خوانده بودیم که در سده های میانه بعضی فرزانگان به هنگام سفر کتاببخانه هایشان را با شتر همراه داشتند. اما نشنیده بودیم که از قاطر آن هم در هزاره سوم به عنوان محمل کتابخانه استفاده شود. ظاهرا کتابداران ونزوئلائی مبدع این ابتکار قاطریند و لابد برادر چاوز و رسانه های او نیز کلی برای این ابتکار داد سخن داده اند!. نگاه کنید به :http://boingboing.net/2012/04/20/mule-based-bookmobiles-for-rem.html?utm_source=feedburner&utm_medium=feed&utm_campaign=Feed:+boingboing/iBag+(Boing+Boing)
بایگانی دسته: کتابخانه
بیماری ها در کتابخانه ملی پزشکی امریکا
فهرست اسامي فارسي بيماري ها از قرار زير است. دقت فرمايد که لينک اينترنتي را مي توانيد با کليک بر روي اسامي انگليسي مشاهده نماييد.
Diseases and Conditions
|
بیماری ها و شرایط
|
آنوریسم آئورت شکمی
|
|
آکنه
|
|
ایدز
|
|
حساسیت به غبار
|
|
آلوپسی
|
|
اسکلروز Amyotrophic جانبی (ALS)
|
|
آنژین صدری
|
|
سیاه زخم
|
|
آریتمی
|
|
ورم مفاصل
|
|
آسم
|
|
فیبریلاسیون دهلیزی
|
|
انفلونزای مرغی
|
|
کمردرد — چگونه برای جلوگیری از
|
|
فلج بل
|
|
سرطان مغز
|
|
سرطان پستان
|
|
برنز
|
|
آب مروارید
|
|
فلج مغزی
|
|
زخم های سرد (تبخال)
|
|
سرطان کولون
|
|
نارسایی احتقانی قلب
|
|
COPD (بیماری انسدادی مزمن ریه)
|
|
بیماری کرون
|
|
فیبروز کیستیک
|
|
افسردگی
|
|
دیابت — عوارض چشم
|
|
دیابت — مراقبت از پا
|
|
دیابت — مقدمه
|
|
دیابت — برنامه ریزی غذایی
|
|
Diverticulosis
|
|
اندومتریوز
|
|
Barr اپستاین (مونونوکلئوز)
|
|
اختلال نعوظ
|
|
فیبرومیالژیا
|
|
فلاش و Floaters
|
|
شکستگی و Sprains
|
|
کیستهای گانگلیون
|
|
بیماری ریفلاکس معده (سوزش سردل)
|
|
کوری تدریجی
|
|
نقرس
|
|
کاهش شنوائی
|
|
حمله قلبی
|
|
هپاتیت ب
|
|
هپاتیت سی
|
|
فشار خون بالا (فشار خون بالا)
|
|
کم قند خونی
|
|
فتق شکافی : در محل
|
|
انفلوانزا
|
|
فتق اینگوینال
|
|
سندرم روده تحریک پذیر
|
|
نارسایی کلیه
|
|
سنگ کلیه
|
|
لیشمانیوز
|
|
سرطان خون
|
|
پایین تستوسترون
|
|
سرطان ریه
|
|
صورت فلکی ‘گرگ’ یا ‘سرحان‘
|
|
بیماری لایم
|
|
دژنرسانس ماکولا
|
|
مالاریا
|
|
ملانوم
|
|
مننژیت
|
|
يائسگي
|
|
میگرن سردرد
|
|
پرولاپس دریچه میترال
|
|
چند میلوما
|
|
اسکلروز چندگانه
|
|
میاستنی گراو
|
پرحرفی
چند رور پیش فرد نیکوکاری چند نفر از متخصصان کتابداری را به مشورت طلبیده بود. قصد او ساخت کتابخانه در نقاط محروم و کم امکانات بود. یکی از همکاران بدون هیچ مقدمه ای شروع فرمودند:
شما می خواهید کتابخانه عمومی باشد یا تخصصی …
اگر تخصصی باشد در چه موضوعی تخصصی باشد…
رده بندی آن چه باشد دیویی یا کنگره …
از چه نرم افزاری می خواهید استفاده کنید…
مجموعه شما چند عنوان باشد و چه اقلامی را در بر گیرد…
تجهیزات را از مرحوم تیموری !می خرید یا…
و… تصور نفرمایید که توضیحات به همین مقدار بود که نوشته شده است. نه ! تقریبا نصف آنچه را که در دوره کارشناسی آموخته بود ارائه نمودند.
