زیاده جسارت است

دست‌خط امیرکبیر خطاب به ناصرالدین شاه را یکی از دوستان عزیز برایم ارسال داشته است. در زمانی که تملق و چاپلوسی شیاع گسترده ای دارد این متن خواندنی و درس آموز است . این متن خواندنی تر می شود اگر بدانیم که به نوشته تابناک طی هفته گذشته  امام جمعه مشهد  امیر کبیر را از آغازگران سکولاریزم در ایران دانسته و بر وی تاخته است .

قربانت شوم
الساعه که در ایوان منزل با همشیره‌ی همایونی به شکستن لبه‌ی نان مشغولم، خبر رسید که شاهزاده موثق‌الدوله حاکم قم را که به جرم رشاء و ارتشاء معزول کرده‌بودم به توصیه‌ی عمه‌ی خود ابقا فرموده و سخن هزل بر زبان رانده‌اید. فرستادم او را تحت‌الحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که اداره‌ی امور مملکت به توصیه‌ی عمه و خاله نمی‌شود                 زیاده جسارت است .  تقی


مشورت با یار مهر ‌انگیز کن


بسیار برانگیخته و پریشان می‌نمود. از جلسه‌ای مشورتی آمده بود. بی‌مقدمه شروع کرد: “در جلسه گفتم این تصمیمتان مغایر با بدیهیات علمی است. چرا وقتی می‌شود کاری را با کمترین هزینه و مطابق با روشهای استاندارد انجام داد شما اصرار دارید که از بیراهه و کجراهه بروید و در نتیجه ندانید به کجا می‌رسید. علت اصلی کجروی شما هم این است که به افراد غیر متخصص اجازه داده‌اید در همه امور اظهار نظر و دخالت کنند.” او با هیجان ادامه داد که “به مسئول جلسه هم گفتم مشکل اصلی شما این است که نظر خبرگان این حوزه را بر نمی‌تابید و جلساتتان بیشتر برای رفع تکلیف و نمایش است تا استفاده از نظرات کارشناسان و …” سعی کردم از عصبانیتش بکاهم و او را دلداری دهم. به او بدرود گفتم و عازم جای دیگری شدم.

چند دقیقه بعد با همکار دیگری که او هم در آن جلسه شرکت کرده بود همراه شدم. به او گفتم که شنیده‌ام فلان شخص در جلسه به مخالفت با بعضی تصمیمات غیر تخصصی برخاسته و … او که از تعجب کم مانده بود که پس بیفتد با اطمینان گفت که “راوی ناصادق بوده است. آن همکار امروز هیچ نگفت و اگر هم گفت در چاپلوسی و مدح گردانندگان جلسه گفت.” با این بیان کم نمانده بود که پس بیفتم بلکه پس افتادم! به او نگفتم راوی کیست.

مانده بودم که چه کسی راست می‌گوید. دوام نیاوردم. در گوشه‌ای خلوت با تلفن با او تماس گرفتم. مساله را جویا شدم. با لکنت و بریده بریده اظهار داشتند که “آنها که به شما گفتم در زمان جلسه به ذهنم آمد بگویم اما نگفتم … عرض کردم مطلبی را که با عنوان “چاپلوسی و تملق همچون یک روش” نوشته‌ام  اگر نخوانده‌ا‌ی حتما بخوان ! و تلفن را قطع کردم.

خوش ندارم که  این همکار – که قطعاً خواننده این سطور نیز خواهد بود –  و امثال او را که این روزها قارچ‌گونه در حال ازدیادند مصداق این کلام برشت بدانم: ” آن کس که حقیقت را نمی‌داند نادان است اما آنکه حقیقت را می‌داند و آن را پنهان می‌کند خائن است” اما باید با صراحت گفت که این شیوه نامرضی و ناجوانمردانه عامل و منشا بسیاری از کجرویها و خودرأیی هاست. آنچه ازین نوع جلسات حاصل شود کمتر می‌تواند موجب رشد و فلاح باشد.

