمدن نوع جدید کتابخانه کمک کنند. ما تقریباً همه ی حوزه ها را به نوعی آغاز کردیم و سعی می کنیم خودمان را منطبق کنیم تا در آینده، با توجه به سرعتی که دنیای نوین دارد، خیلی احساس عقب افتادگی نکنیم. حداقل بدانیم چقدر عقب هستیم.

آیا تلاشی برای درونی شدن انگیزه های مثبت در کارمندان کتابخانه صورت گرفته است؟

این سؤال همیشه می تواند یک جواب داشته باشد. این پاسخ مربوط به کارمندهای ما نیست. یک پاسخ کلی است. واقع قضیه این است که وقتی شما از بُعد مسائل معیشتی نگاه می کنید، می دانیم که کارمندان وضعیت معیشتی خوبی ندارند و این اصلاً نیازی به گفتن ندارد. ما در کتابخانه ی ملی، سعی ردیم یکسری طرح و واحد کار تعریف کنیم و در ازای آن به کارمندان پرداخت داشته باشیم. پس به لحاظ معیشتی سعی مان را کردیم. به لحاظ محیط کار، من امیدوارم این ساختمان جدید بتواند مشکلاتی که در ساختمان های قدیم داشتیم را حل کند. وقتی ما شانزده ساختمان قدیمی داشتیم، اصلاً نمی توانستیم مدیریت منسجمی داشته باشیم. امیدواریم در این ساختمان بتوانیم آن ارتباط تنگاتنگ را بین مدیران و کارکنان به وجود آوریم تا به یک همدلی، همزبانی وهمراهی منجر شود.

چقدر به افزایش بهره وری امیدوارید؟

من هر وقت ناامید بشوم، دیگر کار نخواهم کرد. اعتقاد دارم که یک مدیر تا وقتی مدیر است که امیدوار است بتواند یک گام مثبت بردارد. اگر ببیند نمی تواند این گام را بردارد، نباید انجام بدهد. باید برود جای دیگری کار کند. دلیلی برای ماندن ندارد.

برای برداشتن قدم های مثبت احتیاج به چه چیزهایی داریم؟

اول تخصیص بودجه است. تخصیص بودجه ی تنها هم کفایت نمی کند. دوم اینست که برنامه ی عملیاتی درست با نظارت دقیق داشته باشیم. مشکل اساسی ما اینست که پول هست، برنامه هست، اما نظارت نیست. فلان مؤسسه طرح پژوهشی گرفته، پول کلانی هم پرداخت شده، برنامه اش هم برنامه ی خوبی بوده، اما چون نظارت در اجرا نبوده، حاصلی ندارد. اینها نکاتی است که باید به آنها پرداخته شود و بعد برنامه ی درستی داشته باشد و نظارت درستی بر اجرای برنامه داشته باشیم.

چرا چنین است؟

صادقانه به شما می گویم، در مملکت ما، روی حوزه های پژوهشی، نگاه اقتصادی وجود دارد. یعنی بعضاً یک منبع درآمد است برای یک گروه خاص و نفس عمل چندان مهم نیست. ما، نقص اساسی در این حوزه داریم.

چه سطح توقعی از کتابداری مطرح است؟

کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی، باید خودشان را در خدمت پژوهش بدانند و غایت کارشان هم آن است که بتوانند سرویس دهی درستی داشته باشند. حالا اگر شما این حد را 100 بگیرید، چه نمره ای، نمره ی قبولی است؟

کتابداری و اطلاع رسانی آن است که خودش را در خدمت پژوهشگر بداند. یعنی بتواند منابع را با سرعت و دقت هرچه تمام تر به افرادی که محتاج این اطلاعاتند، برسانند و یک محقق بتواند در کمترین زمان بیشترین و مرغوب ترین منابع را برای خودش بیابد.

آیا تعداد فارغ التحصیلان کتابداری در ایران کافی است؟

آمارش که خیلی زیاد است. الان در بعضی از شهرهای کوچک هم پیام نور یا دانشگاه آزاد دارند و تعداد زیادی دانشجو می گیرند. فارغ التحصیل کم نداریم، ما الان با تورم کتابدار روبه رو هستیم. روی میز من فرم چهارصد تا متقاضی کار است. از نظر تعداد فارغ التحصیل مشکل نداریم. اما اینکه کیفیت این فارغ التحصیل ها چگونه است، محل بحث است.