کم مانده بود که بغل دستیم بلند بگوید که بابا روده درازی و اظهار فضل هم حدی دارد. مثل اینکه باید در دهانش را بگیریم. الیته چنان آهسته گفت که فقط من و یکی دیگر از همکاران شنیدیم. نیکوکار بیچاره و بقیه حاضران نیز از تحیر چشمهایشان حالتی مستانه و خواب آلود پیدا کرده بود. سرانجام مدعو به نطق آمد و فرمود که : به نظر می رسد برای فهم آنچه که فقط شما گفتید جلسات زیادی را باید در محضرتان تلمذ کنم. اجازه فرمایید برای این جلسه کافی باشد . و البته بقیه دعوت شدگان نیز که از این پر حرفی و بیهوده گویی مبهوت شده بودند هیچ کلامی را بر زبان نیاوردند.
در بازگشت از این جلسه یاد حکایتی افتادم:
شخصی به شاعری گفت : شعر بخوان !
گفت : از متقدمین یا از متآًخرین ؟!
گفت : از متاًخرین .
گفت : از افکار خودم بخوانم یا سایرین ؟
گفت : از خودت
گفت : فارسی بخونم یا عربی
گفت : فارسی !
گفت : قصیده بخوانم یا غزل ، یا رباعی یا مثنوی ؟
گفت : مثنوی .
گفت : رزمی یا بزمی ؟
گفت : بزمی .
گفت : عارفانه یا عاشقانه ؟
گفت : عاشقانه .
گفت : حقیقی باشد یا مجازی ؟. ..
بیچاره مستاًصل شد و گفت :
برای امروز من همین مقدار کافی است !
یک تابلو و چندین شاید!
چند روزی است که در بعضی مبادلات اینترنتی با ارسال این تصویر آن را دال بر میزان سواد کتابداران کتابخانه ملی دانسته اند . کور خوانده اند. بحمدالله در کتابخانه ملی یک اسکادران مترجم و زبان دان کتابدار و غیر کتابدار وجود دارد. بنابراین ظهور این اغلاط و تبادل این تصاویر نمی تواند بی حکمت و دلیل باشد. مساله با “میرز هادی” در میان گذاشته شد ایشان سر در جیب تفکر فرو بردند و با نگاهی فیلسوف مابانه چندین وجه را مطرح فرمودند:
شاید در سفارش دادن این تابلو از انگلیسی دانان استفاده نشده بلکه عربی دانان و یا متخصصان زبانهای باستانی آن را سفارش داده اند.
شاید از اول درست سفارش داده اند ولی تابلو ساز از خودش بعضی اصطلاحات را ابداع کرده است.
شاید این زبان دانان تا به حال این اغلاط را ندیده اند و به مسئولان تذکر نداده اند.
شاید دیده اند اما از کثرت کار نرسیده اند تذکر دهند.
شاید تذکر داده اند اما مسئولان به علت کثرت کار نرسیده اند اصلاح کنند.
شاید این تابلو متعلق به کتابخانه ملی نباشد .
شاید تا به حال آن را اصلاح کرده باشند .
شاید مخصوصا غلط نوشته اند تا میزان سواد مراجعان را بسنجند.
شاید معاندان این تابلو را کاشته اند تا کتابداران را بد نام کنند.
شاید این عکس جعلی و حاصل یک توطئه باشد.