مسئولان ادارات، زمان زیادی را در جلسات سپری می‌کنند. به بعضی از آنان می‌توان لقب “دائم الجلسه” داد. معمولاً جلسات با دو رویکرد تشکیل می‌شوند. بعضی برای توجیه و تبیین و آموزش برگزار می‌شوند. در موارد بسیاری هم، جلسات برای مشورت و تبادل و تعاطی افکار و تصمیم‌گیری تشکیل می‌شود.  سازمان‌دهندگان  جلسات مشورتی باید به خردورزی جمعی باور داشته باشند و همچون مولانا بیندیشند که:

مشورت ادراک و هشیاری دهد                                                   عقلها مر عقل را یاری دهد

تصمیمات هوشمندانه این جلسات ممکن است بر زندگی افراد بسیاری اثر مثبت بگذارد، فرایند نوینی را پدید آورد یا فرایندهای پیشین را بهینه کند. موجب تعطیل فعالیتی شود و یا فعالیت جدیدی را پدید آورد و سازمانی را متحول کند.این همه وقتی حاصل می‌شود که متولیان جلسات و شرکت‌کنندگان حائز شرایط و صفات لازم باشند. خوشبختانه مقالات و کتابهای بسیاری در آداب برگزاری جلسات نشر یافته است. ذکر بعضی  از این ویژگیها خالی از لطف نیست:

ویژگی های برگزار کننده و مسئول جلسه :

  • به گران‌سنگی و قدرت خردورزی جمعی باور داشته باشد. باید حس احترام به نظر جمع در وجود او نهادینه شده باشد. گاهی مدیر ادای اعتقاد به خرد جمعی را در می‌آورد. ضروری است او معتقد باشد که در زمینه‌ای که کارشناسان را برای نظرخواهی گرد آورده است، کمتر می‌داند و نیاز به نظر کارشناسانه دارد و به آن احترام می‌گذارد و سعی می‌کند به آن توصیه‌ها و راهکارها عمل کند.
  • به مبانی تفکر نقاد و خلاق، ایمان داشته باشد. او نقد و نوآوری را با آغوش باز می‌پذیرد و مشوق ناقدان و نوآوران است. در سازمان او، برای تحلیل، نقد و طرح اندیشه های نو، هیچگونه خط قرمزی ترسیم نشده است. کم ندیده‌ایم که یک نقد جدی موجب عدم دعوت دوباره کارشناس شده است.
  • از تحمیل عقیده خودداری می‌کند و در پی تسلط در مذاکرات نیست. بعضا جلسات محملی برای رسمیت بخشیدن به نظرات و منویات ! رئیس است! . روند جلسه چنان است که کارشناس و کارناشناس – که بعضاً هم شأن حضورشان در جلسه معلوم نیست – باید در راستای نظرات ریاست اظهارنظر نمایند. گاهی مسئول جلسه خود جامع جمیع علوم معقول و منقول می‌داند و در جزییات تخصصی رشته‌های گوناگون بی هیچ پروایی اظهار نظر کرده رهنمود می‌دهد. گاهی هم به قول مرحوم دکتر حسین عظیمی: “می‌گویند آقای متخصص ما وقت کم داریم یک جوری این سی‌چهل سال تخصص را بگو که ما سه دقیقه‌ای بفهمیم و اجرا کنیم. اگر اعتماد کردیم و فهمیدیم و خوشمان آمد اجرا خواهیم کرد. اگر نه، اجرا نمی‌کنیم. این فرهنگ مشورت ایرانی است. در خارج این‌گونه نیست. در دنیای صنعتی مشورت را این طور می‌فهمند که شما مشکل دارید، می‌روید سراغ متخصص . حرف او را گوش می‌دهید و سوال می‌کنید. اطلاع می‌گیرید اما بحث تخصصی نمی‌کنید.”
  • شنونده توانایی است. کمتر سخن می‌گوید و بیشتر می‌شنود.اشتیاق او به شنیدن انگیزه لازم را برای اظهارنظر شرکت‌کنندگان فراهم می‌آورد. در جلسات بسیاری شرکت داشته‌ام که درازی سخنان مسئول فرصتی بجز لبخند ویا سوگخند برای سایر شرکت‌کنندگان باقی نگذاشته است.
  • توانایی اداره بهینه و جمع‌بندی و به نتیجه رساندن جلسات  را دارد. در بعضی جلسات نطقهای پیش از دستور آنقدر طولانی می‌شود که اجازه ورود به دستور جلسه را نمی‌دهد، بعضی جلسات هم در همان دستور اول و دوم متوقف می‌شوند. البته جلسات بسیاری هم اصولاً دستور جلسه ندارند!
  • نظم و انضباط را بتواند در همه مراحل برقرار کند. کمتر جلسه‌ای است که راس ساعت آغاز شود. گویا تاخیر در وجودمان نهادینه شده است. به قول ظریفی: ما ملتی هستیم با بیش از دو هزار و پانصد سال تاریخ و اقلاً نیم ساعت تاخیر. مدیر جلسه باید به موقع افراد را برای جلسه دعوت کند. صورتجلسه پیشین و دستور جلسه آینده را برای اعضا ارسال کند. در صورتجلسه علاوه بر خلاصه مذاکرات، وظیفۀ زمانبندی شده هر فرد به روشنی معلوم باشد.