محل بحثش کجاست؟

آیا درس هایی که خوانده اند با واقعیت منطبق است یا نه؟

منطبق است یا نه؟

اصلاً محتوای این رشته، با آنچه که شما می بینید، فرق دارد. شما می دانید که تا چند وقت پیش یکی از واحدهای درسی این بوده که طرف تایپ یاد بگیرد؟ با ماشین تایپ است نه با کامیپوتر. هنوز این تغییرات اساسی صورت نگرفته، اما حرکتی است که شروع شده است. انجمن کتابداری، و اطلاع رسانی ایران جلساتی گذاشته و سعی می کند واحدها را بهینه کند و به نتیجه برساند.

نگار مفید

به نقل از:

http://www.tebyan.net/Literature_Art/Museums_CulturalCentres/2005/11/14/14165.html

درخواست سبکدوشی

بسم الله الرحمن الرحيم

جناب آقای اشعری

ریاست محترم سازمان متبوع

با سلام

خدای بزرگ را شاکرم که تقدیر را چنان رقم زد که پانزده سال در این سازمان فرهنگی فعالیت داشته باشم. در این مدت با مساعدت عده ای از همکاران ساعی سازمان ، بعضی طرح های مهم ملی و سازمانی ، تدوین و به اجرا گذاشته شد.  اما همانگونه که حضورا در روز یکشنبه در دفتر آقای سلیم گندمی گفته شد متاسفانه رواج ناراستی، ریا ، تملق ،انانیت وتفوق منافع فردی بر مصالح سازمانی و از همه مهمتر جایگزینی سالوس اموی بر صداقت وصراحت علوی مجال هر فعالیت مثمری را بسیار محدود می سازد و موجب گسترش رفتار نمایشی می شود. با آنکه بر اساس ضوابط بازنشستگی در “قانون مدیریت خدمات کشوری”  اینجانب می توانم تا چند سال دیگرهم در خدمت سازمان باشم  اما شرایط پیش آمده  وادارم می کند که تقاضای بازنشستگی کنم.

اگر خاطرتان باشد در مراسم معارفه ام در گنجينه اسناد عنوان شد كه بيش از سي سال است كه هر روز با اشتها و انگيزه به محل كار آمده ام . به نظر مي آيد اين شرايط  پويايي ، نشاط و به ويژه صراحت و صداقت  را سلب كرده است .نبود اين ويژگي ها را  نوعي غش در رفتار سازماني دانسته و از آن پرهيز دارم . مگر رسول خدا نفرموده است : من ولي من امور المسلمين شيئا فغشهم فهو في النار. لذا  دستور تسریع در صدور حکم بازنشستگی موجب امتنان است.

اگر کاستی و یا قصوری در فعالیت هایم داشته ام از ملت بزرگوار ایران که صاحبان اصلی این سازمان ملی هستند و همچنین از همکاران عزیز،درخواست بخشش و از پروردگار بزرگ طلب آمرزش دارم . اوست آمرزشگر مهربان.

گزارشی از تجربیات 15 ساله و آسیب شناسی رفتار سازمانی در دوره های مختلف در دست تدوین دارم که پس از تکمیل تقدیم سازمان خواهد شد. شاید مفید افتد.

برای همه همکاران گرامی آرزوی بهروزی و سرفرازی دارم.امیدوارم با همت والای آن عزیزان ، سازمان راه کمال پوید و به جایگاهی درخور ملت بزرگوار ایران نائل آید.

گمان مبر که به پایان رسید کار مغان
هزار باده ناخورده در رگ تاک است

فریبرز خسروی

روز ولادت مولاعلی (ع)

15 تير 1388

پیشنهاد موضوع پژوهش

پيشنهاد می دهیم !

در طي طريق  كارشناسي ارشد يكي از جانفرسا ترين مراحل، يافتن موضوع بديع و اصيل براي پژوهش است. با توجه به اقدامات استراتژيك  اخير موضوع زير را به پژوهندگان فرهيخته پيشنهاد مي كنم. خدا به مرض وسواس كار با قوانين انگلو امريكن گرفتارتان كند اگر از آن استفاده كنيد و كپي رايت را رعايت نكنيد.

عنوان پيشنهادي:

” بررسي تاثير مبارزه با  قليان بر رشد سواد اطلاعاتي نسوان”

اين موضوع  اصيل است زيرا نهي آن “باي نحو كان” نزديك بود دودمان قجر را بر باد دهد؛ و بديع است زيرا مبارزه با آن تازه كليد خورده است.

در اينجا شما در باره موجودي پژوهش مي كنيد كه علاوه بر پيچيد گي هاي قسمت قدامي ، لوله اش به آن ور آب وصل است و پاي استعمار پير و آتش و ذغال خوب و منقلش در ميان است! صد البته بسياري از اصحاب  دود كشته مرده ي راهنمايي و مشاوره عملي و نظري آن خواهند بود

نشریافته در نشریه الکترونیکی مرحوم شیرازه