تا اینجا کار خیلی معقول و مو شکافانه جلو می رفت هیچ وجهی مغفول نمانده بود. این اندازه انتظار فرزانگی از ایشان نداشتیم . اما نمی دانم چرا به اینجا که رسید یکدفعه جناب میرزا جوش آوردند و با تشر فرمودند:
اصولا اینها به جه حقی از تابلو کتابخانه ملی ایراد می گیرند؟ برای کتابخانه ملی توطئه می کنند ! ملت ایران را زیر سوال می برند وطن فروشان دون مایه بدهم …
نامه ای از افغانستان
بدون شرح
روز پنج شنبه از مقابل یکی از کتابخانه های” کلان شهر تهران” گذر می کردم . نمی دانم بیماری مزمنم گل کرد یا حس کنجکاوی که ببینم در این واویلای بین التعطیلین همکاران زحمت کش چه می کنند! ساعت ده صبح است . راهی آن کتابخانه می شوم.
بر روی در نوشته است” مقدم شما مراجعه کنندگان را گرامی می داریم”. خانمی با یک نصفه نان سنگک دو آتشه و پنیر و چای مشغول صبحانه بود. وقتی مرا دید نمی دانم چرا بر سرعت جویدنش افزوده شد.هنوز نیم جویده لقمه در دهانش بود که با لحنی نیمه لاتی فرمودند: فرمایش!. عرض شد برای مطالعه آمده ام. کارت؟ –البته الف کارت بین الف و واو تلفظ می شود–. عرض شد عضو نیستم. فرمودند: نچ ! نمی شه. گفتم : چه باید کرد.آیا اگر کسی عضو نباشد و بخواهد یکی دوساعت از این امکانات استفاده کند راهی ندارد؟ فرمودند فقط عضویت. — البته عین عضویت با ضمه تلفظ می شود. –گرفتن لقمه و جویدن ادامه دارد اما نه با سرعت اولیه.حالا اگر کارت ملی یا شناسنامه پیش شما بگذاریم نمی شود یک ساعت اجازه استفاده بدهید . نچ ! ویرم گرفته ادامه دهم. بسیار خوب می خواهم عضو شوم . عکس و کپی شناسنامه و کارت ملی همراه دارم. مسئولش نیوومده. جویدن ادامه دارد . کی می آید؟ مرخصی زایمون است. اواخر هفته آینده بیایید قراره یکی جای ایشون برفستن!. سرم گیچ می رود یاد مرحوم رانگاناتان و داش آکل می افتم لغاتی از ذهنم عبور می کند . هر کتابی…خواننده اش….اطلاعات …. همه …هر لقمه ای ….دهانش …. با سلام گرم خانم دیگری که تازه از در وارد شده به خودم می آیم. به به … چه عجب صفا آورده اید .منت گذاشته اید . دیروز داشتم در باره سر مقاله شما با این خانم … صحبت می کردم …بر می گردم می بینم مثل جن و بسم الله خانم قبلی و نان سنگک و لقمه ها غیب شده اند. پس از چند لحظه ظاهر می شود. با لحنی کاملا ملایم و مودبانه می فرمایند: حضرتعالی-البته عین حضرتعالی را کاملا از مخرج ادا می شود- اگر عکس هم همراه ندارید دوربین هست الان برایتان کارت صادر می کنم. البته عرض کردم که شما نیاز به کارت ندارید…
نمی دانم چرا ناخوداگاه شعر حافظ را بر خود می خوانم:
در میخانه ببستند خدایا مپسند که در خانه تزویر و ریا بگشایند که ظاهرا این در گشودهْ گشوده است.
+ نوشته شده در جمعه دوازدهم مهر 1387ساعت 4:33 توسط فریبرز خسروی
یکشنبه در دوشنبه 2
یکی از سخنرانان مدعی شد که نزدیک به هفتاد درصد کتابخانه ها به رایانه تجهیز و به شبکه متصل شده اند.در زمان پرسش و پاسخ از وی پرسیدم سخنران قبلی گفتند که اکثر نقاط کشور بیش از هفت ماه در سال برق ندارند. و برق آنها در فصل تابستان که معمولا مدارس تعطیل است وصل می شود . اگر این آمار درست است آنان از این رایانه ها چگونه استفاده می کنند. فرمودند: راست می گویید . در بسیاری از مدارس حتی کامپیوترها را از جعبه هم خارج نکرده اند. پس از پایان پرسش و پاسخ ظریفی به آهستگی در گوشم گفت: کل آمار ارائه شده صرفا تبلیغی و نا درست است .به نظر می رسد مشکل آمار، مشکل همیشگی همه کشورهای جنوب است!