ویژگی های شرکت کنندگان در جلسات

  • فقط در حوزه‌هایی که تخصص و تجربه دارند نظر می‌دهند. در موارد بسیاری شرکت‌کننده ظاهراً برای اینکه دِین شرکت در جلسه را ادا کند ادای جملاتی را واجب می‌شمارد، گرچه در آن موضوع هیچ اطلاعاتی نداشته باشد. چندی پیش جلسه‌ای برای مشورت در مورد “تدوین اصطلاحنامه” تشکیل شده بود. بعضی شرکت‌کنندگان چنان معجزات و کراماتی از اصطلاحنامه نقل می‌کردند که در هیچ متن علمی و حتی غیر علمی ! یافت نمی‌شود .
  • با شجاعت نظر تخصصی خود را ابراز می‌دارند. سکوت متخصص و کارشناس از مصلحت‌جویی فردی سرچشمه گرفته و نوعی خیانت محسوب می‌شود. تعهد علمی و حرفه‌ای اقتضا دارد که فرد بسیار محترمانه نظرات  خود صریح و دلسوزانه بیان کند. تجربه نشان داده عمل به این سخن ممکن است در کوتاه مدت مشکلاتی را برای متخصص پدید آورد اما در بلندمدت منافع بسیاری را برای جمع و احترام را برای او به ارمغان می‌آورد. کتمان حقیقت و مصلحت‌اندیشی فردی در بیان آن، نتایج نامبارکی را برای سازمان و جامعه به بار می‌آورد. کلینتون رئیس‌جمهور اسبق آمریکا کلام درس‌آموزی دارد: جاده خودرایی و ظلم از کتمان حقیقت آغاز می‌شود.
  • از چاپلوسی و تملق پرهیز می‌کنند. متاسفانه این شیوه نامبارک، نوعی رشوه زبانی است که در جلسات تداول بسیاری دارد. کافی است به ویژه رئیس جلسه در یک موضوع، یک دقیقه اظهار نظر کند. گروهی در تایید آن فرمایش گهربار! -اگرچه بی‌ارزش و سطحی باشد- بیست دقیقه رطب و یابس را به‌ هم می‌بافند. این افراد سست عنصر بیشترین لطمه را در مسیر تصمیم‌سازی سازمانها ایجاد می‌کنند. آنان چنان فضایی را ایجاد می‌کنند که آهسته آهسته مسئولان نامتخصص، خود را با صلاحیت ترین صاحب‌نظر در آن حوزه می‌پندارند و این اعتماد به نفس کاذب، موجب خطاهای گسترده‌تری خواهد شد. هزینه این خطاها و  خود بزرگ‌بینی‌ها را در نهایت جامعه باید پرداخت کند.

فنون و راهکارهای بسیاری را می‌توان برای تشکیل، اداره و نتیجه‌گیری از جلسات مشورتی برشمرد که به بعضی از آنها اشاره شد.اگر در مشورتها این توصیه‌ها لحاظ نشود حرکاتمان “پت و مت”وار خواهد بود. اگر به این کارتون به دقت نظر کنیم شاید رفتار ذیل را در آن بیابیم ؛ رفتاری که در بسیاری از جلسات و مشورتها قابل رویت است:

  • این دو دائما همدیگر را تایید می‌کنند. سست‌ترین و نابجاترین تصمیم یکی، مورد تایید دیگری است.
  • هدف را از بین می‌برند تا با آن وسیله رسیدن به هدف تهیه کنند!. آنان کتابهای کتابخانه را فروختند تا با آن قفسه کتاب بخرند!
  • تجهیزاتی را می‌خرند و کارهایی را انجام می‌دهند که خودشان نیز علت آن را نمی‌دانند.
  • با همه خرابکاریهایی که می‌کنند اعتماد به نفس بسیار بالایی دارند.
  • در کارهایی دخالت می‌کنند که در آن هیچ سر رشته‌ای ندارند. هیچ متخصص دیگری را هم قبول ندارند.
  • شعارشان این است “همین است که هست!”
  • در ضرر و زیان فوق تخصص دارند. با مشورت هم، یک جا را خراب می‌کنند تا جای دیگری را آباد کنند و سرانجام هردو جا را خراب می‌کنند.