خانمی هم از تنسی امریکا در کنفرانس شرکت داشتند. ایشان هم مسئول یک کتابخانه بودند و هم به تدریس این رشته اشتغال داشتند. از وی پرسیدم جند بار در ایفلا شرکت کرده است ؟ قیافه متعجبی به خود گرفت. مشکوک شدم که شاید سوال را بد پرسیده ام . با تکرار معلوم شد اصلا ایشان نمی دانند ایفلا چیست! قابل توجه بعضی طراحان سوال کارشناسی ارشد و دکتری که تا کنون ایفلا را جزء اصول اعتقادی کتابداری تلقی فرموده اند.
دوشنبه چون سایر جمهوری های پسا شوروی پر از مجسمه است. در اینجا بیشترین مجسمه ها مر بوط به شعراست. رودکی – فردوسی – حافظ – عینی-واین خود نشان دهنده پیوند عمیق فرهنگی و زبانی است که هفتاد سال مبارزه شوروی با آن نتوانسته است آن را از بین ببرد. این فقط جنبه تاریخی ندارد شعر معاصر ایران هم در شاعران معاصر تاجیک تاثیر گذار بوده اند :
” بازار صابر” شاعر تاجیک می سراید:
وقتي كه در آب مينمايد مهتاب،
تيزينه مشوييد، مشوييد در آب
مهتاب در آب زخم ميبردارد
ميگفت در اين باره سپهري سهراب
کتابخانه ملی تاجیکستان به نام فردوسی نام گذاری شده است . می گفتند در مجموعه آنان سه و نیم میلیون جلد کتاب روسی وجود دارد . 2200 نسخه خطی به زبان فارسی و عربی و2500 جلد کتاب چاپ سنگی دارند. قدیمی ترین نسخه به قرن 11 تعلق دارد. در تاجیکستان بزرگترین مجموعه خطی با 6500 نسخه در انستیتو شرق شناسی نگهداری می شود. چند سال پیش آقای علی بهرامیان از سوی کتابخانه آیت الله مرعشی نسخه های خطی را فهرستنویسی کرده است . گله مند بودند که تا کنون فقط یک جلد این فهرست ها منتشر شده و کار متوقف مانده است. شرایط نگهداری کتب خطی اصلا مطلوب نیست .ساختمان کتابخانه بسیار قدیمی و تجهیزات کهنه و مستعمل است. ترک هایی در دیوارهای ساختمان دیده می شود. می گفتند مربوط به زلزله 4 ریشتری!! است که سال پیش رخ داده است. یا ریشتر آنان متفاوت است ! و یا در
عدد آن اشتباه می کنند. بنای جدیدی را در دست ساخت دارند که در مرحله پی ریزی است. بالاترین حقوق ماهانه در کتابخانه کمتر از صد دلار است.نرخ ارزاق در بسیاری موارد ۲۰ تا ۳۰ درصد ارزان تر از ایران است.
جناب رئیس جمهور تاجیکستان دائم در حال سرکشی به نقاط مختلف و به قول خودشان به خواجگی خلق و قشلاق است! در خبری که از تلویزیون پخش شد اعلام نمودند که ایشان ضمن افتتاح یک باب مرغداری که با کمک ایران ساخته شده است گفته ا ند: تا سال آینده باید تعداد مرغها مثلا به یک میلیون قطعه افزایش یافته و آنها باید روزانه یک میلیون تخم هم بگذارند!!. احکام دستوری که فقط به درد خبر می خورد و در عمل مشکلی را حل نخواهد کرد و از این منظر چقدر شبیه هم هستیم.
شهر دوشنبه سه یا چهار خیابان اصلی دارد . به دلیل آن که مقر ریاست جمهوری و وزارت خانه ها در این خیابانها قرار دارد مورد رسیدگی بشتری قرار می گیرند. هر چقدر از این خیابان ها فاصله بگیریم مشکلات و کمبودها بیشتر خودش را نشان می دهد. مقبره ملا یعقوب چرخی از مشایخ دراویش نقشبندیه از اماکن دیدنی تاجیکستان و زیارتگاه اهالی است. از او آثاری در تفسیر قران برجای مانده است. او متوفای ۸۵۱ است. این مسجد و مقبره به فاصله ۷ کیلومتری دوشنبه است. به آنجا که رسیدیم همانگونه که در عکس گزارش شماره 3خواهید دید همه چیز حتی نوع پوشش مردان هم عوض شد. تک مناره ی زیبای این بنا از زمین روییده است.
این مسجد و مقبره در جای بسیار سرسبز و زیبایی قرار دارد. چنارهای بسیار قطور بیانگر کهن بودن این مکان
در موزه ملی که تاجیکان به آن آثارخانه می گویند آثاری از دوران پارینه سنگی و نو سنگی و بعداز آن گرد آمده است. مجسمه های کوجک و بزرگ بودا نشان از رواج این آیین در گذشته در قسمتهایی از این کشور دارد.بزرگترین ان مجسمه از بوداست که طول آن حدود ۱۴ متر است. آثار زیادی از آیین زردشتی نیز در این مجموعه گرد آمده است. سر بسیاری از مجسمه ها با انگیزه مذهبی آسیب دیده است.
عجایب!
روز چهارشنبه رئیس هیات امنا و دو تن از مدیران کتابخانه بریتانیا از کتابخانه ملی بازدید کردند. بعضی از گفته ها و کرده های این گروه جلب توجه می نمود: در جلسه پرسش و پاسخ وقتی یکی از همکاران توضیح داد که کتابخانه ملی با بیش از ۴۰۰ کتابخانه و مرکز اطلاع رسانی قرارداد همکاری دارد. آقای رئیس آن کتابخانه توضیح داد ما فقط با ۷ موسسه قرار داد همکاری داریم! یکی از حاضران در جلسه از وضعیت بخش نابینایان آنجا پرسید. او توضیح داد که وسعت و کیفیت کار بخش نابینایان کتابخانه ملی ایران او را تحت تاثیر قرار داده و قابل تحسین است. زیرا آنها در این زمینه کار زیادی انجام ندتده اند.یکی از همکاران که در در ردیف جلویی من نشسته بود به دیگری با پوزخندی معنا دار توضیح می داد که او دارد شکسته نفسی! می کند. (واقعا این بخش کتابخانه بریتانیا فعالیت چندانی ندارد). وقتی اذان ظهر شد تنها کس از مسلمین موجود که به سوی نماز شتافت آقای ویلی رئیس قسمت زبان فارسی و عربی کتابخانه بریتانیا بود؟! + نوشته شده در جمعه بیست و ششم مهر 1387ساعت 14:54 توسط فریبرز خسروی |
تنگنای بودجه
بزرگانمان از گذشته های دور نصیحت فرموده اند که : چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن .به نظر می آید ازین پس در سازمان اسناد و کتابخانه ملی در سطوح مختلف باید شاهد کاهش و آهستگی در ارائه بعضی خدمات باشیم. ظاهرا گریزی نیست . مگر ارباب بودجه از خود حرکتی نشان دهند. اما بیان مختصر ماجرا! وقتی برنامه طراحی ساختمان در دست تدوین بود — برنامه ای که خوشبختانه از ابتدا تا انتهایش کتابداران پا بپای مهندسان معمار و ساختمان و دکوراسیون حضور جدی و موثر داشتند— نگرانی اصلی که از همان جلسات اول مطرح می شد بحث حفظ و نگهداری و اداره این تشکیلات و ساختمانهای عظیم بود. ساختمان ساخته شد و در حین تکمیل آن ، سازمان اسناد هم با کتابخانه ادغام شد. مجموعه فضایی که در ساختمانهای پراکنده در تهران در اختیار سازمان بود جمعا کمتر از چهل هزار متر بود. به سلامتی ، سازمان به دو ساختمان نود و چهار هزار متری و سی و شش هزار متری نقل مکان کرد . یعنی چهل هزار متر شد یکصد و سی هزار متر مربع . آنهم از نوع ساختمان هوشمند با امکانات امروزی. خدا خیر دهد آقای اهری را ، پیرمردی که با یک جعبه ابزار همه نواقص ساختمانهای قبلی را از برق و
برودت و گرما و نجاری و …مرتفع می کرد . اکنون فقط هزینه نگهداری تاسیسات ماهانه بیش از هفتاد میلیون تومان است! نه باغی داشتیم نه باغبانی اکنون ماهانه فقط 5 میلیون مخارج فضای سبز است. قبلا سایت سازمان و مجموعه کامپیوتر های محدود موجود با حداقل ها اداره می شد . اما اکنون در شبکه داخلی بیش از پانصد کامپیوتر در حال کار است . هزینه ای که برای پهنای باند در گذشته پرداخت می شد ماهانه کمتر از یک میلیون تومان بود اکنون ماهانه حدود دوازده میلیون تومان برای این کار پرداخت می شود.