برای دوری ازاین آسیبها و دستیابی به نتایجی خیرخیز باید با یاران صادق و آگاه و مهرانگیز به شور نشست. گزینش افراد جبون و فاقد صلاحیت و متبصبص، ارمغانی جز کاستی و شعار نخواهد داشت. مسلما آن کس با یاران ِمهرانگیز به شور می‌نشیند که خودش نیز آنی دارد و مهر، صفا و صداقت با وجودش عجین شده است. البته در این روزها چنین فرزانگانی کمیاب و نادرند. برای راهیابی به خیر و بهره‌گیری بهینه از عقول، هم مشورت‌دهندگان و هم گیرندگان مشورت باید درستکار و کاردان باشند. مسلماً نشست این صالحان  حاصلش رشد و خیر و روشنی و دوری از کژی خواهد بود. مولانا می‌فرماید:

مشورت کن با گروه صالحان                                       بر پیمبر امر شاورهم بدان

امرهم شوری برای این بود                                        کز تشاور سهو و کژ کمتر رود

این خردها چون مصابیح انورست                                     بیست مصباح از یکی روشن‌ترست

مرداد ۶, ۱۳۸۹ ساعت ۰۹:۵۶ عطف

در سوگ روز اسناد ملی

دکتر جعفری مذهب در وبلاگ گفتگو  با خواندن فاتحه برای روز اسناد ملی مرا هم واداشت که چند خطی مرثیه سرایی کنم! با آنکه بر این باورم که این حذف و اضافات رسمی نمی تواند از قدر و ارزش فعالیتی بکاهد و یا بر آن چیزی بیفزاید. ارزشگذار واقعی مناسبت ها خود فرهنگ عمومی است نه شورای آن!

دبیر شورای فرهنگ عمومی که از قضا دبیر کل هیات امنای کتابخانه های عمومی نیز هستند اعلام داشته اند که روزهایی که موضوعیتشان منتفی شده و یا دلالت ضعیفتری دارند !و یامتولی خاصی نداشته اند حذف و بجای آن ها روزهایی افزوده شده است. روزهای اسناد ملی ، گل و گیاه ، گفتگوی تمدن ها ، اسکان معلولان و سالمندان و روز ایمنی در برابر زلزله  از تقویم حذف شده اند.(http://ilna.ir/newstext.aspx?ID=149695 )

ممکن است اعضای شورای فرهنگ عمومی در درک متولی و یا بلا موضوع شدن زلزله و گل و گیاه زحمت زیادی کشیده باشند! اما  اعضای این شورا که علی القاعده همگان باید از خبرگان حوزه فرهنگ باشند ، قطعا در انتساب روز اسناد ملی به سازمان اسناد و کتابخانه ملی نباید دچار مشکل بوده باشند زیرا سال هاست که از سوی سازمان  به این مناسبت نمایشگاه وکنفرانس ملی و منطقه ای برگزار شده و پوستر و تمبر نشریافته است.و همانگونه که گفتم رئیس شورا دبیر کل هیات امنای کتابخانه های عمومی هستند و رئیس سازمان هم عضو همان هیات امناست. قطعا اقلا رئیس شورای فرهنگ عمومی نباید از اینکه کدام سازمان متولی روز اسناد ملی بی اطلاع بوده باشد . اصولا انتساب روز اسناد ملی به سازمان اسناد ملی کشور نباید خیلی نیاز به سوزاندن فسفر داشته باشد.  احتمالا وجه دوم یعنی از موضوعیت افتادن سند و استناد باعث این تصمیم محیرالعقول شده است. پیتر آیزمن در مورد معماری بیانی دارد که به نظر می رسد در مورد این نوع معماری مناسبتها نیز موضوعیت داشته باشد. او می گوید:

“مدرنیست‎ها مدعی هستند که مدینه فاضله را باید در آینده جستجو کرد، پست‎مدرنیست‎ها نیز به دنبال این مدینه فاضله در گذشته هستند؛ ولی به اعتقاد من، معماری امروز باید این مدینه فاضله را در شرایط امروز پیدا کند؛ معماری امروز ما باید منعکس‎کننده شرایط ذهنی و زیستی جامعه امروز ما باشد.”  احتمالا به زعم شورای فرهنگ عمومی شرایط  ذهنی وزیستی و سیاسی اجتماعی جامعه ما به گونه ای است که نیازی به مهم شمردن “اسناد” و “گل و گیاه” و “گفتگوی تمدن ها ” و” ایمنی در برابر زلزله”  ندارد و احتمالا بیشترشان و از جمله زلزله موضوعیتش را از دست داده است.

فیلتر سایت لغت نامه

امشب برای یافتن معنای واژه ای به سایت لغت نامه دهخدا مراجعه کردم. با کمال تعجب متوجه شدم که این سایت هم مشمول عنایت فیلتر بدستان شده و جستجو در واژگان آن را به صلاح ندیده اند. بالاخره لابد مقامات صلاح ما را از ما بهتر می دانند! به دنبال راهی برای یافتن معنای واژه مورد نظر بودم که به سایتhttp://www.mibosearch.com/ هدایت شدم. این سایت در هر جستجو معنای واژگان را از دهخدا و معین با هم ارائه می دهد.بعدا با کمی تفحص! معلوم شد بحمدالله گیر در سایت لغت نامه بوده نه در خود لغت نامه. زیرا http://loghatnameh.com قابل دسترس نیست و ورود به آن بای نحو ممنوع است اما دسترسی به لغت نامه از طریق  http://loghatnameh.org میسر است.

مزدا

دیشب خواندم که مزدا برگرفته از نام اهورامزدای ایرانی است. ابتدا باورش برایم سخت بود . ولی اگر به سایت شرکت مزدا مراجعه فرمایید (http://www.mazda.com/profile/vision/) خواهید خواند:

The origin meaning of MAZDA

The company’s name, “Mazda,” derives from Ahura Mazda, a god of the earliest civilizations in West Asia. We have interpreted Ahura Mazda, the god of wisdom, intelligence and harmony, as the symbol of the origin of both Eastern and Western civilizations, and also as a symbol of automobile culture. It incorporates a desire to achieve world peace and the development of the automobile manufacturing industry. It also derives from the name of our founder,Jujiro Matsuda

خوابجا

دیشب در جلسه ای شرکت داشتم که به افطار ختم می شد. تقریبا بیشتر اهالی جلسه یا در خواب بودند و یا مثل من با مشقت چشمهایشان را باز نگه داشته بودند. البته این لحظات طلایی! فرصت مناسبی برای تصویب بعضی تصمیمات است که در حالت عادی شاید ساعت ها وقت ببرد ویا شاید قرار است در آن عقل جمعی به کار نرود!

آیا بهتر نیست بر روی درب ورودی این جلسات بنویسند ” خوابجا “؟ . در راه بازگشت به خانه در این فکر بودم که خاصیت و مناسبت این جلسات چیست و اصولا ما ایرانیان ازکثرت جلسات اینچنینی چه طرفی بر می بندیم . از خودم نیز به خاطر شرکت در این جلسات مثلا تصمیم سازی عصبانی بودم.

به خانه رسیدم . در وبگردی  شبانه که کم از ولگردی های روزانه ندارد ، تصویری از سران اتحادیه افریقا را دیدم که کمی آرامم کرد. در آن تصویر ، همه  تصمیم سازان عزیز افریقایی نیز ، از جمله جناب موگابۀ دوست و برادر، در خواب ناز تشریف دارند.