بدیهی است گسترش فضا و خدمت نیاز به نیروی انسانی بیشتری را طلب می کرد و می کند . تعدادی هم بالاجبار بر کارکنان آنهم بیشتر در حوزه خدمات افزوده شد.
افزایش بعضی خدمات —باز بودن تا ساعت 10 شب و روزهای تعطیل —نیز هزینه های خود را بر مجموعه اضافه کرد.
این قسمت هزینه ها بود اما در قسمت بودجه چه تغییری رخ داد:
وقتی یکی مسئولان قبلی سازمان با سرافرازی از سازمان برنامه مرحوم برگشت و با خوشحالی اعلام کرد که بودجه ما را بر خلاف سایر دستگاه ها سی درصد افزایش داده اند بعضی صاحبان تجربه می دانستند که کلاه گشادی سر سازمان رفته و مشکل دیر یا زود بروز خواهد کرد. یکی دو سالی کج دار و مریز وضع قابل اداره بود.
در سال جاری نزدیک نصف بودجه پیشنهادی سازمان به تصویب رسیده است . و دست اندرکاران می دانند که ترکیب همین نصف نیز نا متعادل است و نحوه پرداخت آن نا متعادل تر . جالب است بدانیم که سازمان برنامه که در خست و عدم تخصیص شهره است رسما اعلام کرده است که این سازمان حدود 6 میلیارد برای امسال کسر بودجه دارد.
از ابتدای سال شاهد فعالیت وسیع ریاست محترم سازمان و واحدهای ذیربط در قالب مراجعات و مکاتبات مکرر با مسئولان بوده ام . اما ظاهرا آبی گرم نمی شود. علیرغم همه شعارها فرهنگ و کتاب اولین کالایی است که در صورت ضرورت از سبد بودجه کنار گذاشته می شود یا لاغر می شود.
به نظر می رسد با این اوصاف از ماه ها قبل باید سیاست انقباضی در همه زمینه ها آغاز می شد . اما فعالیت این عزیزان و امید گشایش از سوی تصمیم گیران همه را به تاخیر در تعطیل فعالیتها وامی داشت . تعطیل فعالیتی که اعلام آن برای همگان بسیار سخت است .اما متاسفانه گشایش رخ نداد و مسلما با این روند تنگناها بیش ازین خواهد شد .یادآور می شوم که راه حل های موقت و تزریق موردی بودجه هم ممکن است در کوتاه مدت از اخلال ها بکاهد و از تعطیلی بعضی فعالیت ها جلوگیری کند اما باور کنیم که این سازمان دچار کسری بودجه مزمن است و آثار عمیق آن دیر یا زود پدیدار خواهد شد. مگر دستی از غیب بر آید و یا تقلیب قلوبی برای تصمیم سازان رخ دهد.
برودت و گرما و نجاری و …مرتفع می کرد . اکنون فقط هزینه نگهداری تاسیسات ماهانه بیش از هفتاد میلیون تومان است! نه باغی داشتیم نه باغبانی اکنون ماهانه فقط 5 میلیون مخارج فضای سبز است. قبلا سایت سازمان و مجموعه کامپیوتر های محدود موجود با حداقل ها اداره می شد . اما اکنون در شبکه داخلی بیش از پانصد کامپیوتر در حال کار است . هزینه ای که برای پهنای باند در گذشته پرداخت می شد ماهانه کمتر از یک میلیون تومان بود اکنون ماهانه حدود دوازده میلیون تومان برای این کار پرداخت می شود.