سندرم سال نو

چند سال پیش  یکی از آشنایان که تنها پسر خانواده است وارث کارخانۀ بزرگی شد..یکی دو سالی روند گذشته را ادامه داد. اما آهسته آهسته این حس در او پدید آمد که گویا در همه فنون مدیریتی و فنی کارخانه تخصص یافته است. لذا اعلام کرد که کشتیبان را سیاستی دگر آمد .  از اسفند ماه جمعی را گرد می آورد که برای سال بعد می خواهد برنامه ریزی کند و تغییراتی را پدید آورد . هر سال عملا یکی دو ماه کارخانه به حالت تعلیق در می آمد سپس از اردیبهشت به این نتیجه می رسید که بسیاری از تصمیمات غیر قابل اجراست . آن قدر به این تغییرات داهیانه ! ادامه داد تا کارخانه را که حاصل تلاش 60 ساله پدرانش بود به تعطیلی کشاند.نزدیکان او می گفتند که فلانی دچار بیماری سال نو است. خیال می کند همانگونه که در کودکی برای سال نو، رخت و کفشش نو می شد باید حتما تغییراتی را پدید آورد. به نظر می رسد بعضی مراکز اطلاع رسانی هم دچار همین مرض شده اند . از بهمن و اسفند هوس نوآوری  و برنامه ریزی می کنند  و وعده تغییر و تحول می دهند.. برنامه های بخش ها گرداوری می شود . طرح های چشمگیری مطرح می شود. هنوز مرکب طرح ها خشک نشده ده ها مصاحبه و خبر از آن می سازند. مخلص کلام اینکه از سال نو بهشتی ترسیم می شود. اما کم کم تا اردیبهشت و خرداد  در برخورد با واقعیت ها و تواناییها ، این تب رو به افول می گذارد و فراموش می شود.حاصل این تلاش ها! برای این مراکز چند دستاورد دارد:

* طرح ها و وعده های اتوپیایی ، این طرح ها به علت غیر قابل اجرا بودنشان کم کم بدنه سازمانی را دچار یاس یا فریب می کند و آنان را نسبت به فوائد برنامه ریزی بی اعتماد می سازد.

*تعلیق و نیمه تعطیل شدن کارها از اسفند تا خرداد، رندان این مراکز جهت وزش باد را خیلی زود تشخیص داده و عملا چندین ماه یا بیکارند و یا مشغول طراحی برای سال بعد خواهند بود!

* دستاورد اصلی و ماندنی هم افراد غیر متخصصی هستند که هر سال منتصب می شوند. البته اینان هم به آهستگی که نه! بلکه خیلی سریع احساس تخصص می کنند. مثلا اگر دیدید که یک فوق دیپلم حشره شناس در باره ضریب تاثیرگارفیلد اظهار نظر می فرماید خیلی تعجب نکنید زیرا بعضی ازین نومنصبان از طریق استنشاق به تخصص و اشراق و اشراف می رسند.

لازم به یادآوری است که این نوشته در باره تغییرات و برنامه ریزی هایی است که از دل بی برنامگی برون می آید و  نافی تغییرات داهیانه و خردمندانه نیست. تغییراتی که از نیاز واقعی  برخاسته باشد و برای رفع آن نیاز نیز عقل و تجربه و دانش بشری به کا ر گرفته شود.


+ نوشته شده در  شنبه بیست و یکم فروردین 1389ساعت 4:10  توسط فریبرز خسروی

استخدام 200 بز

دیشب در یک گپ و کفت دوستانه صحبت از شرکت گوگل بود و بعضی نوآوری ها و رفتارهای خاص مدیران آن. بعضی از مدیران آن شرکت با آن که از ثروتمندان عالمند اما اتومبیل معمولی دهساله خود را سوار می شوند  و در پوشش و خوراک  خیلی مقتصدند و به شدت طرفدار طرحهای حفاظت از محیط زیست هستند. آنان برای کوتاه کردن چمن محوطه شرکت ۲۰۰ بز را به کار گرفته اند. ظریفی می گفت ما هم در بعضی کتابخانه هایمان برای وجین و انتخاب کتاب موش و گوسفند به کار می گیریم. اصل خبر را ببیند:”

بزرگترین موتور جستجوی دنیا در یک اقدام زیست محیطی 200 راس بز به منظور کوتاه کردن علفهای محوطه مقر اصلی خود در مانتین ویوو خریداری کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، این اقدام عجیب گوگل در راستای کاهش مصرف انرژی الکتریکی و کمک به کاهش انتشار گازهای گلخانه ای انجام شده است. این 200 بز برخلاف ماشینهای چمن زنی برقی هیچ انرژی مصرف نمی کنند و با کمترین هزینه در کوتاه کردن علفهای محوطه شرکت گوگل در کالیفرنیا کمک می کنند.

رئیس این بزها یک سگ گله است که برای این کار متخصص شده است.

براساس گزارش رویترز، بزهای استخدام شده از سوی گوگل علاوه بر حفظ چمنزار در شرایط خوب، خطر آتش سوزی را کاهش می دهند.

در حقیقت آب و هوای خشک کالیفرنیا همه ساله منجر به آتش سوزیهای وسیعی در علفزارهای این ایالت می شود و مشکلاتی جدی را برای ساکنان این منطقه ایجاد می کنند. استخدام این بزها اولین اقدام زیست محیطی گوگل در ایالت کالیفرنیا نیست به طوری که ماه مارس گذشته شرکت مانتین ویوو اعلام کرد که به زودی رایانه رایگانی با عنوان “پاور متر” را عرضه خواهد کرد. این رایانه توانایی بررسی مصرف انرژی الکتریکی ساکنان منطقه را دارد.{به نقا از خبرگزاری انتخاب”

+ نوشته شده در  چهارشنبه شانزدهم اردیبهشت 1388ساعت 4:56  توسط فریبرز خسروی

فقط یک درصد از دولت الکترونیک محقق شده است

در مجامع علمی بحث های زیادی در مورد ویژگی های جامعه اطلاعاتی و حرکت بسیاری از کشورها به سوی جامعه معرفتی و دانشمدار صورت گرفته است.بالا گرفتن مباحثی چون : کتابخانه های دیجیتال ، وب سنجی ، وب 2 و …در ادبیات کتابداری  نیز موید ضرورت پرداختن به این مباحث است. در بسیاری از کشورها برای مدیریت بهینه این امور طرح “دولت الکترونیکی” را اجرا کرده اند. در ایران نیز چندین سال است که برنامه دولت الکترونیکی تدوین شده و به اجرا در امده است. اما متاسفانه ظاهرا فقط یک درصد در اجرا موفق بوده است. بدیهی است کتابخانه ها و آرشیوهای دیجیتالی در بستر برنامه های کلان دولت الکتونیکی می توانند ظهور واقعی یافته و کارکرد اثر بخشی داشته باشند. در مورد وضعیت دولت الکترونیکی در ایران خبر ذیل که در سایت الف آمده  خواندنی است”طراح شهر الکترونیکی در کشور با اشاره به اینکه تنها یک درصد در زمینه اجرای پروژه دولت الکترونیکی موفق بوده ایم، گفت: در حالی که اکثر کشورها در این زمینه تا 70 درصد موفقیت حاصل کرده اند اما دست اندرکاران این امر برنامه ای برای اجرایی کردن این پروژه ندارند.

دکتر علی اکبر جلالی در گفتگو با مهر، شهر الکترونیک را شهری امن و مطمئن برای شهروندان هزاره سوم و قرن 21 دانست و گفت: شهرهای الکترونیکی این امکان را ایجاد می کنند تا رفت و آمدهای شهری کاهش یافته و در نتیجه بار ترافیک و میزان مصرف سوخت کاهش یابد.

وی با بیان اینکه ایران از سال 80 وارد این عرصه شده است، افزود: ایران با اجرای طرح پروژه شهر الکترونیکی در جزیره کیش وارد این عرصه شد و متعاقب آن شهر الکترونیکی مشهد نیز کلید خورد.

جلالی با اشاره به ناموفق بودن تجربیات کشور در اجرای دولت الکترونیکی گفت: هرچند تاکنون شهر الکترونیکی کاملی در ایران ایجاد نشده است ولی بحثهای فرهنگی و بسترهای بیشتری برای ایجاد شهر الکترونیک در کشور ایجاد شده است به گونه ای که شهرداری مشهد اعلام کرد که اداره شهر مشهد جز با اجرای کامل شهر الکترونیکی امکان ندارد.

وی به موفقیت ایران در زمینه توزیع کارت سوخت اشاره کرد و اظهار داشت: با اجرایی کردن این پروژه و ارائه 20 خدمت به صورت الکترونیکی تنها یک درصد موفقیت حاصل کردیم. این در حالی است که با استفاده از فناوری اطلاعات می توان 300 خدمت تعاملی الکترونیکی ارائه کرد.