بدیهی است گسترش فضا و خدمت نیاز به نیروی انسانی بیشتری را طلب می کرد و می کند . تعدادی هم بالاجبار بر کارکنان آنهم بیشتر در حوزه خدمات افزوده شد.
افزایش بعضی خدمات —باز بودن تا ساعت 10 شب و روزهای تعطیل —نیز هزینه های خود را بر مجموعه اضافه کرد.
این قسمت هزینه ها بود اما در قسمت بودجه چه تغییری رخ داد:
وقتی یکی مسئولان قبلی سازمان با سرافرازی از سازمان برنامه مرحوم برگشت و با خوشحالی اعلام کرد که بودجه ما را بر خلاف سایر دستگاه ها سی درصد افزایش داده اند بعضی صاحبان تجربه می دانستند که کلاه گشادی سر سازمان رفته و مشکل دیر یا زود بروز خواهد کرد. یکی دو سالی کج دار و مریز وضع قابل اداره بود.
در سال جاری نزدیک نصف بودجه پیشنهادی سازمان به تصویب رسیده است . و دست اندرکاران می دانند که ترکیب همین نصف نیز نا متعادل است و نحوه پرداخت آن نا متعادل تر . جالب است بدانیم که سازمان برنامه که در خست و عدم تخصیص شهره است رسما اعلام کرده است که این سازمان حدود 6 میلیارد برای امسال کسر بودجه دارد.
از ابتدای سال شاهد فعالیت وسیع ریاست محترم سازمان و واحدهای ذیربط در قالب مراجعات و مکاتبات مکرر با مسئولان بوده ام . اما ظاهرا آبی گرم نمی شود. علیرغم همه شعارها فرهنگ و کتاب اولین کالایی است که در صورت ضرورت از سبد بودجه کنار گذاشته می شود یا لاغر می شود.
به نظر می رسد با این اوصاف از ماه ها قبل باید سیاست انقباضی در همه زمینه ها آغاز می شد . اما فعالیت این عزیزان و امید گشایش از سوی تصمیم گیران همه را به تاخیر در تعطیل فعالیتها وامی داشت . تعطیل فعالیتی که اعلام آن برای همگان بسیار سخت است .اما متاسفانه گشایش رخ نداد و مسلما با این روند تنگناها بیش ازین خواهد شد .یادآور می شوم که راه حل های موقت و تزریق موردی بودجه هم ممکن است در کوتاه مدت از اخلال ها بکاهد و از تعطیلی بعضی فعالیت ها جلوگیری کند اما باور کنیم که این سازمان دچار کسری بودجه مزمن است و آثار عمیق آن دیر یا زود پدیدار خواهد شد. مگر دستی از غیب بر آید و یا تقلیب قلوبی برای تصمیم سازان رخ دهد.
خواجه گفتاری و حافظه ملی دیجیتالی
دیشب در حاشیه جلسه انجمن با اقای حافظیان گفتگو می کردم . شعر جالبی را از مولانا خواندند:
من خواجه گفتاری بسیار بدیدستم یک خواجه ندیدستم گفتاری و کرداری
مشکلات و تاخیرات اداری و ساختاری آهسته آهسته همه ما را تبدیل به خواجه گفتاری کرده است .در پاسخ به سوال بعضی از همکاران اهم برنامه های معاونت پژوهش و برنامه ریزی و فناوری را که توسط همکاران محترم این معاونت تدوین شده می آورم تا باور بفرمایند که در عملی کردن بعضی گفته ها هم تلاش شده است البته این ها علاوه بر کار روزانه و مداوم آن هاست:
**حافظه ملی دیجیتال( حمد ) : داعیه این طرح این است که همه آثار دیجیتال ایرانیان و در باره ایران گرداوری و مدیریت شود. بدیهی است که این طرح فراسازمانی و ملی است و عزم بلندی را طلب می کند. همکاران عزیز RFP آن را تهیه کرده و در چندین ماه است که در صف مناقصه است! **طرح وب سایت کودک و نوجوان : قرارداد بعد از نشیب و فرازهای بسیار منعقد شده و قرار است که به زودی تحویل شود . یک تیم ناظر بر این پروژه نظارت دارد.