دبیر علمی دومین کنفرانس شهر الکترونیکی به تجربیات سایر کشورها اشاره کرد و ادامه داد: برخی از کشورها در این زمینه تا 70 درصد موفقیت حاصل کرده اند. به عنوان نمونه می توان به دو شهر “سئول” و “یوما” اشاره کرد. در شهر الکترونیکی سئول 530 خدمت الکترونیکی تعاملی و در یوما آمریکا هزار و 145 خدمت ارائه می شود. در این شهرها ایجاد شهر الکترونیکی تبدیل به دغدغه ملی شده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه علم و صنعت با اشاره به اهمیت امنیت در شهرهای الکترونیکی اظهار داشت: در صورتی که این امنیت ایجاد نشود همواره نگرانی هایی در زمینه اجرای این پروژه در میان مسئولان وجود دارد. این امر موجب شده است تا به جای حمایت از پروژه با تاخیر در اجرای این طرح مواجه شویم.

جلالی با بیان اینکه دولتهای الکترونیکی در پنج مرحله شکل می گیرند به مهر گفت: در مرحله اول که به آن مرحله “پیدایش” می گویند سایتهای مختلف از طریق ادارات و سازمانهای مختلف برای دسترسیهای محدود برای شهروندان ایجاد می شود. مرحله دوم مرحله ارتقا است که طی آن سیستمهای ارتباطی بر اساس تقاضای مردم افزایش می یابد.

دبیر علمی دومین کنفرانس شهر الکترونیکی ارتباطات دو سویه از طریق شبکه های اجتماعی، تامین امنیت شبکه ها و یکپارچه سازی اطلاعات را از دیگر مراحل شکل گیری دولت الکترونیک نام برد و ادامه داد: با بررسی زیر ساختها و تجربیاتی که در زمینه ثبت نام حج عمره، خرید بلیط الکترونیکی و کارت سوخت داریم می توان ادعا کرد که زیر ساختهای لازم برای ایجاد دولت الکترونیکی وجود دارد و جامعه نیز پذیرای استفاده از خدمات الکترونیکی است اما متاسفانه مسئولان وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و برخی دستگاههای متولی اعتقاد و برنامه ای برای اجرای این پروژه ندارند.

وی با تاکید بر اینکه ایجاد شهر الکترونیکی باید به صورت دغدغه ملی درآید، گفت: برای اجرای کامل پروژه بهتر است سازمانی زیر نظر بالاترین مقام اجرایی کشور تشکیل و به عنوان پروژه ای ملی دنبال شود. علاوه بر این در برنامه پنجم برای ایجاد دولت الکترونیک به عنوان ابزار توانمندساز و تسهیل کننده امور، بودجه ای جداگانه در نظر گرفته شود تا از دوباره کاریها و  صرف هزینه های مضاعف جلوگیری شود. همچنین دولت باید خود را موظف به تغییر و تحول و مهندسی مجدد در حوزه دولت الکترونیکی کند.

+ نوشته شده در  سه شنبه هشتم اردیبهشت 1388ساعت 6:17  توسط فریبرز خسروی

کابینه

انعکاس آفتاب در آب روان از لابلای شاخه های رقصنده سپیدار تابلویی بهشتی را فراهم آورده است. از  تلائم آب و آفتاب بهاری سرمستم . روزنامه مانندی را که سبزی آرامش بخشی دارد مقابلم می گشایم نام روزنامه “رحماء بینهم” است. اسامی کابینه در صفحه اول آن اعلام شده است: رئیس جمهور معاونان و وزرا . نامهای عجیبی در کنار هم قرار گرفته اند: خاتمی ، قالیباف،موسوی، ناطق نوری ، کروبی ، ولایتی ، نجفی ، دانش ، سحابی ، توکلی ، زنگنه ، نبوی و … به چشم می خورد..با خود می اندیشم این میزان عقلانیت و همگرایی ، هم افزایی مبارکی را در کشور بوجود خواهد آورد . سرمستیم بیشتر می شود و به وجدی عمیق بدل می شود. افسوس که این حال خوش دیری نمی پاید .صدایی نه چندان خوش مرا به خود می آورد. جوانی در کوچه می خواند:

وطن ای هستی من              تاکسی دربستی من!  به خود می پیچم و از این بانگ نا بهنگام بر بخت خود لعنت می فرستم . اما  چند لحظه بیشتر طول نمی کشد که به خود می آیم  .حق را به جوان می دهم : تا ما منافع ملی را دربست در انحصار خود و جناح خود بدانیم این تصورات جز درخوابگردی و خواب محقق نشده و رحمت و گشایش خدایی هم همراه نخواهد شد.

+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و نهم اسفند 1387ساعت 20:3  توسط فریبرز خسروی وبلاگ گفتگو