**طرح e learnning: طرح این کار بیش از ۸ ماه است که آماده است و حتی شرکت طرف قرار داد هم مشخص شده است . قرار است درس مارک ایران و احتمالا مرجع شناسی به این شیوه تدوین و ارائه شود. هدف این کار شروع به استفاده از ابزار نوین در آموزش کتابداری است. شرکت طرف قرار داد تجربه طولانی با امرخارجه در آموزش کلاسیک الکترونیکی دارد. هنوز قرار داد در صف نوبت است.
**تهیه برنامه راهبردی سازمان : یک سالی است که تهیه این برنامه را با رویکردی جدید شروع کرده ایم. اساس این است که همه مدیران ارشد و میانی سازمان در این کار مشارکت داشته باشند تا اولا خود مساله برای آنان روشن شود و به ضرورت و اهمیت آن وقوف پیدا کنند و هم به طور فعال در شکل گیری آن ادای دین کنند. تا کنون چندین جلسه داشته ایم.
**تهیه طرح بازاریابی اطلاعات : ضرورت دارد که این مفهوم وارد حوزه کار کتابداری ایران شود و در باره آن راهکارهایی اندیشیده شود. خوشبختانه کارگروهی به این مهم پرداخته و تا کنون دو گزارش مفید و امیدوار کننده از آن ها داشته ایم. **ارائه دائره المعارف کتابداری به شکل ویکی پدیا : خوشبختانه با همت همکاران عزیزم این طرح نهایی شده و نسخه آزمایشی آن ارائه شده است. با کمبود نیرو و امکانات زحمت زیادی برای این کار متحمل شدند.
**ارائه نشریه شیرازه : استفاده از امکانات و محمل های جدید اطلاعات کاری ضروری و اجتناب ناپذیر است. امیدواریم شیرازه شیرازه اتصال عموم کتابداران در سپهر معرفتی جدید باشد. جلسات زیاد مشورتی با بسیاری از همکاران در این زمینه تشکیل داده و با همت حیدری نژاد شماره یک آن منتشر شد. امیدوارم راه تکامل بپوید و مستدام باشد.
** تلاش برای علمی پژوهشی شدن نشریه فصلنامه کتاب : جند سال است که بناحق چنین حقی از این نشریه سلب شده است . بعضی تنگ نظری ها در حرفه خودمان و بعضی تغییرات مانع انجام این کار شده است. اقدامات لازم مجددا برای انجام این کار صورت گرفته است.
**طرح تدوین برنامه جامع اسناد ( سامان) : جلسات هماهنگی با شرکت مجری هشت ماهی است آغاز شده و فرم ها و گردش کارها تا هشتاد درصد نهایی شده است. با آنکه قرارداد اینان نیز دچار چالشهای کمبود مالی است امیدواریم بتوان تا چند ماه آینده شاهد راه اندازی سامان باشیم.
**طرح ارتقا و چند زبانه کردن وب سایت : با تلاش واحد مربوطه خوشبختانه این کار در دست اجراست و همان گونه که ملاحظه می فرمایید تغییرات در سایت بتدریج اعمال می شود.
** راه اندازی کارشناسی ارشد : با همکاری دانشگاه شهید بهشتی این دوره راه اندازی شد و خوشبختانه دانشجویان مستعدی جذب شده اند.
** راه اندازی وب سایت ویژه نابینایان. ویرایش اول آن در دسترس قرار گرفته و بعضی نواقص آن در حال رفع شدن است. **ارائه فهرستگان کتب خطی کشور. مذاکراتی با آقای درایتی برای استفاده از اطلاعات ارزشمند بانک فراهم آمده توسط ایشان صورت گرفته است.افزودن این اطلاعات به رکوردهای موجود کتابخانه مجموعه بسیار ارزشمندی را فراهم خواهد آورد. + نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم دی 1386ساعت 2:29 توسط فریبرز خسروی گفتگو|